سیاسی 09:45 - 09 آبان 1393
در نسبت سیاست و صداقت
تهران-ایرنا-از گذشته های دور تاکنون، این پرسش مهم فیلسوفان سیاست را به خود مشغول کرده است که آیا آشتی میان «صداقت» و «سیاست»، یک طنز باور نکردنی است؛ یا می توان سیاستمدار و در همان حال صادق بود؟

درباره ی رابطه ی اخلاق و سیاست چهار دیدگاه مطرح می شود؛ نظریه ی جدایی اخلاق از سیاست، نظریه ی تبعیت اخلاق از سیاست، نظریه ی تفکیک حوزه هایی از اخلاق و سیاست(آموزه دوسطحی اخلاق و سیاست) و نظریه ی تساوی اخلاق و سیاست.



مدعای اصلی آموزه ی جدایی اخلاق از سیاست آن است که باید میان قواعد اخلاق و الزام های سیاست تفاوت قایل شد و تنها بر اساس واقعیت و با در نظر گرفتن منافع و مصالح، دست به اقدام سیاسی زد. بر اساس این رویکرد که «واقعگرایی سیاسی» نیز نامیده می شود، توجه به اخلاق در سیاست، به شکست در عرصه ی سیاست منجر می شود؛ زیرا مدار اخلاق، حق و حقیقت است و غرض سیاست، منفعت و مصلحت. اخلاق از ما می خواهد تا حقیقت را گرچه بر ضد خودمان باشد بگوییم، حق کشی نکنیم، با انسان ها چونان ابزار برخورد نکنیم، همواره پایبند عدالت باشیم، دروغ نگوییم، از فریبکاری بپرهیزیم، حقایق را پنهان نکنیم و... حال آنکه لازمه ی سیاست، دست شستن از پاره یی اصول اخلاقی است و هرگونه اقدام سیاسی، با اخلاق ستیزی و زیر پا نهادن اخلاق آغاز می شود.



در سوی دیگر آموزه ی تبعیت اخلاق از سیاست، برآمده از نظرگاه مارکسیسم و لنینیسم به جامعه، سیاست و اخلاق است. تفاوت این آموزه با آموزه ی جداییِ اخلاق از سیاست، آن است که این آموزه در اساس هیچ اصالتی را برای اخلاق قایل نیست. «ماکیاولی» اگر گاه «شهریار» را ناگزیر از ارتکاب اعمالِ مغایر اخلاق می دانست، با این حال اخلاق را اصیل تلقی می کرد و این گریز از اخلاق را تنها از روی اضطرار مجاز می شمرد.



در همین حال آموزه ی دوسطحیِ اخلاق و سیاست که «اخلاق دوآلیستی» یا «دوگرایانه» نیز نامیده می شود، در جهت حفظ ارزش های اخلاقی و پذیرش پاره یی از اصول اخلاقی در سیاست می کوشد. بر اساس این آموزه، اخلاق را باید در دو سطح فردی و اجتماعی بررسی کرد. بر اساس این دیدگاه گرچه این دو سطح مشترکاتی دارد، اما آنچه را در سطحِ فردی، اخلاقی است نمی توان در سطح اجتماعی نیز اخلاقی دانست. از این منظر، اخلاقِ فردی بر اساس معیارهای مطلقِ اخلاقی سنجیده می شود؛ در صورتی که اخلاق اجتماعی، تابع مصالح و منافع ملی است. در تایید این آموزه گفته اند که حیطه ی اخلاق فردی، اخلاق مهرورزانه است اما حیطه ی اخلاقِ اجتماعی، اخلاق هدفدار و نتیجه گراست.



نتیجه ی چنین رهیافتی، پذیرش دو نظام اخلاقیِ مجزاست: انسان به عنوان فرد تابع یک نظام اخلاقی است؛ حال آنکه نظامِ اجتماعی، سیستم اخلاقی دیگری دارد. اصولِ این دو اخلاق نیز می توانند با یک دیگر «متعارض» باشند.



