به گزارش خبرنگار مهر، داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران در نشست نقد و بررسی کتاب «پایان تئولوژی» که در اندیشگاه کتابخانه ملی برگزار شد، در ابتدا با اشاره به اینکه کتاب مجموعه مقالات و گفتارهایی است که به کتاب درآمده است و سابقه آن به گذشته دور بر می گردد گفت: معمایی پیش روی ما شکل گرفته که چگونه میتوان آن را بیان کرد. جهان ما و ایران ما دچار وضعیتی به نام توهم تفکر شده است. یعنی یک نوع توهم حل معما داریم که خود درد بزرگی است. به نظرم رویکردهای تک رشتهای و غالبی نمیتوانند مسائل ما را حل کنند بلکه ما نیازمند رویکردهای میان رشتهای هستیم که متاسفانه از آنها غافلیم.
رحمانیان گفت: هیچ یک از حوزه های مسائل را نمیتوان مستقل از دیگری دید و فهمید و اینگونه نسخه پیچیها مسئله ایجاد میکند. فهم من در این کتاب بیشتر به من این حس را داد که ما با امتناع اندیشه در ایران روبرو هستیم. منتها با یک روایت جدیدتری آن را بیان میکنیم. به نظرم این همان رویکرد هگلی است که تاریخ در رأس آن است و در این رویکرد بی توجهی مفرط به مسائل ریز و روزمره و اقتصادی و اجتماعی وجود دارد که به نظر میرسد عبدالکریمی به هیچ کدام از اینها به عنوان فیلسوف توجه نمیکند یا حداقل در این کتاب دیده نمیشود.
وی خاطر نشان کرد: من به ضرورت نقد تاریخ نگری سخن میگویم. عبدالکریمی در واقع روایتی که از تاریخ نگاری تئولوژیک چیست؟ ارائه میکند. اما در این روایت نکتهای را فراموش کرده که این رویکرد مورد انتقاد پارهای از اندیشمندان تئولوژیک هم بوده است. من احساس میکنم که عبدالکریمی آویزان و معلق است و پایش به زمین نمی رسدو به تعبیری رفت و آمد دارد.
رحمانیان در پایان یادآور شد: نقد دیگر این است که در جاهایی عبدالکریمی شدیداً دچار ذهنیت شرق شناسانه است، یعنی غربی وجود دارد که همه چیز در آنجا بوده و ما در بنبست بودیم و در جاهایی هم که مقایسههایی از ایشان را میبینیم احساس میکنیم که قائل به یک دوگانه است. اما سوال این است که آیا این درست است؟ آیا ما در بن بست تئولوژی تاریخیمان ماندهایم؟
فایل صوتی این سخنرانی را در بالا می توانید بشنوید.