هر سال این روزها برای شخص بنده بسیار جذاب است و این جنبه فروشگاهی نمایشگاه کتاب را هم به‌علت در کنار هم بودن عناوین و کتاب‌ها و شوق مخاطبان دوست‌تر می‌دارم؛ بماند که خستگی و شیرینی این ماجرا امسال با قیمت سر به فلک گذاشته کاغذ از یک طرف، نگرانی هزینه‌های افزوده از طرف دیگر و دستفروشی کتاب‌های زیرزمینی تکثیرشده بنده و همکارانم در غروب خیابان‌ها و چهارراه‌های شهر، از طرفی بی‌طرف! همگی آرام و صبر را از وجودم می‌برند، 

در اینجا و از همه فرهنگ‌دوستان و کتابخوان‌ها درخواست می‌کنم که پی‌دی‌اف کتاب‌ها را دانلود و دست‌به‌دست نکنند، کتاب‌های به‌اصطلاح افستی را از دستفروشان نخرند، به نمایشگاه کتاب بیایند و با هر ترتیبی چند کتاب بخرند و همراه شوند تا این تن رنجور نشر و تولید محتوا به همت همگی ما اندکی جان بگیرد. آری می‌دانم سخت است که در این هنگامه گرانی بنده چنین استدعا و درخواستی دارم ولی دوست کتابخوان و فرهنگ‌دوستم اگر تو به کمک کتاب نیایی می‌دانی چه خواهد شد؟ اگر در همه سال کتاب‌های خواندنی را نخوانی و نخری، باز هم همین ساز است و همین آواز.

2نکته دیگر اینکه یادمان نرود خواندن خرده‌مطلب در فضاهای مجازی بیاض هم نمی‌آورد، سواد که جای خود را دارد و گمان نکنیم که آن وقت‌ها که در «تلگرام» و امثال این اسبابک‌ها می‌پلکیم، تنها درصد ناچیزی فایده ‌آموزشی دارند و بیشتر از آن وقتمان را می‌سوزانند و دیگر هیچ. پس برای مطالعه، کتاب الکترونیکی و صدالبته قانونی خریداری‌شده یا کتاب چاپی از کتابفروشی و نه دلالان دستفروش بخریم و بخوانیم.

و یادمان باشد که همانطور که ماحصل دسترنج کسی را به سرقت نمی‌بریم، حاصل زحمت گروه بزرگ خدمتگزاران فرهنگ (مولف، مترجم، مصنف، عکاس، نقاش، طراح، چاپخانه، لیتوگراف، صحاف، ناشر و...) را هم نگهبانی کنیم. کتاب بخوانیم و نه جملات بی‌یال و دم دنیای مجازی.

و دوم اینکه، کاش تدبیری بشود و این نمایشگاه-فروشگاهِ بزرگ را به وسط (دقیقا وسط پاییز) بکشانند که مزایای پرشماری دارد و در این اندک جای نمی‌گنجد. فقط این نکته را بشنوید که با این تمهید فشار شدید تولید در طول سال پخش می‌شود و نه در زمستان و ابتدای بهار و صنف‌های متعدد درگیر، بهره و زمان بیشتری برای توالی و تنظیم کارها خواهند داشت و بسیار نکته‌های باریک و درشت دیگر.