«برتراند راسل»، «مارتین لوتر»، «پل تیلیخ»، «راینهولد نیبور»، «ماکس وبر» و «هانس مورگنتا» را از طرفدارانِ این آموزه دانسته اند. وبر جامعه شناس و متفکر آلمانی سده ی بیستم میلادی طی خطابه ی معروفی با عنوان «سیاست به عنوان حرفه» به تفصیل، ماهیت حرفه ی سیاست را می کاود و می کوشد نسبت اخلاق را با سیاست در این میان روشن کند.



وبر توصیه می کند در عرصه ی سیاست باید از آرمان های مطلق اخلاقی دست شست و واقع بینانه و مسوولیت پذیرانه، اخلاقِ مناسب سیاست را به کار بست. پس اخلاق، ارجمند و شایسته است؛ اما هر اخلاقی مناسب سیاست نیست. باید این دو را در دو سطح بررسی کرد و هر یک را در جایگاه خود گذاشت. اما نباید از این مطلب نتیجه گرفت که سیاست، یعنی غیراخلاقی رفتار کردن و منطق خشک سود و زیان را به کار گرفتن.



از طرف دیگر آموزه ی یگانگی اخلاق و سیاست بر این نظر است که اخلاق و سیاست هر دو در پی تامین سعادت انسان هستند و نمی توانند ناقض یکدیگر باشند.



این آموزه، تنها یک نظام اخلاقی را در دو عرصه ی زندگی فردی و اجتماعی معتبر می شمارد و معتقد است که هرآنچه در سطحِ فردی اخلاقی است، در سطح اجتماعی و سیاسی و برای دولتمردان، اخلاقی است و هرآنچه برای یکایک شهروندان غیراخلاقی است، برای حاکمیت نیز غیراخلاقی به شمار می رود. بنابراین، اگر دروغ برای افراد بد است، برای حاکمیت نیز بد است و اگر شهروندان نیز باید صداقت پیشه کنند، حکومت نیز باید صداقت پیشه باشد؛ بنابراین هیچ حکومتی نمی تواند در عرصه ی سیاست، خود را مجاز به ارتکاب اعمال غیراخلاقی بداند و مدعی شود که این کار، لازمه ی سیاست و از الزاماتِ اقدام سیاسی بوده است. این قاعده هیچ استثنایی ندارد. از این منظر، اخلاق مقدمه ی سیاست و درآمد آن به شمار می رود و سیاست، وسیله ی تحقق و اجرای فضایل اخلاقی است. نگاه افلاطون و ارسطو به دو مقوله ی اخلاق و سیاست، اینگونه بوده است؛ چراکه آنان معتقد بودند که: «بین دولت و جامعه، اقتصاد و سیاست، اخلاق و سیاست، دین و سیاست یا فرهنگ و سیاست، فرقی نیست. انسان، یعنی شهروند، هر فعالیت جامعه یا شهروندان جامعه دارای ماهیت سیاسی است. شهروند فقط از راه فعالیت سیاسی به استعدادهای خویش تحقق می بخشد و تنها به برکت سیاست به مرتبه انسانی دست می یابد.»







***حقیقت و مصلحت جدای از هم نیستند



«بیژن عبدالکریمی» مدرس و پژوهشگر فلسفه در گفت و گو با گروه پژوهش های خبری ایرنا در مورد رابطه اخلاق و سیاست می گوید: وقتی از سیاست یا اخلاق حرف می زنیم باید توجه داشته باشیم که با پدیدارهای ثابتی رو به رو نیستیم؛ چرا که اخلاق و سیاست پدیدارهایی تاریخی هستند. باید ببینیم رابطه ی اخلاق و سیاست را در کدام یک از سنت های تاریخی و در کدام یک از فلسفه های سیاسی کلاسیک یا مدرن می خواهیم مورد پرسش قرار دهیم.



