به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران؛جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، یک نقطه عطف است در تاریخ ما. نقطهای که حالا دیگر، برای خودش قطب تعیینکننده ادبیات و هنر شده و با گذشت سالها به پختگی رسیده و اکنون یک سر پرگار هنر و ادبیات انقلاب اسلامی بر روی آن استوار است. همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند نباید اجازه داده شود که ارزش های دفاع مقدس در کشور به محاق رود، اکنون نه تنها این ارزشها، که در آثار این حوزه موضوعی منعکس شده است، در حاشیه نیست بلکه وجه پیشرو ادبیات و هنر معاصر نیز به حساب میرود.
تشکیل کتابخانههای تخصصی جنگ و دفاع مقدس، از جمله ضرورتهای تأثیرگذار در گستره ادبیات و هنر است. اکنون کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری توانسته است چنین منابع و فضایی را برای مطالعه و پژوهش این واقعه بزرگ و تأثیرگذار فراهم نماید.
در گفت و گوی پیش رو پای صحبت مدیر این کتابخانه نشسته ایم که با تلاشی مستمر و گروهی توانسته اند در پانزده سالی که از تاریخ تاسیس این کتابخانه می گذرد یک مرکز اطلاعرسانی و کتابخانهای جامع و تأثیرگذار در مطالعات جنگ تحمیلی و دفاع مقدس فراهم نماید.
آقای صمدزاده چند سال است که این کتابخانه راه اندازی شده و تا کنون چه دستاوردهایی داشته است؟
نزدیک پانزده سال از عمر کتابخانه تخصصی جنگ میگذرد، 31 شهریور 1379 بود که این کتابخانه رسماً تاسیس شد. با فراز و فرودهای زیادی مواجه شد تا اینکه به شکل امروزی درآمد. در برنامه ریزی ها سعی و خطاهایی بود هر برنامه ای که موفق بود قوت بخشیدیم و هر کدام که منجر به ضعف شد تکرار نکردیم. بعد از پانزده سال، جمع بندی ما این است که به لطف خدا و همت همکاران پرتلاش و حمایت مسئولان توانسته ایم یک مرجع ملی در حوزه مطالعات جنگ، جهاد، دفاع مقدس، شهادت و ایثار و سایر موضوعات مرتبط تشکیل دهیم.
این نکته نیز اهمیت دارد که بدانیم حوزه هنری خود مرجع ملی هنر متعهد و انقلاب اسلامی محسوب میشود و واحد های زیر مجموعه آن به تناسب کارکردی که دارند باید این الگو را ادامه دهند و مراجع ملی در موضوع خود باشند.
با این دیدگاه، این کتابخانه تخصصی، شکر خدا امروز صاحب یک نگاه مستقل نسبت به مسائل کتابخانه داری و کتاب داری شده است و به واسطه این نوع رویکرد توانسته است حرف های نویی بزند. در اینجا از دانش کتاب داری و اطلاع رسانی استفاده کافی بردهایم و به ضرورت های بومی توجه کردهایم و کاربردهای این فعالیت را رصد نمودهایم. قصدمان این بوده که همیشه رو به نیازهای جاری فرهنگ قدمی برداریم و سعی کرده ایم تعامل و بده بستان مناسبی با حوزه های دیگر فرهنگ و هنر برقرار کنیم.
یکی از مهم ترین تلاش های ما این بوده کتابخانه را از یک مفهوم خنثی در حوزه فرهنگ خارج کنیم. کتابخانهها در حوزه فرهنگ معمولا در کنجی قرار گرفتهاند که هیچ توقعی از آن وجود ندارد و نقش فعالی ندارد و همه بر این باورند که کتابخانه جایی است که صرفا به مراجعه کنندهای که بدان وارد می شود خدماتی بدهد و تمام. در این جا سعی کرده ایم بر خلاف عادت مألوف، گامی به سوی مخاطب برداریم و نیازهای مطالعاتی مخاطب را تأمین نماییم.
شعار ما در این کتابخانه آن است که کتابخانه ها دما سنج فرهنگی جامعه هستند. بالا و پایین شدن تب فرهنگی جامعه را می بایست بتوانند رصد کنند و خودشان هم باید در تنظیم حرارت فرهنگی جامعه دخیل باشد.
