1-به سلطنت رسیدن:



به سلطنت رسیدن پهلوی دوم مهم ترین خوش شانسی زندگی او بود. با حمله متفقین و استعفای رضاشاه، محمدرضا که ولیعهد بود جانشین او شد. گفته می شود بریتانیا که به شدت نسبت به رضاشاه خصومت پیدا کرده و گمان می کرد از او نارو خورده، به فروغی نخست وزیر پیشنهاد می کند تا در ایران جمهوری تشکیل شود و خود او اولین رئیس جمهور ایران گردد.



 فروغی به شدت با این پیشنهاد مخالفت می کند. گفته می شود که بریتانیا حتی اعاده سلطنت قاجار را هم مورد بررسی قرار داد. در هر حال به سبب ترس از شوروی و مشاوره دوستان و عوامل بریتانیا در ایران، حفظ سلطنت پهلوی در ایران توسط محمدرضا بهترین گزینه تشخیص داده می شود.



2- ترور 1327:



 شاه در دانشگاه تهران توسط فردی که یکی از عوامل حزب توده پنداشته می شد ترور شد. علی رغم اصابت گلوله او آسیب چندانی ندید و ازاین سوء قصد جان سالم به در برد.

3- کودتای 28 مرداد: موفق شدن کودتای 28 مرداد پس از شکست اول آن در 25 مرداد و فرار شاه از کشورو مخفی شدن یا زندانی شدن برخی از عوامل کودتا، گرچه به سبب همراهی ارتش و گروه هایی از مردم بود، اما این پیروزی خالی از خوش شانسی هم نبود. پیروزی آن چنان سریع اتفاق افتاد که مصدق فرصتی برای هیچ عملیات ضدکودتا یا به میدان کشیدن مردم مانند قیام سی تیر پیدا نکرد.



4-ترور ناموفق 1344:



در سال 1344 یک سرباز وظیفه گارد جاویدان با نام رضا شمس آبادی شاه را در کاخ مرمر ترور کرد. گلوله ها به شاه اصابت نکرد. در تیراندازی متقابل دو درجه دار گارد و ضارب کشته شدند. گرچه ساواک ماجرای ترور را به برخی گروه های چپ گرا منسوب کرد اما این ضارب به صورت فردی دست به این کار زده بود.



5-سرکوب 15 خرداد:



به روایت بسیاری از نزدیکان شاه، سرکوب قیام 15 خرداد با سرعت و حداقل تلفات ممکن گرچه به سبب تدابیر اسدالله علم نخست وزیر وقت و نیز برخی امرای ارتش و شهربانی مانند سپهبد (وقت) نصیری و سپهبد محسن مبصر و غلامعلی اویسی رخ داد، اما ادامه نیافتن آن و دامنه دار نشدنش همواره از سوی خود شاه هم به مثابه یک خوش شانسی و لطف خداوندی تلقی می شد.



6-ماجرای سقوط هواپیما:



در سال 1339 هواپیمای شخصی شاه که خود وی آن را هدایت می کرد سقوط میکند. شاه از این حادثه به طرزی معجزه آسا نجات پیدا می کند. کمی بعد یک افسر سابقا مصدقی با نام موسوی مورد ظن قرار می گیرد که هواپیما را دستکاری کرده است. اما مساله تنها با جابه جایی او به بخش اداری ختم می شود.



7-شوک نفتی 1352:



 اگر نگاهی به خاطرات نوشته شده از سوی دولتمردان پهلوی در اواخر دهه 40 و اوایل دهه پنجاه بیاندازیم، نگرانی از کمبود بودجه برای اجرای طرح های کشور به خصوص توسعه نیروهای مسلح و نیز طرح های عمرانی به چشم می خورد. اجحافات کنسرسیوم در حق ایران، قیمت بسیار پایین نفت، مشکل فروش رفتن آن، قطع کمک های مالی آمریکا، هزینه های روبه گسترش داخلی، پدید آمدن بحران های امنیتی داخلی و خارجی که صرف هزینه بیشتر نظامی را طلب می کرد و برخی بی نظمی های مالیه داخلی که همان بودجه اندک را می بلعید، موجب نگرانی و حتی اعتراض شدید شاه و دولتمردانش به آمریکا و بریتانیا شده بود.



 در نهایت با تحریم نفتی غرب توسط کشورهای عربی که موجب سه برابر شدن قیمت نفت شد، درآمدهای ایران شکوفایی بی سابقه ای را تجربه کرد. به ناگهان مشکلات مالی و کمبود بودجه رفع شده می نمود و گویی معجزه ای برای شاه رخ داده است. البته بخت خوشی که چندان زیاد به طول نکشید.



امین پرتو