وی می افزاید: در فلسفه ی سیاسی کلاسیک، سیاست «فضیلت محور» است و سیاست با اخلاق پیوند محکم دارد؛ صرف نظر از این که واقعیت سیاسی همیشه با زور و جدایی از فضیلت همراه بوده است. در گذشته قدرت سیاسی برای متفکران و اصحاب فرهنگ در واقع مدینه ی فاضله یی است که براساس عنصر فضیلت بنا می شود. اما در دنیای جدید با اندیشه های «ماکیاولی» به عنوان پدر فلسفه ی سیاسی مدرن در واقع فضیلت کنار گذاشته می شود و سیاست «واقع محور» می شود. آنچه روح فلسفه ی سیاسی مدرن را تشکیل می دهد عبارت است از این که «امر آرمانی» به تمامی تبدیل به «امر واقعی» می شود.



نویسنده ی کتاب «ما و جهان نیچه یی» درباره ی این که آیا سیاست ورزی و راستگویی به عنوان شاخصه یی اخلاقی با هم یا از هم جدا هستند، می گوید: بشر در دوره ی جدید به شدت نهادمند شده است؛ در فلسفه ی سیاسی جدید نهاد به طور اساسی جانشین اخلاق می شود؛ برای مثال در فلسفه ی سیاسی مدرن مساله این نیست که فعال سیاسی یا صاحب قدرت سیاسی باید اخلاقی باشد؛ بلکه پرسش این است که با چه روشی و با چه نهادهایی می توان مانع از این شد که کنشگر سیاسی پا را از قلمروهای قانونی بیرون نگذارد. برای مثال تفکیک قوا باعث می شود هر قوه در محدوده ی خود حرکت کند و سه قوه بر همدیگر نظارت داشته باشند.



به باور این استاد فلسفه، ما نمی توانیم جامعه یا کنشگران سیاسی را تنها بر اساس اندیشه و نظر یا با مذهب، فلسفه و ایدیولوژی دعوت به اخلاق کنیم. باید نهادها به نحو بنیادین اخلاقی باشند. اگر نهادها اخلاقی نباشند نمی توان از شهروندان و کنشگران انتظار کنش اخلاقی در عرصه ی سیاسی را داشت. اگر جامعه یی در روزگار مدرن خواهان رعایت ارزش های اخلاقی مثل عدالت یا رعایت حقوق دیگران است باید قبل از آن نهادهایی در جامعه شکل گرفته باشد که ضامن حفظ حقوق افراد در عرصه ی سیاسی و حیات اجتماعی باشد.



عبدالکریمی درباره ی مرز میان «مصلحت» و «حقیقت» می گوید: به طور معمول گفته می شود که سیاستمدار نظرش معطوف به مصلحت و فیلسوف و متفکر اندیشه اش معطوف به حقیقت است؛ اما نمی توان میان حقیقت و مصلحت یک چنین مرزبندی یی را اعمال کرد؛ چرا که حقیقت و مصلحت جدای از هم نیستند اما به طور معمول در بیشتر جوامع کنشگران سیاسی حل مسایل عملی جامعه را در خود مسایل عملی جست و جو می کنند. بنابراین آنان احساس نیاز به عروج از سطح عمل به سطح نظر نمی کنند. تعبیر دیگر این امر سیاست زدگی و روزمرگی در عرصه ی سیاست است. بیشتر سیاستمداران نمی دانند تحقق مصالح عملی بدون انکشاف حقایق نظری امکان پذیر نیست. در جامعه یی مثل جامعه ی ما در واقع کسانی که مسوولیت مصالح جامعه را برعهده دارند، خود را مستقل و بی نیاز از حوزه ی فرهنگ و تفکر در جامعه می دانند؛ به همین دلیل دچار سیاست زدگی می شوند و در بسیاری از مواقع به نام مصلحت، حقایق را قربانی می کنند.