این نوع نگاه، مسلما باید ساز و کارهای اجرایی مختص به خود را داشته باشد. چرا که اصلا برای کتابخانه چنین جایگاهی فرض نشده است. استانداردهای کتابخانه ای در حداکثر کارکرد خود میگوید که در یک فضای کافی، با نیروهای کارشناس و آموزشدیده، در کار شناسایی و گردآوری و سازماندهی و تولید و اشاعه و ترجمه اطلاعات فعالیت کتابخانه شکل میگیرد. این استانداردهای معمول یک کتابخانه است که ما تلاش کردیم در این جا اجرا نماییم. هر چند تامین این استانداردها، به خودی خود کار آسانی نیست، ولی ما به این ها قناعت نکرده ایم و سطح دیگری از کارکرد کتابخانه تعریف کردیم که در این مجال اندک امکان گفت همه نیست اما شاید با ذکر مصادیق قابل فهمتر باشد.
به هر حال، در سادهترین وضعیت که یک کتابخانه شکل میگیرد تهیه تمام و کمال منابع جزو اصلیترین اهداف است به گونهای که برخی میپندارند وقتی به آن نزدیک شدند دیگر کار کتابخانه تمام است. با گذشت زمان، هر چه پیش میرویم، این کار، یعنی گردآوری منابع قدیمی جنگ، برای کتابخانهها بسیار سخت میشود و به دست دادن یک کتابخانه کامل کاری بس دشوار است و مرکزی که بتواند این کار را بکند از امتیاز ویژهای برخوردار میشود. شاید یکی از اعتبارات ما نزدیک شدن به این وضعیت است اما یک کتابخانه فقط این نیست.
بنابراین تامین استانداردهای تعریف شده کتابخانه داری نه تنها همه کاری نیست که باید در کتابخانه صورت گیرد بلکه بعد از تامین استانداردهای لازم تازه کار کتابخانه شروع می شود. ولی چون در کشور ما تامین همین استانداردها بسیار کار دشواری است معمولا کتابخانه ها بعد از رسیدن به این استانداردها فکر می کنند همه کارهای لازم صورت گرفته است.
یعنی شما در این مدت سعی کردید که با یک طرح و ایده بومی این کتابخانه را مدیریت کنید؟ چه مشکلاتی پیش رو داشتید؟
ما به کتابخانه به عنوان یک مرکز فعال و تاثیر گذار فرهنگی نگاه کرده ایم و برای تشکیل چنین مرکزی، قبل از مجموعهسازی، نیازمند تولید نظریه بودیم که به لطف الهی توانستیم تا حدودی به این مهم دست پیدا کنیم اما مسیر پیش رو طولانیتر از آن است که بگوییم کار تمام است!
توان تشکیلاتی ما برای سرعت بخشیدن به برنامهها اندک است و مثلا کاری که باید در ظرف 3 ماه انجام شود، یک سال، آن هم در لابهلای سایر برنامهها، طول میکشید. یا برخی کارها را به سبب پرداختن به برنامههای اصلیتر، کنار میگذاشتیم و با این افت و خیر زمان را به سرعت از دست دادیم و میدهیم. از دست رفتن نشاط انسانی و جوانی و غیره را هم اضافه کنید ...
با همه این احوال، و در مقایسه با مراکز مشابه، ما تا حدودی توانستیم به سمت ایده الی که در نظر داشتیم حرکت کنیم. کارهای اساسی و بزرگی را شروع کردیم اما همچنان ناقص است مثل ایجاد رده بندی جدید. میدانید که فنی ترین مسئله در کتابخانه رده بندی است. انجام همین کار با توجه به سرعت ورود کتاب به کتابخانه و اصرار کتابخانه در روزآمدی و کمبود فضا و نیروی انسانی به کندی پیش میرود.
البته در حال حاضر اعتبار ویژهای در سطح ملی داریم که ارزش افزودههای فراوانی برای ما دارد. برای مثال منابع تخصصی مدام برای ما ارسال میشود و مورد وثوق اکثر پدیدآورندگان، کارشناسان مراکز و ناشران هستیم.
