مریم محمدپور- ظهر روز سه شنبه یک فعال سیاسی اصلاحطلب و یک فعال سیاسی اصولگرا در خبرگزاری خبرآنلاین مناظره داغی با هم داشتند. آنها با محور اخلاق انتخاباتی به نقد جناح طرف مقابل پرداخته و با بررسی تاریخی نقاط سیاه را پررنگ تر جلوه دادند اما با این هر دو روی یک نکته توافق داشتند که تا سازوکار انتخاباتی قانونی مدونی نداشته باشیم، به راحتی نمیتوانیم به رعایت اخلاق انتخاباتی التزام داشته باشیم.
بحث چندین بار هم از چارچوب مناظره خارج شد. کوهکن میگفت برادرش مستشار دادگاه پرونده محمدرضا رحیمی بوده ، اسامی 170نماینده را دیده است و در آن هم اصولگراها حضور دارند و هم اصلاحطلبها. ظاهرا نام آقای حدادعادل، احمد توکلی و حسن ابوترابی فرد هم در میان اسامی بوده است که به نظر کوهکن کمک دو میلیون تومانی به این افراد نشان میدهد نامهای آقای رحیمی تطابق کامل با واقعیت ندارد.
ناصری معتقد بود که این نامها پس از تایید مراجع ذیصلاح باید منتشر شود . از منظر او، بین یک تومان و یک میلیارد تومان فرقی ندارد، قبول کمکی که منشاء آن شبهه دارد، تخلف است.
مشروح مناظره عبدالله ناصری و محسن کوهکن در ادامه میآید:
خبرآنلاین: موضوع مناظره امروز درباره اخلاق انتخاباتی است، در سال جاری دو انتخابات در کشور برگزار میشود، هر دو جناح کشور در حال آماده شدن برای حضور در این انتخابات هستند. به عنوان اولین سوال، رعایت اخلاق سیاسی در انتخابات چه شاخصهایی دارد و تاکنون در این سالهایی که از انقلاب گذشته، کدام جناج اخلاقمدارتر رفتار کرده است؟
کوهکن: امیدوارم بحثهای امروز به انتخابات پرشور و باشکوه کمک کند و طبیعی است هر مجلسی هم از برآیند آرای مردم شکل بگیرد، برای ما مقدس است و باید با آن همراهی کنیم.
در مورد احزاب، آنچه مسلم است ما دو مقوله داریم که داوطلبین ما باید به آن پایبند باشند و از نظر من نمره احزاب انتخاباتی در آن قابل قبول است، یکی مبانی اعتقادی و دیگری مبانی قانونی. که عمدتا عدم رعایت مبانی قانونی بستر را برای برخی عکس العملها و بداخلاقیها فراهم میکند و به هر میزان که داوطلبین روی مرز قانونی جلو بروند، بستر سالمتر و اخلاقیتر نگاه داشته میشود اما اگر هر فردی به هر دلیلی از فضای قانون خارج شد، اگر فضای کلی اخلاقی باشد شرایط به نحوی پیش میرود که خود فرد متوجه رفتار غیرقانونی اش میشود و به خودکنترلی کمک میکند. نمونهاش هم انتخابات 92 بود که داوطلبان نسبت به انتخابات 88 مبانی قانونی و اعتقادی بیشتری را رعایت کردند و ما دیدیم که انتخابات اخلاقتری هم بود. پس اول مبانی اعتقادی و سپس موازین قانونی مهم است. مبانی اعتقادی کمک میکند داوطلب رعایت کند اما چون این مبانی خیلی کلی است، مرزی که بستر را سالم نگاه میدارد، موازین قانونی است
مثال ساده ای میزنم، وقتی از یک حوزه وارد انتخابات میشوید و از اول مبانی قانونی را رعایت میکنید، مثلا قانون میگوید نباید داوطلبی از امکانات بیت المال برای تبلیغات استفاده کند اما اگر داوطلبی از این امکانات استفاده کند از هر جناحی که باشد مردم ما آن را مطرح، انتقاد و گوشزد میکنند و انتخابات اخلاقیتر خواهد شد. یا باید تبلیغات علنی در بازه زمانی خاصی انجام شود، اگر کسی تخطی کند، اعتراض خواهد شد و اگر باز هم تخطی کند، زمینه پیگیری فراهم است.
خبرآنلاین: بخش دوم سوال، بیجواب ماند، کدام جناح اخلاقمدارتر بود؟
کوهکن: اگر کسی بخواهد مراعات مسایل دینی را رعایت بکند و از مرز اعتدال و میانه روی خارج نشود نمی تواند بگوید که چه کسی مسایل اخلاقی را رعایت کرده و چه کسی نکرده است، شاید آمار درستی گرفته نشده است. اگر بگوییم که چه جریانی بیشتر از قانون تمکین کرده است؟ من میگویم اصلاحطلبان کمتر تمکین کردهاند. اصلاحطلبان زمینه را برای برخی ناهنجاریها فراهم کردهاند. بهترین نمونه آن هم انتخابات سال 88 است.
ناصری: من از سوال دوم شروع میکنم، معتقدم پاسخ به این قضیه چون قرار است کلی گویی بکنیم، ضدارزش و ضداخلاق انتخاباتی است چراکه مکانیزمی ندارید که بتوانید خط کش بگذارید و کمیتها را اندازه بگیرید و بگویید کدامیک از جبهههای دوگانه اخلاقگراتر بوده است، مجبور هستیم مانند آقای کوهکن کلیگویی کنیم. من هم مصادیقی دارم و میخواهم جواب سوال دوم را به سوال اول ارتباط بدهم. من برخی افراد ازجمله آقای کوهکن را تفکیک میکنم اما جبهه اصولگرایی ارتباط تنگاتنگی با حاکمیت و نهادهای حاکمیت داشته است و نهادهای حاکمیتی که طبق قانون نباید در انتخابات مشارکت داشته باشند، فضا و تسهیلاتی را برای آنها فراهم کرده است و به همین دلیل بنده با صراحت و قاطعیت عرض میکنم که اخلاق انتخاباتی در جبهه اصولگرا کمتر رعایت شده است. آقای کوهکن گفتند که مبانی اعتقادی، من میگویم شما با چه مکانیزمی این مبانی را مشخص میکنید؟ قانون اساسی و قانون موضوعه مبانی کار را مشخص کرده است اما نگفته که یک نامزد باید نمازخوان و روزهگیر باشد و نباید در این زمینه کنکاشی صورت بگیرد. اینها طبق اعتقادات ماست اما آنهایی که باید تشخیص صلاحیت بدهند نباید بروند کنکاش کنند. یعنی اگر نماینده ای را مردم انتخاب کردند که به برخی از مبانی دینی التزام عملی نداشت، طبق قانون نمیتوانید خللی در کارش ایجاد کنید. من موافق هستم که موازین قانونی معیار مبانی دینی باشد اما کلی گویی درباره مبانی اعتقادی ما را دچار مشکل میکند.