وی می افزاید: در عرصه ی سیاست گاه به عنوان مصلحت، دروغ گفته می شود. سیاستمدران همچون بسیاری از عوام معتقدند دروغ مصلحتی مجاز است. اما آنان توجه ندارند که اگر بگوییم دروغ مصلحتی مجاز است و از آنجا که هیچ دروغی بدون مصلحت نیست، بنابراین هر دروغی مجاز است. اگر سیاستمدار به نام مصلحت پا را از حوزه ی حقیقت و راستگویی بیرون بگذارد این امر در جامعه تبدیل به یک اصل رفتاری می شود و دیگر نمی شود جلوی گسترش آن را در جامعه گرفت. وقتی اخلاق، قربانی شود، حقیقت نیز قربانی می شود و جامعه از درون فرومی پاشد.



نویسنده ی کتاب «هایدگر در ایران» درباره این که آیا سیاستمدار موظف به تدبیر اموری است که مردم بر دوش او گذاشته اند یا رعایت مسایل اخلاقی ارجحیت دارد، بر این نظر است: اگر در چارچوب سیاست مدرن صحبت می کنید در واقع مرد سیاسی در چارچوب سیاسی به رایی که از مردم گرفته تعهد دارد. اما اگر در چارچوب نوعی رهبری معنوی و فرهنگی صحبت کنیم مرد حقیقت، به ارزش ها و حقیقتی که می فهمد، تعهد دارد. اما توجه داشته باشیم که این ها دو حوزه ی مختلف است؛ یعنی در جایی که متفکر یا مرد سیاسی حقیقتی را می فهمد با آنچه مردم می خواهند تعارض داشته باشد فرد حق ندارد قدرت سیاسی را حفظ کند و در عین حال به آرای مردم بی تفاوت باشد. متفکر یا مرد سیاسی حقیقت محور قدرت خود و نه حق انتخاب مردم را قربانی می سازد.







***اولویت مصلحت در عرصه ی اجتماعی



از طرف دیگر برخی معتقدند برای این که در جاهایی که مصلحت اولویت یافت، دچار تردید نشد، بایستی با اعتبارسنجی بین مصلحت و حقیقت از آن که هزینه ی کمتر و نفع بیشتری دارد بهره گرفته شود. در جاهایی که در کشاکش مصلحت و حقیقت، مصلحت بر حقیقت اولویت پیدا می کند، باید از آن استفاده شود.



به نظر می رسد، آموزه ی دو سطحی که در گونه ی سوم بیان شد نمایانگر آن است که عرصه ی فردی و اجتماعی دارای کارکردها و رویکردهای متفاوتی هستند؛ برای مثال اگر در راستای منافع ملی دروغی گفته شود نمی توان از آن خرده گرفت چرا که منفعت ملی بر منافع فردی اولویت دارد و این نشان دهنده نوعی نسبیت اخلاقی است و این که شاید گفتن دروغی نفعی بزرگتر را با خود به همراه بیاورد.



ناگفته نماند بهره بردن از مصلحت به معنای نفی حقیقت نیست و در سیاست ورزی، مصلحت گرایی امری مهم است که به راحتی نمی توان آن را به کناری نهاد.







***راه های سوم بین حقیقت و مصلحت



«احد فرامرز قراملکی» استاد فلسفه و حکمت اسلامی نیز در گفت و گو با گروه پژوهش های خبری ایرنا در مورد مرز اخلاق و سیاست گفت: اخلاق و سیاست یک ارتباط دو جانبه دارند، به این معنا که سیاست در حوزه های سیاست گذاری، استراتژیک(راهبردی)، تاکتیک و تکنیک ها، فعالیت سیاسی احزاب و فعالیت های انتخاباتی برای سلامت و تعالی نیازمند به اخلاق است.



وی در ادامه گفت: اخلاق می تواند 2خدمت به سیاست کند؛ اول، پیشگیری و درمان بیماری های رفتاری و رذائل اخلاقی در فعالیت های سیاسی، دوم کمک به ارتقای ارتباطات سیاسی.



