گوناگون 14:55 - 28 خرداد 1397
ترجمه‌ی سارا منصوری:راهی که در دنیای خیال آغاز می‌شود، هرگز پایانی ندارد. درست مثل دنیای شگفت‌انگیز «جنگ ستارگان».

«ران هاوارد»، کارگردان فیلم «سولو: داستانی از جنگ ستارگان»:

دنیای فیلم‌های جنگ‌ستارگان از مشهورترین دنیاهای خلق‌شده در تاریخ سینماست که توانسته بیش از 40سال، هوادارهای پروپاقرص خود را در سراسر جهان نگه دارد و هرروز به تعداد آن‌ها اضافه کند.

از نظر «جورج لوکاس»، خالق این دنیای شگفت‌انگیز و موجوداتش، کار فیلم‌های جنگ‌ستارگان با شش‌گانه‌ای که او ساخت، تمام شده بود و قرار نبود ماجراهای این جهان شگفت‌انگیز ادامه پیدا کند. اما از چندسال قبل که استودیوی «دیزنی» تصمیم گرفت شرکت «لوکاس‌فیلم» را از جورج لوکاس بخرد‌، همه‌چیز تغییر کرد. دیزنی در همان ابتدا تصمیم گرفت یک سه‌گانه‌ی تازه از این ماجراهای کهکشانی تولید کند و حیات این جهان خیال‌انگیز را تداوم بدهد.

تا حالا دو قسمت از این سه‌گانه‌ی تازه با نام‌های «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» و «جنگ ستارگان: آخرین جِدای» ساخته و اکران شده‌ و سومین قسمت این مجموعه یا به عبارتی نهمین قسمت جنگ‌ستارگان، هنوز نامی ندارد و قرار است در دسامبر 2019 میلادی (آذر1398) اکران شود.

اما دنیای جنگ‌ستارگان آن‌قدر برای دیزنی پردرآمد بوده که کارش با این سه‌گانه تمام نمی‌شود. دیزنی تصمیم گرفته سه فیلم دیگر هم در حاشیه‌ی نُه‌گانه‌ی اصلی بسازد. این سه فیلم سه روایت جداگانه‌اند و هرکدام درباره‌ی شخصیت‌هایی از دنیای جنگ‌ستارگان.

نخستین فیلم این مجموعه «روگ وان: داستانی از جنگ ستارگان» نام داشت که در سال 2016 میلادی نمایش داده شد. «سولو: داستانی از جنگ ستارگان»، دومین قسمت این مجموعه است که اکران جهانی آن از چهارم خردادماه 1397 آغاز شده است. سومین قسمت این مجموعه هم هنوز نامی ندارد و قرار است داستان «بوبا فِت»، یکی دیگر از شخصیت‌های جنگ‌ستارگان را روایت کند.

فیلم «سولو: داستانی از جنگ ستارگان» زندگی «هان سولو»، از شخصیت‌های محبوب جنگ‌ستارگان را روایت می‌کند؛ شخصیتی که همیشه در فیلم‌های جنگ‌ستارگان «هریسون فورد» نقش او را بازی کرده، اما این‌بار داستان هان سولوی جوان را از زاویه‌ای متفاوت می‌بینیم.

«ران هاوارد»، نویسنده و کارگردان مشهور آمریکایی ساخت این فیلم را برعهده داشته است. او می‌گوید برای ساخت این فیلم به نصیحت جورج لوکاس گوش کرده و در تمام مراحل ساخت، از زاویه‌ی دید ران هاواردِ نوجوانِ 12ساله به اثرش نگاه کرده است.

به‌مناسبت اکران جهانی این فیلم تازه از دنیای جنگ‌ستارگان،‌ گفت‌وگویی با ران هاوارد را برایتان ترجمه کرده‌ایم تا بیش‌تر با حال و هوای این فیلم آشنا شوید.

 

  • این‌که حالا عضو خانواده‌ی جنگ‌ستارگان هستید، چه حسی دارد؟

راستش حسی بسیار دوست‌داشتنی است و الآن کمی هم هیجان‌زده‌ام که بگویم حس راحتی و امنیت دارم. انگار که در خانه‌ی خودم باشم.

من عاشق روح و انرژی پیرامون این فیلم هستم. کارکردن با تیم‌های طراحی، تولید، جلوه‌های ویژه، تن‌پوش‌های عروسکی، روبات‌ها و البته گروه بازیگران، خیلی برایم لذت‌بخش بود. انگار که در مرکز چرخه‌ی خلاقی باشم و دورتادورم را هنرمندان و تکنسین‌های باذوق گرفته باشند. تمام لحظه‌ها برایم سرگرم‌کننده و شادی‌آور بود.

