شتاب 12برابری کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه علامه طباطبایی موجب بالارفتن رنکینگ جهانی این دانشگاه شدهاست. آنطور که رئیس این دانشگاه در دیدار با مقام معظم رهبری اعلام کرد تعداد کرسیهای نظریه پردازی که در دانشگاه علامه برگزار میشود تقریبا به اندازه 3برابر کل دانشگاههای دیگر حاضر در تهران است. در باره کرسیهای آزاداندیشی، موانع و تجربیات برگزاری این کرسیها با دکتر حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی به گفتوگو نشستهایم.
- آقای دکتر سلیمی، دانشگاه علامه جزو دانشگاههای پیشرو در برگزاری کرسیهای آزاداندیشی است، اخیرا هم چند کرسی آزاد موفق درباره مسائل روز جامعه برگزار کردهاید، لطفا از موانع برگزاری کرسیها و تجربهخودتان در اینباره بفرمایید.
موقعی که در دانشگاه علامه طباطبایی مسئولیت پذیرفتم یکی از پرسشهای جدی که با آن روبهرو بودم این بود که چطور یک ضرورت جدی که هم مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارند، هم استادان با گرایشهای مختلف فکری بر آن اذعان دارند وهم تشکلهای دانشجویی آن را مطالبه میکنند، انجام نشده و روی زمین ماندهاست؟ با توجه به اینکه در دوره مدیریت قبلی یکیدو تا کرسی برگزار شد که بنده نیز در آنها شرکت داشتم و استقبال فوقالعاده دانشجویان را دیدم، واقعا این پرسش در ذهنم نقش بست، بعدها متوجه شدم این مشکل مختص دانشگاه ما نیست و در بقیه دانشگاهها نیز این مشکل وجود دارد. بهنظرم هنوز هم این مطالبه رهبری بهطور کامل اجرا نشدهاست.
- چرا این اتفاق افتاده است؟
در بررسی موضوع متوجه شدیم که در بخشی از دانشگاههای ما یک فضایی بهوجود آمده که بنده در جایی از آن تحت عنوان «فضای امتناع اندیشه» یاد کردم، به این معنا که نوع سیستم آموزشی ما که فقط بستههای اطلاعاتی از پیش تعیینشده را در قالب یک کتاب خاص یا در قالب یک جزوه به دانشجو میدهد و در امتحان از آنها میطلبد. در کنار تعجیل و تسریعی که در استفاده حجیم از شبکههای اجتماعی و اینترنتی بهوجود آمده حالتی را بهوجود آورده که حتی دانشجویانی که نمره بالا میگیرند یا برخی استادانی که درس زیادی میدهند در واقع فرصت و مجال اندیشهورزی پیدا نمیکنند. به همین دلیل است که ما بهگونهای در بخشهایی دچار این وضعیت شدهایم.
یکی از مسائلی که به این وضعیت دامن میزند قرار نگرفتن در جو آزاداندیشی است، دانشجوی ما چه زمانی به اندیشهورزی مستقل میپردازد، موقعی که احساس کند میتواند اندیشه خودش را در یک فضای آزادانه مطرح کند، استاد ما در چنین شرایطی است که میتواند احساس کند که اندیشه شخص او مهم است و میتواند آن را به بحث و نقد بگذارد و آن را مطرح کند. یعنی دانشگاههای ما به نوعی بهدلیل ساختار نظام آموزشی و ساختار فرهنگی حاکم بر دانشگاهها، به نوعی فضای آزاداندیشی را پس میزنند، چون راحتترین کار این است که شما بهعنوان استاد بستههایی که نظریه چند متفکر و برخی اطلاعات تاریخی یا واژه بدون هیچ دخل و تصرفی در آن قرار داده شده به دانشجو بدهید و در امتحان هم چند پرسش از آنها بیاید و در کنکورهای مختلف آنها را پس بدهند و مدارج دانشگاهی طی شود. پس نتیجه میگیریم که تقلیلگرایی که در محیطهای آموزشی ما وجود دارد یکی از مسائلی است که به نوعی آزاداندیشی را پس میزند.
- برخی منتقدان میگویند مصلحتاندیشی مدیریت دانشگاهها برای حفظ کرسی ریاست، سعی در حفظ آرامش دانشگاهها دارند و فکر میکنند اگر کرسیهای آزاداندیشی برگزار شود به یک جناح سیاسی بر میخورد و مشکلاتی ایجاد میکند؟
شاید در برخی دانشگاهها چنین چیزی مصداق داشته باشد ولی در بسیاری از دانشگاهها برای حفظ آرامش دانشگاه چنین روشی را برمیگزینند، چون میترسند اگر چنین فضاهایی گسترش پیدا کند دانشگاه به محل کشمکش جناحها یا گروههای دانشجویی متفاوت بدل شود و عملا آرامش مورد نیاز محیطهای دانشگاهی از بین برود.