قراملکی در ادامه افزود: حوزه ی سیاست مانند سایر فعالیت های حوزه ی انسانی نیازمند به قواعد رفتار اخلاقی و پایبندی به کدهای تعاملی است؛ می توان از آن به عنوان اخلاق سیاست نام برد. اما از جهتی دیگر اخلاق نیازمند سیاست است، با این عنوان که امروزه حوزه های اخلاق هم سرنوشت شده اند یعنی اخلاق شهروندی با اخلاق خانوادگی و اخلاق حرفه یی از هم جدا نیستند.



وی گفت: هم سرنوشتی اخلاق نیازمند یک اخلاق عمومی است و اخلاق عمومی نیازمند یک سیاست موثر است به دیگر سخن بی اعتنایی در حوزه ی سیاست با اخلاق می تواند آسیب ها ی جبران ناپذیری در سایر حوزه های اخلاقی(فردی، خانوادگی، شهروندی) ایجاد کند.



استاد فلسفه در ادامه یادآور شد: همان گونه که اخلاق در سازمان نیازمند مدیریت راهبردی سازمان است، اخلاق شهروندی هم نیاز به سیاست گذاری عمومی و همسویی حوزه ی سیاست با اخلاق است پس اخلاق و سیاست به همدیگر نیاز دارند.



قراملکی درباره ی این که آیا سیاست ورزی و صداقت به عنوان یکی از شاخصه های اخلاقی باهم اند یا از هم جدا هستند گفت: در این زمینه دیدگاه های مختلفی وجود دارد به نظر من پیدایش این مساله از لحاظ تاریخی به ناتوانی تکنیکال افراد در جمع بین تعامل صادقانه و سیاست ورزی موثر برمی گردد.



وی در ادامه افزود: این گمان پیش آمده که در جاهایی صداقت با سیاست ورزی های اثربخش می تواند تعارض داشته باشد و اثر بخشی سیاست ورزی را کاهش بدهد اگر ما این را به عنوان یک بستر تاریخی برای پیدایش این مساله تلقی کنیم آن موقع می شود یک برون رفتی را پیشنهاد کرد؛ آن هم این است که هر چه در حوزه ی سیاست مهارت های اخلاق ورزی مانند مهارت های تشخیص و حل مسائل اخلاقی بویژه مهارت های روبرو شدن با تعارض های اخلاقی بیشتر شود، صداقت و سیاست ورزی قرین خواهند بود.



استاد فلسفه در رابطه ی مصلحت و حقیقت با صداقت و سیاست ورزی گفت: این به تعارض های اخلاقی یی برمی گردد که به نام تعارض حقیقت و مصلحت از آن نام برده شده است. اما زمانی که مهارت های روبرو شدن با تعارض های اخلاقی نداشته باشید احساس می کنید که در حوزه ی سیاست در سطوح مختلف به یک دوراهی رسیده اید که یک راه به سمت مصلحت و راه دیگر به حقیقت است و راه سومی نمی بینید؛ اینجاست که مجبورید یکی را انتخاب کنید اما یکی از مهارت های اخلاق ورزی در روبرو شدن با تعارض های اخلاقی می گوید وقتی بر سر دوراهه بودید، مهارت خلاقانه ی راه های سوم را پیش بگیرید.



وی در ادامه گفت: ما هرچه به فعالان سیاسی و شهروندان مهارت مواجهه با تعارض های اخلاقی را بیاموزیم کمتر با تعارض مصلحت و حقیقت و انتخاب یکی از اینها روبرو خواهیم شد.



نویسنده ی کتاب«درآمدی بر اخلاق حرفه یی» درباره ی مهارت های مواجهه با تعارض های مصلحت و حقیقت با استفاده از راه های سوم گفت: زمانی که ما درباره ی انجام دادن یک اقدام به یک دو راهه برسیم و دچار احساس تردید شویم و بمانیم که از نظر اخلاقی چه کار باید کنیم؛ پیشنهاد ما راه های سوم است به این معنا که دو طرف مصلحت و حقیقت را از حیث موقعیتی که دارند، تحلیل کنیم و به عبارتی علم اجمالی خودمان را در خصوص آن جاهایی که دچار این تعارض می شویم تبدیل به علم تفصیلی کنیم.