البته اخیراً ناچار شدهایم برخی برنامههای خود را کنار بگذاریم. مثلاً به سبب کمبود فضای فیزیکی و اداری بحث مرکزیت در تبادل منابع را به سایر کتابخانههای تخصصی و مراکز سطح کشور کنار گذاشتهایم و فقط بنا داریم دو سه مرکز شهرستانی را تقویت کنیم. سال گذشته کارتنهای کتاب، در راهرو کتابخانه منظره نامطلوبی ایجاد کرده بود که نتوانستیم از حوزه هنری فضایی در این خصوص بگیریم و برنامه دیگری برای آنها پیاده کردیم. بالاخره باید دوستان بدانند که یکی از شرایط مرجعیت، ایجاد یک گردش مبادلاتی مؤثر است.
به هر حال از امسال بنا داریم برخی فعالیت های خود را محدود کنیم و تغییر رویه بدهیم تا بتوانیم سبکبالتر به برنامههای اصلی خود بپردازیم. در دوره های مختلف برنامه های متنوعی را پیش برده و عملیاتی کردیم. علاوه بر حوزه هنری، از توان بسیاری از مراکز بهرهمند بودیم. در این مدت توانستیم ارتباط خوبی با مراکز دانشگاهی،فرهنگی، نویسنده ها و ناشران بر قرار کنیم تا بتوانیم در فعالیت آن ها تاثیر گذار باشیم.
ضرورت ایجاد کتابخانه تخصصی جنگ چه بود که این کار با چنین انرژی انجام شد؟
تشخیص این که یک کاری در حوزه فرهنگ ضرورت دارد یا خیر، کار سختی نیست و معمولاً اینگونه ضرورتها در فضای هر موضوع فرهنگی یا علمی وجود دارد. در هر حوزه ای که منابعی شکل میگیرد و مطالعه ای به وجود می آید کتاب خانه تخصصی ضرورت پیدا میکند. به عبارتی، کتابخانهداری امری بداهه و تعریف شده در مدنیت امروزی هست و به تبع موضوع های فرهنگی و علمی که اشاعه و رشد پیدا می کند تخصصی تر شده و حیات موثرتری مییابند. بنابراین، ضرورت این کتابخانه همواره در فضای فرهنگی دوره جنگ و پس از جنگ وجود داشته که اتفاقا حاکی آن است که بعد فرهنگی، از شاخصهای اصلی طرف ایرانی جنگ محسوب میشود. پس ضرورت ایجاد کتابخانه در موضوع جنگ از سال 1359، که اولین منتشرات جنگ، اعم از کتاب و نشریه تولید میشوند احساس می شده است.
مقصود از وجه فرهنگی دفاع مقدس چیست؟
فرهنگ تعاریف متعدد و پرشماری دارد و بنا نیست در اینجا آنها را ذکر کنیم. اما وقتی که از یک واقعه، تأثیرگذاری فرهنگی مدنظر داریم و حتی به اعتقاد برخی، اصلیترین وجه آن را فرهنگی بودنش میدانیم باید بتوانیم وجوه فرهنگی آن را شناسا کنیم. دقت داشته باشید که اهمیت موضوع جنگ فقط منحصر به ابعاد تاریخی، سیاسی یا نظامی نیست بلکه ابعاد فرهنگی، در امروز و آینده این موضوع جایگاه به سزایی داشته و خواهد داشت، این مسئله، یعنی وجه فرهنگی جنگ و دفاع مقدس، چندان در میان سیاستگذاران حتی در حوزه فرهنگ شناخته شده نیست. مثلاً وقتی دایره المعارف های جنگ ـ یعنی همه معارف جنگ ـ منتشر میشوند میبینیم که بیش از 90 درصد به مسائل نظامی و تاریخی و سیاسی پرداخته شده و فعالیتهای فرهنگی گزارش نشده است. این دانشنامهها چگونه میتوانند مدعی باشند که کارکرد دفاع مقدس فرهنگی است؟ مثلاً در اینگونه دانشنامهها شما نمیتوانید سیر نشر کتاب در موضوع جنگ را رصد کنید. اولین کی بوده؟ چه روندی داشته؟ چه ناشرانی پای کار آمدند؟ چه نوع کتابهایی در زمان جنگ منتشر شده؟ به چه موضوعاتی پرداخته شده؟ طرح جلدها چگونه بوده؟ فروش کتاب چگونه بوده؟ کتاب چگونه به جبهه میرفته؟ در اکثر موضوعات ادبی و هنری وضعیت همینگونه است، یعنی سکوت نوشتاری. از منظر این کتابخانه، اینها اسناد فرهنگی جنگ محسوب میشوند. هنوز ظرفیت مناسبی برای رصد این اسناد در کشور ما به وجود نیامده است. البته یکی از تلاشهای ما در این کتابخانه آن بوده که کتابخانه تخصصی به عنوان مرجع ملی اسناد فرهنگی دفاع مقدس جایگاه ویژهای پیدا کند.
