خبرگزاری مهر - گروه استانها: مهمانی آخرین محفل تفسیر قرآن مسجد بعثت خرم آباد برای خودش حال و هوایی دارد؛ شبهای رمضان گاهی که دلمان هوای نفس کشیدن در هوای آیات سوره «حدید» می کرد همینجا قرار را مدار می کردیم تا هوای آخرین شب مجلس با دلتنگی عجیبی همراه شود.

مسجد شلوغ تر از همیشه

اول مجلسِ آخر که می رسیم هنوز برنامه تفسیر شروع نشده است، دقایقی را روی پله های منتهی به بخش خواهران مسجد می نشینیم تا چهره های وارد شده به محفل را مرور کنیم، مادری با دختربچه اش وارد می شود، دختران نوجوان گروهی و رفاقتی شبها همینجا قرار می گذارند، زن جوان نگاهش را می چرخاند تا همسایه را پیدا کند و کنارش بنشیند؛ پسربچه ای با شلوغی تمام پله ها را دوتا یکی می کند و صدای خنده کودکانه اش در فضای مسجد می پیچد.

امشب مسجد انگار شلوغ تر از همیشه است، این را از نگاه دختر نوجوانی که با تعجب بخش خواهران را ورانداز می کند و دنبال جایی برای نشستن می گردد، می شود فهمید، با غُرغُری از سر رضایت زیر لب می گوید که چقدر امشب مسجد شلوغ شده است.

دختربچه ها و پسربچه ها تا شروع مراسم حسابی سر و صدا می کنند؛ گاهی صندلی های بخش خواهران را جابجا می کنند و گاهی صدای جابجا کردن رحل های قرآن در مسجد می پیچد؛ گاهی هم از سر شوق قران های کوچک تک جزء را بین جمع پخش و دوباره جمع می کنند تا دست کم تا شروع مراسم شلوغ کاری شان حاضران را سرگرم تماشا کند.

صدای آشنا

صدای میکروفن بلند می شود که از جمع می خواهد سه صلوات بلند بفرستند، صدای آیت الله میرعمادی دیگر برای همه اهالی محل و مسجد آشناست تا بعد از سه صلوات سکوت بر مسجد حاکم شود؛ شلوغ کاری بچه ها تبدیل به پچ پچ های درگوشی کودکانه می شود؛ آنها هم می دانند باید آرام بمانند تا مسجد به مهمانی تفسیر آیه دیگه ای از کلام الهی برود.

بعداز آرام شدن سر و صداها در مسجد آیت الله میرعمادی از برنامه می گوید و اینکه قرار است کسانی که سوره «حدید» را حفظ کرده اند و آنهایی که مباحث تفسیر را نوشته اند تجلیل شود تا «گُل از گُل» بچه ها و نوجوان ها شکفته شود تا امشب به قول نماینده ولی فقیه در لرستان همه کسانی که به نوعی در محفل تفسیر حضور موثر داشته اند دست پر از این جلسه خارج شوند.

هرچه مجلس اوج می گیرد بر جمعیت حاضران اضافه می شود، خانم هایی که به دیوار مسجد تکیه داده اند گوش هایشان تفسیر می شنود و لبهایشان ذکر می گوید و دانه های تسبیج یکی یکی روی نخ می غلطند تا اینجا همه چیز رنگ معنویت به خود بگیرد.

جمعیت بخش خواهران تا روی پله ها هم آمده است؛ از طبقه بالا بخش برادران را هم ورانداز می کنیم؛ نمایی که خیلی راحت می توان از آن تشخیص داده که بیش از ۷۰ درصد حاضران جوانان و نوجوانان هستند که پای درس آیت الله میرعمادی آمده اند.

حاج آقا از استقبال مردم از پخش تفسیر قرآن در شبکه افلاک هم می گوید تا یادآوری کند که حتی در شب هایی که شبکه های مختلف فیلم های تلویزیونی پخش می کرده و مسابقات والیبال برگزار می شده هم از مخاطبان برنامه کم نشده است تا جایی که برخی از برندگان مسابقه پیامکی تفسیر سوره «حدید» از شهرستانها و استانهای دیگر کشور شرکت و شانس خود را امتحان کرده اند.

آیت الله میرعمادی رونق گرفتن جلسات تفسیر قرآن در خرم آباد را هم از برکات همین مجلس می داند تا بگوید که پیش از جلسات تفسیر قرآن ۱۰ ساله اخیر کمتر جلسه ای در استان برگزار می شده و شاید رواج جلسات تفسیر قرآن در مساجد استان به زمان آیت الله کمالوند و شهید مدنی بر می گردد.

نقش بستن کلام الهی در ذهن کودکان

حضور جوانان و پرورش یافتن قاریان جوان و نوجوان از دیگر امتیازاتی است که آیت الله میرعمادی آن را از برکات این جلسات می داند تا بگوید حتی همین حضور کودکانی که شاید از تفسیر قرآن هم چندان سر درنیاورند خودش بستری است برای نقش بستن کلام الهی در ذهن آنها.

مراسم اختتامیه جلسات تفسیر قرآن مسجد بعثت به لحظات آخر نزدیک می شود؛ بعضی از دختربچه ها چادرهای سفید نونوارشان را روی سرشان جابجا می کنند و آماده می شوند تا نامشان خوانده و برای گرفتن هدیه راهی شوند؛ در چهره شان شوقی دیده می شود که خودش از برکات همین جلسات است.

اسامی یکی یکی خوانده می شود؛ در میان برگزیدگان دخترها و پسرهای نوجوانی هستند که با خلاقیت جالبی جلسات تفسیر را کتابچه کرده اند تا آیت الله میرعمادی از آنها به خاطر ذوق و خلاقیت شان تمجید کند و همین تعریف آنها را اوج می برد و می شود این ذوق را در چشمانشان خواند.

رضایت استاد و شاگردان

هر کدام به نوعی و روشی برای خودشان از این جلسات آسمانی بهره گرفته اند؛ یکی با خط خوش آیات «حدید» را کتابت کرده؛ دیگری با عکس و نقاشی کتابچه ای از تفسیر آیات آماده کرده و برخی هم با حفظ سوره «حدید» در تعداد  آیات حفظ شده سعی کرده اند که از هم پیش بگیرند.

توزیع جوایز مربوط به بخش آقایان که تمام می شود پسرهای جوان و نوجوان حاج آقا را دوره می کنند و هر کدام حرفی دارند، شنونده خوبی پیدا کرده اند تا از همه چیز بگویند، چهره خندانشان لبخند را روی لب آیت الله میرعمادی می نشاند؛ این روایت رضایتی است که مهمان دل استاد و شاگردانش شده است.

ساعت به حوالی ۲۴ رسیده، کم کم مسجد خلوت می‌شود و می‌توان میان خانواده‌هایی که از مسجد خارج شده‌اند دختربچه و پسربچه‌هایی را دید که پای درس قرآن قد می کشند و لذت حضور در این محفل نورانی رمضان را برایشان شیرین خاطره‌انگیز کرده و این رهاورد کمی برای این محفل قرآنی نیست.