موضوع دیگری که اشاره فرمودید را موافقم. شاید مهمترین معیاری که اخلاق سیاسی تعیین میکند، التزام به مبانی قانونی است. اما نکته ای را که دوستان اصولگرا به آن توجه نمیکنند سازوکارهای انتخاباتی است. این مسئله باعث شده که انتخابات 88 یا انتخابات دیگر دچار مشکل شود. وقتی شما حضور نهادهای غیرمسئول را در انتخاب فراهم میکنید اما یک جبهه امکان برقراری چنین ارتباطی را ندارد. شما به راحتی میتوانید یک سری اطلاعاتی را راست یا دروغ جمع کنید و در اختیار مراجع ذیصلاح بررسی کننده صلاحیتها و نهادهای نظارتی بگذارید که بر اساس آنها تصمیم میگیرند. تعارف که نداریم، این اتفاق افتاده است و اطلاعاتی را در اختیار نهادهایی گذاشتهاند و نهادهای مربوطه بدون بررسی براساس همین اطلاعات تصمیم گیری کردهاند.
آقای کوهکن مسئله انتخابات88 را مطرح کردند اما قبل از انتخابات دو تن از اعضای شورای نگهبان حمایت صریح از یک نامزد کردند. این صراحت نقض قانون است، این درهمریختگی ناشی از مشخص نبودن سازوکار انتخاباتی باعث شده در مرحله اجرا، همسویی و مساعدتی را با کسانی دارید که به صراحت قانون و به صراحت فرموده امام نباید در انتخابات دخالت کنند. نهادهای غیرمسئول در انتخابات فعال میشوند و 90 درصد ظرفیتشان در اختیار جبهه ای قرار میگیرد که خودشان متعلق به آن هستند. این امر را در انتخاباتهای متعدد بعد از امام دیدیم.
نمیشود انتخابات سال 88 را بعد از پایان رای گیری روز 22 خرداد بررسی کرد، باید برگشت به عقب، نمیشود تاریخ را تکه کرد، باید برگردید به مناظرهها که حتی خشم و اعتراض رهبری را هم به دنبال داشت و ایشان اعلام کردند که با این کار صداوسیما مخالف بودند. افشاگری طبق قانون و طبق اخلاق خلاف بیّن موازین انتخاباتی است.
در مورد موازین قانونی و اخلاقی موارد شخصی مشخص است، مثلا یک نامزد نباید شعار بیاساس که امکان تحقق ندارد را مطرح کند، اما مشخص نیست در زمان تبلیغات انتخابات با چه مکانیزمی میشود راستی آزمایی کرد. شعارزدگی که در انتخابات مختلف چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری 84 و 88 مشاهده کردیم، اگر تمام کارشناسان اعلام کنند که این شعار ناشدنی است، هیچ مکانیزمی نداریم که آن را پیگیری کند. ما در رویکرد دینی خود به ویژه در نهج البلاغه تاکید بر این امر را میبینیم. امام علی وقتی اصحاب جمل را توصیف میکند، میگوید اینها مثل رعد و برق بودند، رعدی شدند و برقی شدند و اتفاقی نیفتاد، ما باید مثل باران باشیم و سیل شویم.
خبرانلاین: آقای ناصری میفرمایند در جریان انتخابات چون یک جناح از رانتهای خاصی در حاکمیت برخوردار است و در عمل قوانین انتخابات را رعایت نمی کند، پس ملزم به اخلاق انتخاباتی هم نیست، نظر شما چیست آقای کوهکن؟
کوهکن: من گفتم مبانی اعتقادی، شما گفتید شعارهای انتخاباتی که افکار عمومی را به سمت خود سوق دهد، این امر مربوط به موارد بعدی است. وقتی من میگویم مبانی اعتقادی یعنی اینکه غیبت نه، تهمت نه، دروغ نه، یعنی همان چیزی که ما باید در زندگی شخصی به آن پایبندیم. مبانی اعتقادی میگوید که وقتی یک خبری را یک فرد فاسقی داد نباید به آن اعتنا کرد. اینها قابل تفسیرهای متفاوتی نیست. اینها چیزهایی است که شما به عنوان یک مسلمان در زندگی شخصی خود رعایت میکنید. آن نکته ای که میگویید اگر نماز نخواند قانون نباید پیگیری کند، ما کلمه التزام عملی به اسلام را داریم. از هر فرد مبتدی هم این را بپرسید مقید بودن به اسلام چیست، میگوید عمل به واجبات و پرهیز از محرمات. منظور این نیست که شبه معصوم باشد، کافی است مقید باشد.
شما گفتید نظامی. میپرسم که آیا ارتش تا حالا در انتخابات مداخله کرده است؟ این نشانه چیست؟ یک اشکالی هست که باید برطرف شود. شما اصلاحطلبان یک مواضعی دارید. مثلا مدیر کل مطبوعاتی آقای مهاجرانی یک چیزی میگوید که ما اصلاحطلبها امام را قبول نداشتیم. هیچ وقت هم جریان اصلاحطلب نمیگویند که او حرفهای خودش را زده است. آن وقت انتظار دارند که بدنه مردمی سپاه که همان بسیج است، اظهارنظری نکند. چهار نفر مثل آقای ناصری پیدا میشوند که ارزشی هستند و یک گوشه ای مصاحبه میکنند و میگویند ایشان حرف خودش را زده است. شما باید این مشکل را حل بکنید.
