این نویسنده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در پاسخ به اینکه علت ناکامی اغلب نویسندگان ایرانی در زمینه تالیف رمانهای اسطورهیی مدرن در سبکهای مورد قبول بچهها را چه میداند، گفت: آنچه ما از واژه اسطوره میفهمیم واژهای وارداتی از یونان است و آن هم به 2500 سال پیش برمیگردد. اسطوره به شکل یونانی در فرهنگ ایرانی جا ندارد. آنچه امروز از آنها به نام اسطورههای ایرانی یاد میکنیم بیشتر شکل اعتقادات کاملا متفاوت از اعتقادات یونانی است.
او افزود: از اینرو اسطورههای یونانی قابلیت وارد شدن به ادبیات را دارند ولی اسطورههای ایرانی تقریبا همیشه بیرون از دایره ادبیات ما بودهاند. مثلا «مرکول» خدای دویدن و جاری شدن و سرعت یا «هرکول» خدای قدرت آنقدر خداگونه و آنقدر انسانگونهاند که میتوانند شخصیتهای داستانی باشند. ولی مجموعه شخصیتهای تقریبا پرتوان و متفاوت «شاهنامه» هیچکدام تا این اندازه خدایگونه نیستند که بتوانند وارد ادبیات شوند و انسان کاملی را ترسیم کنند.
بکایی افزود: اسطورههای ایرانی فقط کمی قدرتمندتر، معنویتر و کمی از هر چیز دیگری هستند بدون آنکه خود تصویرگر انسان کامل باشند. پس اینکه ما انتظار داشته باشیم اسطورههای ایرانی وارد ادبیات شوند به شکلی که امروز مد نظر است، تقریبا غیرممکن است.
این نویسنده گفت: نمونه مشخص آن استفاده از برخی متون زرتشتی در تاریخ ادبیات کودک بود که فریاد اعتراضها را بلند کرد اما اگر بخواهیم جستوجوگر فانتزی ایرانی باشیم و ریشههای فانتزی را در فرهنگ ایرانی بکاویم راههای دیگری وجود دارد. برای مثال، بخش ایرانی داستان «هزار و یکشب» و نیز «عجایبنامهها».
بکایی همچنین گفت: شورای مباحث نظری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان طرحی پژوهشی برای صورتبندی کردن تئوریهای فانتزی ایرانی را در دست دارد.
او با بیان این که این خبر به صورت غیررسمی درج شود افزود: امیدواریم با رفع موانع پیش روی این طرح، به زودی این طرح به اجرا بیفتد و یکی از مهمترین نیازهای ادبیات کودکان و نوجوانان فرصت بروز پیدا کند.
انتهای پیام
4749444