- آیا مانع دیگری نیز بر سر راه برگزاری کرسیهای آزاداندیشی وجود دارد؟
نکته دیگری که ما به آن رسیدیم اینکه درخصوص مسائلی که میتوان درباره آنها به آزاداندیشی پرداخت و کرسیهای آزاداندیشی و نقد برگزار کرد دچار اشتباه شدهایم. ما فکر میکردیم کرسی آزاداندیشی خوب یعنی اینکه مطلب جنجالیتری درون آن مطرح شود و ما کرسی آزاداندیشی را با جنجال آفرینی برخی مواقع اشتباه گرفتیم. به محض اینکه کرسیای مطرح میشد فکر میکردیم اگر جنجال بیشتری ایجاد کند موفقتر است. همین موضوع موجب میشد تا کرسیهای بعدی یا برگزار نشود یا محدودتر برگزار شود.
بنابر این 3مانع اصلی بر سر راه کرسیهای آزاداندیشی را اینگونه میتوان دستهبندی کرد: مانع اول، فضای امتناع در اندیشهورزی که محصول نظام آموزشی است. مانع دوم، هراس از دامنهدار شدن و عوارض طرح آزادانه برخی از مباحث و مانع سوم هم اشتباهگرفتن جنجال آفرینی با کرسیهای آزاداندیشی.
- آیا فرهنگ در اینباره تأثیرگذار نیست؟ اغلب ما تحمل شنیدن نقد یا نظر مخالف را نداریم و این کار را بر نمیتابیم، احساس میکنیم هر آنچه ما میگوییم درست است ولاغیر. درحالیکه این کار یقینا به اصلاح امور و پختهتر شدن نظر یا ایده منجر میشود.
این حرف درستی است، یکی از اهداف برگزاری کرسیهای آزاداندیشی که مقام معظم رهبری نیز بر آن تأکید دارند این است که فرهنگ نقد پذیری و تحمل سخن مخالف در دانشگاهها شکل بگیرد، یعنی دانشجویان و استادان ما به این نتیجه برسند که هیچ اتفاقی نمیافتد اگر نقد شوند، تضارب آرا جدی اتفاق بیفتد، میشود تضارب آرا جدی رخ دهد و در عین حال خطوط قرمز مورد نظر نظام هم رعایت شود.
نکته این است که ما درون دانشگاهها که نخبگان جامعه از آنجا خارج میشوند، عادت و تمرین تحمل آرا و نظر مخالف و نقد را نکردهایم و به تضارب آرای سازنده اعتقادی نداریم، بنا براین وقتی وارد جامعه میشویم این تحمل را در برابر همدیگر نداریم. حتی در خانواده نیز این تحمل را در مورد شریک زندگی یا فرزندانمان نداریم. پس برگزار شدن این کرسیها و عادت شدن آن در دانشگاهها میتواند سازنده یک فرهنگی باشد که به مرور جو جامعه، سیاست و حتی فضای خانوادگی ما را تعدیل کند.
- آیا بررسی کردهاید اگر 3مانعی که بیان کردید برداشته شود، کرسیهای آزاداندیشی شکل میگیرد؟
بله، در برخی موضوعات امتحان کردیم که اگر 3مانع را برداریم کرسیها شکل میگیرد، که نتیجه مثبت گرفتیم، برای مثال به این نتیجه رسیدیم که اگر در برخی زمینهها مباحثی که ممکن است مباحث روز علمی باشد، در کرسیهای نقد مطرح شود.
برخی نظریهها در علوم انسانی مثلا در فضای عادی آموزشی عادی ما ممکن است برای دانشجوی جامعهشناسی یا فلسفه سیاسی آرای ماکس وبر بهعنوان وحی منزل تلقی شود، چون استاد یک ترجمه و یک بستهبندی از آرا و نظرات او به عنوان درس به دانشجو میدهد و دانشجو باید همانها را حفظ کرده و امتحان بدهد. خب طبیعی است که دیگر اندیشه خودش در این زمینه کار نمیکند، ولی اگر در یک فضای آزاداندیشی استاد و دانشجو، اعم از موافق و مخالف، بتوانند بهطور جدی برداشتهای مختلف یا اندیشه خود وبر را به چالش بکشند و عدهای دفاع و احساس کنند که حتی تفکرات بزرگان را هم میتوان نقد کرد مطلوب است. نباید دانشگاههای ما مصرفکننده محض باشند.
- آقای دکتر این یعنی اینکه استادان در حوزه علوم انسانی حرف نو برای ارائه داشته باشند؟ برخی کارشناسان میگویند در حوزه علومانسانی استادان حرف نویی نمیزنند و در نتیجه کرسی آزاداندیشی در اینباره برگزار نمیشود.
بله، دقیقا در حوزه علوم انسانی اینطور است. من نمیگویم نظرات یا آرای متفکران بزرگ علوم انسانی حتما باید رد شود، ولی برداشتهای مختلفی از آنها وجود دارد، نقد پذیری آنها مطرح است. مثلا وقتی در برخی حوزههای علوم انسانی کسی درباره امانویل کانت نظریهپردازی کرده انگار درباره یک پیامبر در حوزه علوم انسانی صحبت میکند.