من با یکی از دوستان اصلاحطلب مناظره ای داشتم و سوال این بود که خاستگاه شما دو جریان در بین مردم کجاست؟ آن دوستمان صداقت داشت و گفت که اصلاحطلبان بین متدینین جامعه جایگاه چندانی ندارند. شما بگویید چرا اینطور است؟
شما میگویید قانون. من میگویم برفرض که در انتخابات ریاست جمهوری یک نفر یا دو نفر یا سه نفر که براساس مسولیتشان نباید اظهار نظری کنند، حرفی بزنند، آیا این دلیل میشود که بعد از انتخابات همین قاعده قانونی رسیدگی حتی به شکایت را نفی کنیم؟ اینکه شما این را یک امر بدیهی میدانید که اگر یک مسئولی از کاندیدایی حمایت کرد، هزار هزار رای میآورد، نه اینطور نیست. آقای رئیس دولت اصلاحات در اوج اقتدارش که 24میلیون رای آورده بود، در حوزه انتخابی محل خودش از یک کاندیدای مجلس خبرگان حمایت کرد اما او کمترین رای را آورد. برای جریان اصولگرا هم همین هست.
در ثانی در بحث رد صلاحیتها شما همیشه یک موضوع را فراموش میکنید. در انتخابات عدهای هستند با محوریت دولتها به نام هیات اجرایی که امکان رد و تایید دارند. نظام و چارچوب رای دست اینهاست. شورای نگهبان و هیات نظارت، نهادهای نظارتی هستند. من معتقد هستم هم آن زمانی که هیات اجرایی دست جریان اصولگرایی است و از آن آقای خاتمی بیرون میآید یا دست اصلاحطلبان است و احمدی نژاد بیرون میآید، حرکت به صورت کلان حرکت درستی است. البته من صراحت بگویم هیچ کدام از این دو جریان این قدرت را ندارند و نمی توانند انتخابات را از ریل خود خارج کنند.
در هر دوره مجلس می بینیم که از بین حوزه های انتخاباتی 290 نماینده، حداکثر دو یا سه حوزه انتخابات باطل میشود. من میگویم که باید وزرن تخلفات مشخص شود و در هر شرایطی از قانون تبعیت میکنم. سوال میکنم آیا درسال 88 به صرف اینکه یک یا دو نفر از یک نامزد حمایت کردند ما باید بایستیم و بگوییم که ابطال انتخابات؟ اینکه دیکتاتوری و استبداد است. استبداد که شاخ و دم ندارد.
در سال 92 آقای روحانی با یک میزان آرای کمی بیش از 50درصد رای آورد، شادی و نشاط پس از آن هم به خوبی برگزار شد. آیا باید طرف مقابل کشور را به هم میریخت؟ در سال 76 دو هفته قبل از دوم خرداد من در ستاد آقای ناطق بودم، همه حتی خود آقای خاتمی هم میگفت که آقای ناطق رای میآورد ولی بعد از ظهر روز جمعه 2 خرداد 76 که معلوم شد آقای خاتمی رای آورده است خود آقای ناطق همانجا نشست و برای ایشان تبریک نوشت. این اخلاق انتخاباتی است. اخلاق شکست و پیروزی این است.
در سال 88، سه یا چهار روز بعد از انتخابات بنده، آقای میرسلیم، آقای عسگراولادی و آقای باهنر نشستی با آقای موسوی داشتیم. بنده به عنوان یک نیمچه کارشناس سیاسی میگفتم که متوجه نمی شوم خواسته شما چیست؟ بنده در انتخابات مجلس بودم یک صندوق را دو سه ساعت نگاه داشته بودند و با اختلاف 200، 300 رای رقیب را برنده اعلام کردند. گفتم آقای موسوی، من هم میتوانستم هزار نفر، دو هزار نفر را به خیابان بیاورم، اما اگر میآمدند دیگر به فرمان من نبودند، حرف خودشان را میزدند. مدار اخلاق تبعیت از قانون است. آقای ناصری جریان شما در انتخابات 88 تبعیت از قانون را نپذیرفت و این بالاترین بداخلاقی انتخاباتی بعد از انقلاب بود. وقتی یک انتخابات سراسری برگزار شد و یک فرد تبعیت نکرد این خلاف قانون است. آیا اطلاعیههای آقای موسوی در انتخابات قانونی بود؟
ناصری: شما حرفهای آقای سحرخیز را گفتید. شما ظاهرا یادتان رفته است که اولین موضع گیری را آقای پورنجاتی و آقای رضا خاتمی داشتند. من هم الان تاکید میکنم آن موضع شخصی بود و اصلاحطلبها آن را قبول ندارند و آنها در خط امام هستند. شما سایت جماران را نگاه کنید ببنید چند نفر در قبال ایشان موضع گیری کردند؟
گفتید خاستگاه اصلاحطلبان کجاست؟ در انتخابات 92 و 76 مشخص میکند که خاستگاه کجاست. در انتخابات 88 هم همینطور. بله البته من قبول دارم که رای آقای احمدی نژاد از آقای موسوی بیشتر بود. آقای کوهکن باز بر قانون تاکید میکنم، مهم موضعگیری دو نفر از شورای نگهبان نیست. مهم این است که آن نهادی که نظارت میکند اگر به نفع یک نفر موضع گیری کند، بر اساس قانون و براساس عقل باید برکنار شود. مهم این است. برای همین روی سازوکار انتخاباتی تاکید میکنم.
کوهکن: چرا اصلاحطلبان بین مذهبیها، مستضعفین و اقشار ضعیف و پابرهنههایی که پای انقلاب ایستاده اند، پایگاهش را از دست داده است؟
ناصری: شما بگویید در کل کشور چندتا مسجد داریم؟ چند تا امام جمعه داریم؟ چند تای آنها دست اصلاحطلبان است؟ چند عدد از تریبونهای نماز جمعه دست اصلاحطلبان است؟
کوهکن: یک شوخی باشما بکنم، شما به تعداد نصف تریبونهای نمازجمعه در کشور، روحانی اصلاحطلب دارید.