آیا قبل از کتابخانه تخصصی جنگ، مراکز دیگری نیز به دنبال ثبت و ضبط این اسناد فرهنگی بودند؟
بنابر ضرورتی که عرض شد مراکز متعددی از ابتدای جنگ برای آرشیو اسناد فرهنگی جنگ، اعم از کتاب، نشریه، فیلم، صوت، گزارشها و پایاننامهها و ... فعالیتهای منتسب به آنها به وجود آمده است. ستاد تبلیغات جبهه و جنگ از جمله اولینها بود، تا شروع کار این کتابخانه در سال 1379، کتابخانههای متعددی در این خصوص، به فراخور حال و نیاز متولیانشان، به وجود آمده بودند. ما هم تلاش کردیم با نگاهی جدید و روحیهای تازه، به این حوزه موضوعی داخل شویم. و از همان جرأت و جسارت و حس و حالی که در جبهه ایرانی جنگ بود بهره بردیم و ساختاری متفاوت را در کتابداری و اطلاعرسانی آزمودیم.
با توجه به عنوان کتابخانه، آیا شما منابع مرتبط با جنگ های داخلی و خصوصا دفاع مقدس را جمع آوری کرده اید یا منابع جنگ های دیگر که در دنیا رخ داده در این کتابخانه وجود دارد؟
متناسب با تعریفی که از گستره موضوعی و همچنین تأثیرگذاری علمی که از یک کتابخانه تخصصی انتظار میرود به این نتیجه میرسیم که اگر بناست در فضای مطالعاتی جنگ ایران و عراق منابع را فراهم کرده و به پشتیبانی کارهای مطالعاتی در این زمینه بپردازیم. نگاه ما باید فراتر از آنچیزی باشد که به عنوان دفاع مقدس در کشور ما رایج است. با این حال ضرورت بومی ما ایجاب کرده است که اساس کار خود را به کار شناسایی و جمع اوری منابع مرتبط با جنگ تحمیلی اختصاص دهیم. از اولویتهای اصلی ما هم توجه خاص به منابع دفاع مقدس است.
واقعیت این است که می خواستیم امکان مطالعات تطبیقی جنگ تحمیلی را با دیگر جنگ ها فراهم کنیم ولی به صورت کامل فراهم نشد مگر در مواردی. بنابراین با توجه مقتضیات، اساس کار را جنگ تحمیلی قرار دادیم و شعاع بزرگ تری را با عنوان ایثار، شهادت و جهاد هم اضافه کردیم. ضلع دیگری هم با عنوان جنگ های تاریخ ایران در نظر گرفتیم. از جنگهای معاصر انقلاب اسلامی در میان همسایگان و کشورهای مرتبط با انقلاب، برخی منابع اصلی را جمع کردیم. منابعی را هم برای دشمن شناسی فراهم کردیم. مثلا عراق زمان صدام و حزب بعث؛ منابع جنگ داخلی کردستان را کامل کردیم. مطالعات وجه انسانی جنگ، مثل زنان و کودکان در جنگ را، که مرتبط با هر جنگی بود مد نظر قراردادیم. دایره المعارف های جنگ را، در هر زبان و ملیتی که باشد همچنین ... در مجموع حدود پانزده تا بیست درصد منابع این کتابخانه را، آثاری غیر موضوع جنگ تحمیلی تشکیل میدهد.
6220544