بله کانت نظریه پرداز بزرگی است که باید به دقت نظریات او را خواند و فهمید، ولی کرسیهای آزاداندیشی جایی است که شاید بتوان اندیشههای او را حتی نقد کرد. حتی میتوان این کار را درباره برخی متفکران بزرگ خودمان نیز انجام داد. برخی استادان ما که کتاب درسی متفاوتی مینویسند به نوعی آنها را تبدیل به کتاب مقدس میکنند و دانشجو حق ندارد حتی به یک واو آن شک کند.
لذا ما دیدیم که کرسیهای آزاداندیشی جای طرح اندیشههای جدید در مباحث بنیادین حوزه علوم انسانی است. هیچ اشکالی ندارد بنده که در مورد نظریههای مختلف در یک حوزهای کتابی دارم دانشجویان و استادان دیگر بیایند و آن را نقد کنند، اشتباهات مرا بگویند و به تکمیلشدن نظریه کمک کنند.
- چند کرسی آزاداندیشی در حوزه مسائل روز کشور برگزار کردید که برخی فکر میکردند جنجال آفرین شوند ولی اینطور نشد؟ در این مورد نیز توضیح دهید.
در کرسیهای آزاداندیشی که اخیرا در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، سیاستهای وزارت ارشاد و مذاکرات هستهای کشور مورد نقد قرار گرفت، جدیترین نقدها مطرح شد، مسئولان هم با سعهصدر به آنها گوش کردند، هیچ جنجالی هم اتفاق نیفتاد. دیدیم که هراس از برگزاری کرسیهای آزاداندیشی از بین رفت.
اعضای تیم هستهای که در کرسی آزاداندیشی دانشگاه ما شرکت کرده بودند گفتند ما از مسائلی که در دانشگاه مطرح شد راضی هستیم و در مذاکرات بعدی مورد توجه قرار گرفت.
درباره برخی آسیبهایی که جامعه ما را تهدید میکنند نیز کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاه ما برگزار شد و هیچ جنجالی نداشت و دانشجویان هم از آنها استقبال خوبی کردند. با این حال ما با کرسیهای آزاداندیشی مطلوب فاصله زیادی داریم و باید تلاش بیشتری کنیم.
ما کرسیهای زیادی در حوزههای مختلف از آموزش و پرورش تا هستهای برگزار کردیم که در برخی ناموفق بودهایم ولی اغلب آنها موفقیت نسبی داشتهاند. برخی کرسیهای آزاداندیشی در رسانههای خارجی نیز منعکس شد که به بالا رفتن رنکینگ جهانی دانشگاه ما انجامید.
- مقاممعظم رهبری تأکید دارند که نخبگان مدیریت کرسیهای آزاداندیشی را بر عهده بگیرند، در اینباره توضیح دهید.
با توجه به اینکه گسترش کرسیهای آزاداندیشی از مطالبات مقام معظم رهبری است و حتی ایشان دانشگاهها را در اینباره مورد عتاب قرار دادهاند، بهنظرم چیزی که بالاترین سطح نظام از دانشگاهیان طلب میکنند طبیعتا شرکت در آن نباید عوارضی داشته باشد؛ ضمن اینکه به هر حال همه برنامهها خطوط قرمزی دارد، ما میتوانیم به حوزههایی بپردازیم که خطوط قرمز را زیر پا نگذاریم. ما در یک فضای صفر تا صد قرار نداریم که یا باید کرسیای برگزار کنیم که همهچیز را در آن زیر سؤال ببریم یا اینکه برگزار نکنیم، نخیر، طیف وسیعی از مباحث وجود دارد که میتوان کاملا آزادانه به آنها پرداخت و خطوط قرمز نظام هم رعایت شود، با نشاط هم باشد و دانشجویان هم از آن استفاده کنند، این را ما در دانشگاه علامه تجربه کردیم.
- احساس کاذب عدماطمینان در میان دانشگاهیان
نکتهای که باید عرض کنم احساس عدماطمینان است، برخی دانشجویان و استادان احساس میکردند که اگر بخواهند اندیشههای خود را که در همان محیط تقلیلگرایانه شکل گرفته ارائه کنند با موانع، برخوردها یا با شرایطی روبهرو میشوند که ممکن است برایشان دردسرآفرین باشد و دچار مشکلاتی در این زمینه شوند. ممکن است این فقط فضای ذهنی باشد و در عالم واقعیت اتفاق نیفتاده باشد، حتی در دوره مدیریت قبلی که خودم در یکیدو تا کرسی آزاداندیشی حضور داشتم پس از آن هیچ اتفاقی برای هیچکسی رخ نداد ولی انگار یکبار روانی کاذب در اینباره شکل گرفتهاست. اگر ما بهاصطلاح حرفمان را بیپیرایهتر و در یک فضای آزادانهتر بیان کنیم یا نقدهایی بهنظریات دیگران یا وضعیت موجود داشته باشیم ممکن است عوارضی برای ما بهدنبال داشته باشد؛ بهخصوص اینکه ممکن است برخی از ما مدیران در برخی فضاهای فرهنگی خط قرمزهایی را ترسیم کنیم که بسیار محدودتر از خط قرمزهایی باشد که مدنظر نظام سیاسی یا اطلاعاتی کشور است.
6843686