ناصری: نخیر، اصلا اینطوری نیست. بعد از فوت امام ما هیچ حوزه تاثیرگذاری در نمازهای جمعه نداریم. در بسیج هم همینطور. وقتی از یک گرایش خاص هستند طبیعی است. این اتفاق طی مرور زمان میافتد. عرض من فراتر از اینهاست. آقای کوهکن شما به عنوان یک اصولگرا کمک کنید یک انتخابات آزاد و قانونی انجام بشود و هیچ نوع رد صلاحیت فله ای مانند مجلس هفتم صورت نگیرد و همه ظرفیتها به تساوی باشد، آن وقت ببینیم خاستگاه اصلاحطلبان کجاست. بنده به صراحت اعلام میکنم اصلاحطلبان در بین پابرهنگان جایگاهی کمتر از اصولگراها ندارند. شما دست اصلاحطلبان را از رسانهها کوتاه کردید و در صدا و سیما و تریبونهای ائمه جماعات به صورت سازماندهی شده علیه اصلاحطلبان تبلیغ کردهاید. حتما تبریک آقای ناطق نوری روز سوم به آقای خاتمی که به توصیه رهبری انجام شد، کار زیبایی بود، تبریک دو نامزد دیگر هم زیبا بود اما 5 روز قبل از انتخابات لباس شخصیها در ستاد به آفرین ریختند. چند ساعت قبل از انتخابات88 در ستاد قیطریه ریختند. اینها تخلف انتخاباتی نیست؟ شما این حرکتها را تایید میکنید؟
کوهکن: من نمی دانم تاکنون جایی در کشور کاندیدا شدید و از نزدیک در جریان مسائل انتخابات قرار گرفته اید؟ من بوده ام. مثلا در همین دوره قبل به مسجدی برای سخنرانی رفتم برق را قطع کردند. در دوره سوم و چهارم مجلس جایی رفتم، آمدند درگیری ایجاد کند. اگر کسی عنصر انتخاباتی باشد اینگونه بیاخلاقیها را به پای هیچ جریانی نمیگذارد. شماها هنوز میگویید، ردصلاحیت فلهای. من میگویم مواردی پیش آمده که دولت وقت صلاحیت بنده را رد و هیات نظارت تایید کرده است. ای کاش زمانی هیات اجرایی یعنی دولت و هیات نظارت یعنی شورای نگهبان، مجموعه ردصلاحیتها را دربیاورد تا دیگر کسی از عبارت فله ای استفاده نکند و آن را گردن یک جریان بیاندازیم.
ساختار انتخاباتی ما به نوعی است که به صورت طبیعی این بحث را به وجود میآورد. در دنیا با دو سازوکار غیرمحسوس ورود به انتخابات را محدود میکنند. من در زمان یک انتخابات در کشور بلاروس بودم. هیچ حوزه ای در آنجا ندیدم که اگر یک داوطلب میخواستند، بیشتر از دو کاندیدا حضور داشته باشند. در غرب هم همینطور است. تعداد داوطلبین بیشتر از دو یا 2.5 برابر نیست. سازوکار آنها حزبی است، چون هر کسی میخواهد کاندیدا شود، میبیند بیش از 85درصد مردم زیر سقف احزاب هستند و ناچار میشود ظاهرا یا باطنا خود را با یکی از احزاب تنظیم کند. در کشور ما اما در انتخابات باز است و در حوزه ای که یک نماینده میخواهد، 58 نفر ثبت نام میکنند.
ناصری: در یک حوزه انتخاباتی اگر فقط یک نفر میخواهد کاندیدا شود، اگر 150 نفر هم ثبت نام کنند، نه هیات اجرایی و نه هیات نظارت حق ندارد به صورت غیرقانونی ردصلاحیت کند. اما این اتفاق بارها درکشور ما افتاده است و ما برای همین از عبارت «فله ای» استفاده میکنیم. مجلس هشتم مرا به دلیل عدم التزام عملی به قانون اساسی ردصلاحیت کرد. رفتم پرسیدم کدام موارد؟ جواب ندادند. تعارف که نداریم، در شورای نگهبان یک جمع اصولگرایی افراطی نشسته اند و مطابق با سلایق خودشان و بر اساس اطلاعاتی که از سایر نهادها میرسد، تصمیم میگیرند. شما سوال مرا جواب ندادید، شما سال88 را بعد از 23 خرداد میبینید، ماجرا از 10 روز قبل شروع شد. حتی رهبری اشاره کردند که به مناظرههای تلویزیونی و مشخص هم بود که به آقای احمدی نژاد اشاره میکنند، بحران همانجا ایجاد شد.
کوهکن: به عقب برنگشتن دلیل میشود که ما نتیجه قانونی انتخابات را قبول نکنیم؟
ناصری: شما نصف قانون را اجرا نکردید. رئیس جمهوری که در مناظره تلویزیونی تهمت بزند، طبق قانون صلاحیت ادامه کار ندارد؟
کوهکن: کجای قانون میگوید؟ قانون میگوید که آقای موسوی باید میرفت دادسرایی که نزدیک محل سکونت احمدی نژاد بود، شکایت میکرد. من حقوقی ام که این را عرض میکنم.
ناصری: شما میخواهید انتخابات را اخلاقی برگزار کنید.
کوهکن: زکات یک تخم مرغ یک پنبه دونه است، شترمرغ که نیست عزیز من. آقای احمدی نژاد آن حرف را زد، آقای موسوی هم آمار غلط داد.
ناصری: روی 88 نمانید برادر من.
کوهکن: بحث موازین اخلاقی در انتخابات است، بنده میگویم یک نقطه سیاه در پرونده شما اصلاحطلبهاست که با هیچ چیزی هم پاک نمیشود. تخطی دیگران، عدم تبعیت از قانون را توجیه نمیکند. بعد هم شما که تهمت میزنید و میگویید شورای نگهبان اصولگرای افراطی است، آیا فقط اصلاحطلبها را رد کردند؟ شما را یک بار رد کردند، دو بار هم بنده را رد کردند. اما یک بار که مرا رد کردند بنده پیگیری کردم، دیدم در دولتی که مورد حمایت شماست، وزیر اطلاعات وقت و معاونش عنایت خاصی به من داشتند و بنده را رد کردند. من حرفم این است که شما یک منشور اصلاحطلبی بنویسید و بگویید ایهاالناس این منشور ماست، هر کس به اینها پایبند است اصلاحطلب است حتی اگر ارتباط تشکیلاتی با ما نداشته باشد و هر کس اینها را قبول ندارد، حتی اگر مدعی هم باشد اما اصلاحطلب نیست، اینطوری خیلی قضایا روشن میشود.
ناصری: منشور اصلاحطلبها منتشر شده و دو بار هم ویرایش شده، احتمالا آقای کوهکن اخبار اصلاحطلبان را پیگیری نمیکنند.
کوهکن: لطفا یک نسخه را برای من فکس کنید.
ناصری: اینکه چون یک نفر را رد کردند دلیل نمی شود که بتوانند دیگری را هم رد کنند. آقای کوهکن شما خودتان میدانید که نگاه شورای نظارت به اصولگراها از مجلس ششم به بعد کاملا متفاوت شده است و با قانون فاصله زیادی دارد. شما سوال مرا جواب ندادید.
