به گزارش سرویس دینی جام نیوز،در اطراف بصره مردی فوت شد ، چون بسیار آلوده بود کسی برای تشییع جنازه او حاضر نگشت . زنش چند نفر را پول داد تا آمدند جنازه را بردند به قبرستان تا بدون نماز دفن کنند.
در آن جا زاهدی مشهور که به صدق و صفا مشهور بود ، آمد بر جنازه او نماز خواند و بعد جنازه را دفن کردند .
این خبر به مردم شهر رسید ، مردم دسته دسته نزد زاهد آمدند و از نماز بر جنازه گناهکار سو ال کردند !
زاهد گفت : من در خواب دیدم که به من گفتند : برو فلان محل جنازه ای می آید که فقط یک زن همراه اوست بر او نماز بخوان .
از زن او پرسیدم شوهرت چه عملی داشت که خداوند به تو ترحم کرد ؟ گفت : شرب خمر می نمود این بدی او بود . فرمود : کار خوبش چه بود ؟ زن گفت : هر وقت از مستی بهوش می آمد گریه می کرد و می گفت : خدایا کدام گوشه جهنم مرا جای خواهی داد؛ و صبح که می شد لباس خود را عوض می کرد و غسل می کرد و وضو می گرفت و نماز
می خواند .
دیگر عمل خوبش ، هیچگاه خانه او خالی از دو یا سه یتیم نبود ، آنقدر که به یتیمان مهربانی و شفقت می کرد ،که به اطفال خود نمی کرد
پند تاریخ 1/155 - شجره طوبی 2/278
4307753