22اسفند سال گذشته مسئولان بیمارستانی در پایتخت با پلیس تماس گرفتند و خبر از مرگ مرموز مرد 38سالهای دادند. قربانی در قسمت قوطیسازی کارخانهای در جاده قدیم کرج کار میکرد اما 2ماه قبلتر (25دی 94) بهدلیل شکستگی و قطع نخاع به بیمارستان منتقل شده و در نهایت جانش را از دست داده بود. کارآگاهان در ابتدا به تحقیق از همسر وی پرداختند. او گفت: شوهرم زمانی که در محل کارش بود دچار حادثه و توسط اورژانس به بیمارستان منتقل شد. او میگفت که در محل کارش دچار سرگیجه شده و پس از آن به زمین خورده است اما من حدس میزنم که ماجرای دیگری در میان بوده است.
از آنجا که مرگ این مرد مشکوک بود، موضوع به قاضی سعید احمدبیگی بازپرس جنایی تهران گزارش شد و با دستور وی تیمی از کارآگاهان راهی محل کار قربانی شدند تا معمای مرگ این مرد را رازگشایی کنند. کارآگاهان در تحقیق از همکاران مرد جوان پی بردند که او قربانی یک شوخی ساده شده است. یکی از کارکنان کارخانه گفت: ساعت 5:30صبح در محل کارمان بودیم و چای میخوردیم. قربانی و چند همکار دیگرمان هم بودند و با هم شوخی میکردیم و میخندیدیم.
آنقدر گفتیم و خندیدیم که قربانی از خنده نقش زمین شد. همان لحظه شهروز یکی از کارمندان کارخانه به سمت قربانی رفت تا بازهم با او شوخی کند. پاهایش را گرفت و بلند کرد اما ناگهان قربانی فریادی کشید و از حال رفت. همه ما شوکه شدیم چون مشغول شوخی و خنده بودیم که ناگهان این اتفاق افتاد. پس از آن با اورژانس تماس گرفتیم و در عین ناباوری، او روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد.
با انجام تحقیقات میدانی قاضی دستور احضار شهروز به دادسرا را صادرکرد. او که از مرگ همکارش شوکه بود به قاضی گفت: همهچیز شوخی بود، وقتی همکارم از هوش رفت بهیار کارخانه را خبر کردیم و به اورژانس زنگ زدیم. یک برانکارد نبود که همکارم را ببرند و ما مجبور شدیم او را روی صندلی بنشانیم. شاید اگر برانکارد بود همکارم حالا زنده بود. باورکنید خودم هنوز باورم نمیشود که همکارم در این ماجرا جانش را از دست داده است.
به گزارش همشهری، هماکنون برای متهم قرار قانونی صادر شده است و چند روز قبل پزشکی قانونی علت مرگ قربانی را اعلام کرد. به گفته پزشکان قربانی بر اثر کوفتگی شدید بدنش، قطع نخاع گردن و فلج شدن اندام و جابهجایی مهره 5و 6جان باخته است و تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد.
7936088