کوهکن: کدام سوال؟
ناصری: اینکه در سال 76 چهار روز مانده به انتخابات میریزند داخل ستاد به آفرین یا در سال 88...
کوهکن: بنده جواب دادم. میگویم شما در انتخابات نبوده اید. بنده بوده ام و بارها جلسات مرا به هم ریخته اند.
ناصری: در شهرستانها کوچک وضع متفاوت است.
کوهکن: این حرف شما توهین به شهرستانهای کوچک است، یعنی میفرمایید در آنجا فرهنگ طوری است که بریزند داخل ستادها؟ آقای ناصری، کار خلاف، خلاف است، اگر در ستاد بیایند آن کار را بکنند، خلاف است، جلسه مرا هم به هم بریزند، خلاف است.
ناصری: قبول دارم و برای همین است که من با استانی شدن انتخابات موافقم. ببینید جامعه ما یک جامعه در حال توسعه است و با بسیاری از مشخصات توسعه یافتگی فاصله دارد و در شهرهای کوچک این مشکلات هست. برای همین هم میگویند که بسیاری از کاندیدا در شهرهای کوچک اگر نتوانند امکانات مالی توزیع کنند، نمی توانند رای بیاورند. این واقعیت بد کشور ماست. اما شما سوال مرا جواب ندادید.
کوهکن: اصلا مگر کسی میتواند این کار را تایید کند؟ اگر تایید کند چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
ناصری: پس شما مخالف هستید؟
کوهکن: صددرصد.
ناصری: میدانید تبعاتش چه بوده است؟ کسی پیگیری نکرده است و آن آدمهایی که آمده اند ستاد قیطیریه، پس از چهار ساعت از ستاد بیرون برده شده اند و شکایتی پیگیری نشد.
خبرآنلاین: بحث را از حمایتهای قانونی و غیرقانونی و تخلفات انتخاباتی به سمت دیگری ببریم. یکی از ابهامات در همه انتخاباتها منابع مالی تبلیغات است. در این میان نامه آقای رحیمی که از کمک به 170 کاندیدای مجلس هشتم حکایت داشت، هم به ماجرا دامن زد. چرا هیچ کدام از دو جناح تاکنون منابع مالی خود را که فرض بر تمیز بودن آن است، تاکنون منتشر نکرده است؟
ناصری: اگر یک فضله در دیگ بزرگ 50 کیلویی بیفتد کل دیگ را باید دور بیاندازیم، آقای کوهکن بفرمایند که اگر ماجرای این 170 نماینده واقعیت داشت، چرا این اتفاقات افتاد، این شبیه همان اتفاقی بود که برای آقای احمدی نژاد در سال 88 افتاد، من هم میگویم که آقای احمدی نژاد رای آورد اما برمیگردم به عقب. میگویم سهام عدالت چه بود؟ تراولهای توزیع شده چه بود؟ آن رانتها چه بود؟ من هم میگویم که باید شفافیت مالی در انتخابات باشد و در هر انتخاباتی چه مجلس و چه ریاست جمهوری، تمامی هزینهها با تایید مراجع ذیصلاح به صورت شفاف به اطلاع مردم برسد.
خبرآنلاین: پس چرا تاکنون نرسیده است؟ این حرف بیشتر شبیه یک شعار قشنگ است؟
ناصری: بله. این همان مشکل سازوکارهای انتخاباتی است که باید خیلی جلوتر از اخلاق انتخاباتی به آن فکر کنیم. این خیلی مهمتر از اخلاق انتخاباتی است، من میگویم باید سازوکار انتخابات را طوری بچینیم که احمدی نژاد نتواند دو ماه قبل از انتخابات پول توزیع کند و اقشار جامعه را در بخش فقرزده جامعه با خود همراه کند، چون انتخابات زمانی معنا دارد که در شرایط مساوی و سالم و پاک صورت بگیرد. چرا باید آقای رحیمی که معلوم نیست زندان است یا مرخصی بیاید بین نمایندهها پول توزیع کند.
کوهکن: یعنی باید 6 ماه قبل از انتخابات بگوییم رئیس جمهور دیگر هیچ کار نکند.
ناصری: دیگر الان که بد است شما از آقای احمدی نژاد دفاع کنید.
کوهکن: بنده در مجلس هفتم بودم، سال آخر دولت اصلاحات مصوب کردیم که دولت 350جایگاه گاز در کشور بسازد. آخر سال دیدیم که فقط 30درصدش را محقق کرده. همین مصوبه را برای دولت بعدی هم داشتیم، 99درصدش را اجرا کرد. بنده میگویم دولت هر کس که باشد، باید بر اساس تشخیص خودش یک فعالیتهایی میکند. ممکن است که بخشی از این فعالیتها از جناح مقابل تفسیر شود که تبلیغاتی است. در مورد هزینهها شما مثال فضله زدید، میخواهم بگویم جایش اینجا نیست. در آن ماجرا همه از یک جناح اصولگرا نبودند، اصلاحطلبها هم بودند، از پرونده اطلاع دارم چراکه برادرم مستشار پرونده بود.
من هم یک مثال میزنم که اگر کسی بگوید آقای ناصری یک کیلو گوجه سبز دزدیده من هم که مخالف ایشان هستم میخندم. من میگویم که آقای ناصری الآن کاندیدا میشوند، اگر صلاحیت شما تایید هم بشود اگر کسی بگوید که من میخواهم دو میلیون تومان به شما کمک کنم. برخورد شما چیست؟ شما میگویید که من باید بروم از ناجا، وزارت اطلاعات و ... تحقیق کنم که شما این پول را از کجا آورده اید؟ شما تهران و مراکز استانهای را که انتخاباتش لیستی است کنار بگذارید. در حوزههای تک نماینده ای که شامل بیش از 190 حوزه میشود، وقتی افراد برای انتخابات ورود پیدا میکنند فرهنگ انتخاباتی فرق میکنند. در بعضی از حوزهها یک نفر باید شب به شب دیگ بگذارد و شام بدهد. این به صورت غلط جا افتاده است. آیا باید هزینهها شفاف شود؟ بله از هر چیزی واجب تر است. اما سازوکارش چیست؟ شما میگویید که استانی شدن، من هم با این موافق هستم، از شما بیشتر هم موافق هستم. ما اولا طرفدار شفافیت هستیم، دوما وقتی بایدها و نبایدهای قانونی را مشخص نکردیم نمی توانیم بگوییم که فلان پول کثیف هست یا نیست. بنده میگویم که یک لیستی منتشر کرده اند و اسامی تمام افراد مجلس در آن هستند و من هم هستم و کسانی که میدانیم گرفته اند در آن نیست. شما باور میکنید که کسی مانند ابوترابی و حداد و توکلی دو میلیون تومان گرفته است؟ تفکیک قائل شویم، اگر پولی آمد که اطلاق رشوه بود شکی در آن نیست که ایراد دارد. اما پولهایی که جمع میشود از آنجایی که چهارچوب قانونی ندارد و داوطلب هم ابزار بررسی ندارد نمی توانیم کاری کنیم. بدتر از این، این است که کسانی که دست در دولت داشته باشند و در هیئت موسسه شرکتها باشند، قیمت دو نرخی باشد، به نام تک نرخی بفروشد و مابه التفاوت را به یک حسابی بریزند و از پولهای دولتی استفاده کنند.