وی افزود: تکنیک بعدی راه های سوم، این است که برای مثال مطلبی گفته شود اما نه به یک شیوه یا این که همان مطلب گفته نشود اما در کنارش اقدامی صورت پذیرد. زمانی که احکام اقدام را با نحوه ی اقدام در می آمیزیم آن وقت از تعارض ها نمی توانیم بیرون بیاییم. به طور کلی تفکیک اقدام و نحوه ی اقدام به ذهن خلاقیتی می دهد تا از طریق کشف شیوه های جدید اقدام یا نحوه های اقدام از راه های سوم بهره ببریم.



قراملکی در ادامه افزود: استفاده از روش «بارش فکری» به این معنا که از این طریق هر راه سومی را که به ذهن می رسد، بنویسیم. دراین روش ما به هیچ وجه دنبال سنجش و نقد نیستیم. وقتی راه های سوم را نوشتیم حالا در گام بعدی آن را از حیث سود و زیان اخلاقی بررسی می کنیم و در این بررسی به احتمال زیاد به راهی می رسیم که کمترین هزینه را دارد پس با اعتبارسنجی آن را انجام می دهیم.



وی در پایان گفت: یکی از مهمترین تکنیک های راه های سوم این است که ما عملکرد را از شیوه ی عملکرد تفکیک کنیم. این تفکیک موجب می شود که ما در بن بست موهوم «یا» قرارنگیریم و درجایی از شیوه های مختلف و در جایی دیگر از چند اقدام بهره بگیریم که از این طریق در واقع تعارض بین صداقت و سیاست را حل کرده یا هزینه های اخلاقی را به حداقل برسانیم.



*گروه پژوهش های خبری



پژوهشم**م.س**2054

انتهای پیام /*


5081091
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها

مهمترین اخبار سیاسی

سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» حاج علی اکبری گفت: اگر صهیونیست‌ها  وارد ماجراجوی جدید شوند سیلی که خواهند خورد قابل مقایسه با چیزی که دریافت کردند نخواهد بود.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» امیر سرلشکر حیدری گفت: رژیم صهیونیستی باید بداند اگر دست از پا خطا کند، این بار سخت‌تر و کوبنده‌تر تنبیه خواهد شد.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» باهنر درباره الزام وحدت در مجلس دوازدهم توضیح داد.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب گفت: به تازگی برخی مسؤولان به دلیل کار‌های بی‌قاعده در حوزه حجاب تذکر دریافت کرده‌اند.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» وزیر امور خارجه ایران که در نیویورک به سر می‌برد، گفت: اگر اسرائیل خطا کند، پاسخ فوری، قاطع و پشیمان‌کننده حداکثری خواهیم داد.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» دبیرخانه شورای‌عالی امنیت ملی، خبر منتشر شده درباره تشکیل جلسه اضطراری این شورا را تکذیب کرد.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» مهمانپرست گفت: جلسه شورای امنیت دستاورد بزرگی برای کشور ما و شکست مهمی برای صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بود.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» موشک‌ها و پهپاد‌هایی که از ایران به سمت سرزمین‌های اشغالی حرکت و در ادامه اصابت کرد، بزرگترین عملیات پهپادی جهان را به نام ایران ثبت کرد.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» ترابی گفت: فشار روانی به صهیونیست‌ها در زمان پاسخ ما بسیار سنگین و سخت بوده است.
سیاسی
«باشگاه خبرنگاران» رئیس کمیسیون امور داخلی کشور و شورا‌ها در مجلس گفت: عبور دادن موشک‌ها و پهپاد‌ها از گنبد آهنین رژیم صهیونیستی کار بسیار خارق‌العاده‌ای بود.

مشاهده مهمترین خبرها در صدر رسانه‌ها

صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است