مجالس مختلف برای کاهش هزینهها کارهایی کردند. مثلا تنوع تراکتها را کم کردند. حرکتهای ناسالم انتخاباتی تنها حجم بالای پوستر است؟ شبکههای رای خریدن چه میشود؟ به نظر من باید فرهنگسازی کرد. اینها راه دارد، قدمهایی را برداشتهاند اما همچنان راه مانده است. یکی از مزایای استانی شدن انتخابات این است که نقش پول در انتخابات کمتر میشود. الان اثرگذاری ثروت و قدرت یک جاست، آن زمان اثرگذاری ثروت کم میشود.
خبرآنلاین: ان قلتی برای موضوع آقای رحیمی دارم.
کوهکن: من البته این کار را تایید نمی کنم.
خبرآنلاین: از طرف آقای ناصری سوالی را مطرح میکنم، میفرمایید در یک حوزه انتخاباتی یک نفر میگوید من میخواهم دو میلیون تومان کمک کنم، نیازی هم نیست که درباره این آدم تحقیق کند، اما آقای رحیمی یک گاوداری یا کارخانه محلی نیست، یک چهره شناخته شده سیاسی است. به نظر میآید که تبانی قدرت و ثروت با هم باعث میشود آقای رحیمی دست به چنین عملی بزند. شما میفرمایید که تایید نمی کنید اما این ماجرا نشان داد که جبهه اصولگرا از کجا پول میآورد و هزینه میکند. اینکه قانون اصلاح شود خوب است اما باز هم باید شفاف شود که چه اصولگراها و چه اصلاحطلبها از کجا پول میآورند.
کوهکن: یعنی بر اساس آنچه که پرونده تایید کرده و حدود 300 میلیون تومان بوده است تعیین میکند که انتخابات چگونه بوده است؟ البته من نه گرفتم و نه تایید میکنم. من میگویم که 3 میلیون تومانی که یک کاندیدا گرفته تاثیری در آرا ندارد. البته خلاف است اما این اثرش برای رای جمع کردن به آن اندازه نیست که آقای معاون پارلمانی رئیس جمهور برای هم خطهای خودش، برای یک پروژه نزدیک انتخابات از محل اعتبارات خارج از محاسبات رئیس جمهور 200 میلیون تومان هزینه کند. من میگویم این هم خلاف است و جلوی آن باید گرفته شود.
ناصری: هزینهها در هر جناحی باید شفاف بشود. رقمها باید نوشته شود چه هزینههایی که از سوی خودروسازها یا دستور رئیس جمهور پرداخت میشود چه یک رهگذر که دو میلیون تومان میدهد. خیلی از افرادی که به نامزدها کمک میکنند بعد از انتخابات به سراغ آنها میروند. آقای رحیمی کمک کرده است، روند بررسی پرونده اش جور دیگری بود. هفته دوم میآید مرخصی دوم. کار انسانی است البته. اما در زندانیان 88 موارد خیلی بدتری بود، آقای سید احمدهاشمی شش سال خانمش سرطان داشت اما حتی یک روز به او مرخصی ندادند. خانمش مرد و فقط برای ختمش آمد و برای روز هفتش هم اجازه ندادند بماند. آقای رحیمی رفته است در دستگاه قضایی و حکم گرفته است. آقای رحیمی هم گفته است که به 170 نماینده پول داده ام. چرا میزان دقیق پول و اسامی 170 نفر منتشر نمی شود؟ آیا این معیاری نیست که مشخص شود چه کسانی نباید به مجلس راه پیدا کنند؟
کوهکن: اگر این اعداد و ارقام را تقسیم کنیم میبینیم که به هر نفر دو میلیون تومان داده است. بنده به عنوان یک حقوقی میگویم که وقتی سازوکاری نداریم، قانونا مسئولیتی برای نماینده نیست.
خبرآنلاین: این کار ممکن است قانونی باشد آیا اخلاقی هم هست؟
ناصری: من دنبال منشا نیستم. من میگویم فلان کس به ستاد ناصری یا کوهکن کمک کرد. بیاییم اسمش را بنویسیم که مشخص باشد که چه کسی داده است؟
کوهکن: اگر این شخصی که کمک کرده را گرفتند نامزد مسئول نیست.
ناصری: بنده معتقدم که یک نامزد انتخاباتی اگر بخواهد اخلاق انتخاباتی را رعایت کند باید بداند که چه کسی پول داده و از کجا آورده است. این فرمایش شما توجیه کار آقای رحیمی و 170 نامزد است. آقای رحیمی که رنگرزی ندارد که پول داشته باشد. این پول را از دولت آورده است.
کوهکن: اشتباه نکنید، عنوان تخلف رشوه است، اختلاس نیست. وقتی رشوه است، منشاءاش دولت نیست، این تخلف فرد است و ربطی به جریان ندارد. شما میگویید یک تومان پول کثیف گرفتن هم غیراخلاقی است، یک میلیارد تومان هم غیراخلاقی است اما شما چه سازوکاری برای این شفافیت دارید؟ با واقعیتها جلو برویم.
ناصری: باید سازوکار مشخص شود اما من هیچ پولی را بدون فهرست کردن نمی گیرم. اگر مجرای سالم بودن را ندانم نمیگیرم. من میگویم لیست 170 نفر منتشر شود و مردم تصمیم خود را برای آینده بدانند. آقای رحیمی در دفاع از خود اسم این 170 را گفته و به هیئت رییسه هم داده شده حالا رسانه بارها تقاضا کرده اند این اسامی را منتشر کنید. شما که مردم را محرم انقلاب میدانید چرا اصرار دارید این اسامی منتشر نشود؟ ممکن است برخی هم این وسط بیگناه باشند.
کوهکن: من میگویم اگر قانون میگوید منتشر کنید پس باید اسامی را منتشر کنید. اگر کسی نماینده باشد و به او گفته باشند این پول رشوه است که از مجلس هم باید بیرون انداخته شود.
ناصری: مسئله این است که مجلسی که برای مذاکرات هسته ای تحت حمایت رهبری دلواپس است، باید بیشتر برای این 170نفر نگران باشد.
کوهکن: شما این مسئله را برای سوءاستفاده جناحی میگویید. من اسامی را دیده ام و میدانم در بین این 170 نفر هم کاندید اصولگرا است و هم اصلاحطلب.
خبرآنلاین: رای هم آورده اند؟
کوهکن: نخیر آقا.
ناصری: خب اسامی را منتشر کنید.
کوهکن: من هم میگویم اگر قاضی دستور دهد منتشر کنید.
خبرآنلاین: چرا دو جناح سیاسی در کشور ما شجاعت اعلام هزینههای انتخاباتی خود را تا کنون نداشته اند؟
ناصری: ببنیید من معتقدم باید برای آن ساز و کار قانونی تعریف شود. باید مجاری قانونی از همه حسابهای افراد استعلام کنند. من از طرف همه اصلاحطلبان میگویم اگر قانونی برای همه یکسان تصویب شود که همه نمایندهها شفاف منابع خود را اعلام کنند قطعا اصلاحطلبان هم استقبال کرده و اعلام میکنند.
خبرآنلاین: تاکنون نوشته شده است؟
ناصری: بله اما پراکنده است.
خبرآنلاین: شما در بخش قبلی بر مسئله اخلاق تاکید داشتید. چرا به لحاظ اخلاقی تا کنون اعلام نکرده اند؟
ناصری: من متولی اخلاقمداری تک تک افراد نیستم. من میگویم بعد از سی و چند سال نهادهای نظارتی جمهوری اسلامی به خصوص بعد از داستان رحیمی باید برای شفافیت منابع مالی انتخابات فکر بکنند که افکار عمومی قانع شود.
کوهکن: جریان اصولگرا زمانی که مجلس در اختیار داشته دو کار کرده است. مجلس اصولگرا آمد و به آن لیست محدودی که در شورای نگهبان بود سمتهای دیگری را اضافه کرد و گفت ثروت اینها را قبل و بعد از ورود به قدرت بررسی کند. اگر قانون بگوید در ابتدای ورود به قدرت اموال افراد را بررسی کنند و بعد از پایان کار هم بررسی کنند موجب میشود تا سوءاستفاده نشود و منابع روشن باشد. دوم اینکه مجلس اصولگرا برای هزینههای انتخاباتی محدودیت و سقفی قائل شد.
اما اینکه چرا هیچ جناحی تا به حال منابع مالی خود را شفاف اعلام نکرده است؟ به این دلیل است که اول شهامت این را ندارند و دوم اینکه نگران این هستند که از مطالب آنها برداشتهای متفاوتی شود و همان علیه آنها استفاده شود.
حال سوال من از آقای ناصری این است یک دوره مجلس ششم دست اصلاحطلبان بوده آقای ناصری بفرماید در جهت همین تحقق فرمایشات درست ایشان، اصلاحطلبان چه کردهاند؟
ناصری: من از این دو کار مجلس اصولگرا حمایت میکنم. با این حال معتقدم این کافی نیست و اتفاقا حالا که سه دوره است مجلس در دست اصولگرایان قرار دارد باید تا الان ساز و کار قانونی برای شفافیت مالی انتخابات اتخاذ میکردید. این جامعه بعد از پرونده 170 نفر انتظارش بالا رفته است. در همین مجلس هم میشود اصولگرایان در مدت باقی مانده در قالب طرح دو فوریتی طرحی تصویب کنند که دیگر منتظر نباشیم افراد کار اخلاقی کنند بلکه مجبور باشند کار قانونی کنند.
من متولی میزان دینداری و اخلاقمداری اصلاحطلبان و اصولگریان نیستم اما اگر مجلس قانونی را تصویب کند که دیگر شاهد ماجرایی مثل رحیمی نباشیم همه اصلاحطلبان از آن استقبال میکنند.
خبرآنلاین: اجازه دهید وارد موضوع دیگری شویم، در هر دو جناح دیده میشود که منافع ملی خرج دعواهای سیاسی میشود، مثلا مذاکرات هستهای، گروهی با هر شکلی از پیشرفت آن مخالفند و گروهی با هر شکلی از آن موافق. و از این موافقت و مخالفت برای بالا بردن آرای خود بهره میبرند. آیا این امور تضادی با اخلاق سیاسی ندارد؟
ناصری: چون این بحث فرا جناحی و زیر نظر رهبری است، اصلاحطلبان هم در همین چهارچوب این مسئله را دنبال میکنند و امیدوارند که بیانیه لوزان به نتیجه برسد. با همین تحلیل هم معتقدم که مقامات عالی کشور به این جمعبندی رسیدهاند. معتقدم که نباید بازی جناحهای سیاسی بشود. من معتقدم که جناحی شدن این مسئله، از سر بیاطلاعی و با چاشنی غیراخلاقی بازیهای سیاسی است. اما چون این مسئله به سرنوشت مردم گره خورده است و زیرنظر شخص اول کشور است باید در سطح منافع ملی بماند و در هیچ شرایطی نباید در سطح منافع حزبی پایین بیاید.
کوهکن: معمولا شعاری که اصلاحطلب میدهند این است که دانستن حق مردم است. در مسئله هستهای شما و دوستانتان میگویید که چون رهبری اشراف دارند به مذاکرات و به مذاکره کنندگان اعتماد دارند، نباید این مذاکرات منتشر شود.
ناصری: به توصیه ایشان تاکید شد که در راستای تنویر افکار عمومی روند را بحث کنید. بنایراین حجم گسترده ای در صدا و سیما و سایر جاها بحث میکنند، همین پریروز بنده تلویزیون را شبکه روشن کردم در موسسه آموزشی آقای مصباح دو مخالف و یک موافق با هم بحث میکردند. بنده معتقدم که در مذاکرات هسته ای چون تحت اشراف منابع حاکمیتی و فرادستگاهی است ان قلتی نداریم. شما ممکن است بگویید دستاورد لوزان خوب نیست. بیایید بگویید. بنده میگویم چون این به منافع ملی گره خورده نباید بهره برداری سیاسی بشود.
خبرآنلاین: بحث این است که این بحث خرج انتخابات میشود؟
ناصری: هیچکس حق ندارد منافع ملی را خرج منافع سیاسی خود کند.
خبرآنلاین: این را هر دو قبول دارید؟ به نظر شما اصولگراها بهره برداری نمی کنند؟
ناصری: ممکن است یک گوشه ای چهار تا اصولگرا پیدا شود که این کار را میکنند.
خبرآنلاین: الان این سوءاستفاده صورت میگیرد، هم اصولگراها با استفاده از آن دولت را تخریب میکنند و هم اصلاحطلبها در نتیجه بزرگنمایی میکنند که میتواند در نتیجه انتخابات موثر باشد.
ناصری: بخش اول صحبتتان را قبول دارم. من به صراحت میگویم که بخشی از اصولگرایان روند مذاکرات را چماق میکنند. اما از این مسئله میگویم که رویکرد کلی اصلاحطلبان بهره برداری از این مسئله نیست. به نظر من باید این مذاکرات خیلی زودتر اتفاق میافتاد که هزینه کمتری میپرداختیم. موضع اصلاحطلبان این است که هرچه زودتر تمام بشود به نفع ماست.
کوهکن: جریان اصلاحطلب طوری برخورد میکند و به نوعی دولت هم این چاشنی را برایش آماده میکند که تحریمها ما را بیچاره کرده است و اگر به توافق برسیم همه مشکلات به ویژه مشکلات اقتصادی حل میشود. باز نمیکنند که به چه توافقی برسیم مشکلات حل میشود. شما نیامدید که پیامدهای پساتوافق وارد بشوید. هیچگاه نگفتید که اگر مذاکرات به نتیجه برسید و ما پساتوافق را در اقتصاد مدیریت نکنیم به ضرر کشور خواهد بود. شما میگویید که باید به توافق برسیم و این توافق نتایج مثبت دارد. من قبلا گفته ام که تندهای اصولگرا و اصلاحطلب یک فرقی دارند. تندهای شما هرچه که میگویند به حاکمیت برمیگردند ولی تندهای ما هرچه میگویند به چهرههای شما باز میگردد. چرا آمریکاییها همواره از یک جناح حمایت میکنند؟ الآن هم میگویند که باید از مذاکرات حمایت بکنیم که جریان نزدیک ما به مجلس برود. باید به گونه ای رفتار بکنیم که منافع یا مضرات مذاکرات باید زیر چتر منافع ملی دیده بشود نه جناحی. من معتقدم که بهترین توافق هم صورت بگیرد هیچ معجزه ای در اقتصاد کشور نمیافتد. این هم که بگوییم که مذاکرهکنندگان وطنفروش هستند، اشتباه و غلط است. مذاکرهکنندگان بچههای انقلاب هستند اما اعتماد داشتن به معنی گارانتی و تسلط کامل آنها نیست. اعتماد داریم که اینها نمیروند با بیگانگان ببندند. یک انتقاد متوجه دولت است که میگویند نمیتوانیم مذاکرات را علنی کنیم. کارشناسان هم نمی توانند این را نقد کنند. آنها فکت شیت خود را منتشر کردند. چرا فکت شیت ایرانی منتشر نشده است. کارشناسان بر اساس کدام اطلاعات نقد بکنند؟ وقتی شما اطلاعات را منتشر نمیکنید چگونه باید قضاوت کنیم.
ناصری: مخفی بودن جنبههای اصلی مذاکرات با هماهنگی مقامات عالی نظام است. شما میگویید که کارشناسان نمیتوانند کارشناسی کنند. مذاکرات به نظر من تا همین الان هم به نفع ما بوده است چرا که روند تحریمها متوقف شده و جلوی هزینهها گرفته شده است. چون این مهمترین پرونده کشور و همه چیز آن زیر نظر رهبری است من نگرانی ندارم. اگر یک روزی ایشان به هر دلیلی صلاح بدانند ما تبعیت میکنیم. اینکه بگوییم که چرا در مسایل کلان همه یک موضع بگیریم. ممکن است آقای کری یا هر کس دیگری بیاید از موضع یک اصلاحطلب حمایت کند، چه ربطی به ما دارد. آقای احمدی نژاد مسئله هلوکاست را مطرح کرد و همه دنیا را شوراند اما هیچ اصلاحطلبی نگفت که او آمریکایی شده است.
خبرآنلاین: آقای کوهکن، در طول تمام مدتی که آقای جلیلی مسئول مذاکرات بود حتی یک انتقاد از مواضع مذاکراتی آقای جلیلی ازسوی اصلاحطلبان صورت نگرفت. هیچوقت هیچ رسانه ای اجازه نیافت کوچکترین انتقادی بکند.
کوهکن: دلیلش روشن است. وقتی آقای روحانی رئیس جمهور شد پیگیری این پرونده از شورای عالی امنیت ملی به زیرنظر رئیس جمهوری منتقل شد. الآن فضای مذاکرات عوض شده است. قبلا بحث نرمش قهرمانانه نبود اما الآن هست. قبلا اجازه مذاکره رودر رو نبود و الآن هست. الان میدان بازی عوض شده است. حرکت هسته ای از کجا شروع شده و به کجا رسیده است. طرفهای خارجی بچه که نیستند که تحت تاثیر الفاظ قرار بگیرند، فرقی برایشان ندارد که یک نفر مثل آقایهاشمی سکوت کند یا یک نفر مثل آقای خاتمی حرفهای قشنگ بزند یا یک نفر مثل آقای احمدی نژاد بگوید اینها کاغذپاره است.
ناصری: اگر نظام میدانست که به زعم آقای احمدی نژاد این کاغذپارهها چه هزینه را بر کشور تحمیل میکند به روند سعدآباد تن میداد. نکته دیگر اینکه من معتقدم که رهبری یک سال پیش از روی کارآمدن دولت روحانی به این نتیجه رسیده بودند که باید پرونده را در این روند بگذارند و تیم مذاکره کننده آن زمان این توان را ندارند. به همین دلیل آقای ظریف قبل از اینکه از مجلس رای اعتماد بگیرد، در فاصله زمانی انتقال دولت، مسئول پرونده شد.
29213
6420273