 

  • یادم افتاد شما پیش از این هم عضو تیم تولید مجموعه‌ی جنگ‌ستارگان بوده‌اید و به‌گمانم همان هم‌کاری باعث شد کارگردانی این فیلم را برعهده بگیرید.

بله، خب من با جورج لوکاس ارتباط نزدیکی دارم و پیش از این هم با این مجموعه‌ی فیلم به‌نحوی درگیر بوده‌ام. صادقانه بخواهم بگویم، تکنولوژی، بخش بزرگی از مجموعه‌ی جنگ‌ستارگان است و خیلی از مراحل کار را آسان کرده است. تکنولوژی هرنوع بلندپروازی و خلق ناممکن‌ها را فراهم کرده است. 

من قدردان تمام تجربیاتم در سال‌های گذشته‌ام. تمام فیلم‌هایی که پیش از این کارگردانی کرده‌ام، به‌نحوی باعث شده‌اند که امروز در جایگاه کارگردان فیلم سولو با شما گفت‌وگو کنم.

این فیلم حسی از دهه‌ی70 میلادی دارد؛ حس و حالی از شتاب و سرعت. من قبلاً این حس را در کارگردانی فیلم «شتاب» با موضوع مسابقه‌های فرمول‌یک تجربه کرده بودم و فکر کردم آن حس با فیلم سولو یک‌جورهایی ارتباط دارد. انگار تمام فیلم‌های سابقم تمرین و آزمایشی برای کارگردانی این فیلم بوده است.

 

  • خب، سولو اولین تجربه‌ی شما در ساخت فیلم‌های فضایی نیست و در سال 1995 میلادی فیلم «آپولو13» را ساخته بودید. به‌نظرتان چه‌قدر این دو فیلم به هم شباهت دارند؟

نه زیاد. آپولو13 فیلمی با داستانی امروزی بود که بر پایه‌ی علم فیزیک به موضوع فضا می‌پرداخت. اما سولو، فیلمی اسطوره‌ای است. هرداستانی، موقعیتی دراماتیک دارد که به تجربیات نوع بشر می‌پردازد. فرقی نمی‌کند در چه ژانر و گونه‌ای باشد، آن‌چه اهمیت دارد نوع این تجربه است. چیزی که من درباره‌ی فیلم سولو دوست دارم، سفر تک‌نفره‌ی سولو و مجموعه‌ی اتفاق‌هایی است که شخصیت او را شکل می‌دهد.

 

دوچرخه شماره ۹۲۷

 

  • به‌دوستی‌تان با جورج لوکاس اشاره کردید. این رفاقت چه کمکی برای ساخت این فیلم به همراه داشت؟

جورج، کلاً آدم پرحرفی است! اما دو نصیحت خیلی خوب به من کرد. او گفت: «به خودت اعتماد کن و بدان که از پسش برمی‌آیی. هیچ‌چیز پیچیده‌ای وجود ندارد.»

او کاملاً درست می‌گفت و من خیلی عادی و طبیعی با فیلم درگیر شدم. نصیحت بعدی او این بود که «هروقت فکر کردی مسیر را گم کرده‌ای، به خود 12ساله‌ات که درونت زندگی می‌کند رجوع کن. چون او تنها کسی است که می‌تواند شفاف‌ترین پاسخ‌ها را به گره‌های ذهنی‌ات بدهد.»

 

  • چه جالب! کنجکاوم بدانم که ران هاوارد 12ساله، درباره‌ی سفر هان سولو چه‌نظری داشت؟

خب... این فیلم درباره‌ی تلاش برای آزادی است. داستان فیلم از جایی شروع می‌شود که هیچ جنگی در کار نیست، هیچ گروه سیاسی‌ای حکم‌رانی نمی‌کند و سرزمینی بی‌قانون را شاهدیم که به‌نوعی، به دست سندیکاهای هرج و مرج‌طلب و مجرمان اداره می‌شود. در این میان سر و کله‌ی این جوان، یعنی هان سولو پیدا می‌شود. او در کوچه و خیابان بزرگ‌شده و برای به‌دست آوردن آزادی تلاش می‌کند.

هم من و هم منِ 12ساله، هردو می‌خواستیم این جوان، همه‌ی چیزهایی را که برایشان می‌جنگد، به‌دست بیاورد. خب، هردو هم آگاه بودیم که او در راه رسیدن به هدفش، هم شکست در پیش دارد و هم پیروزی.

 

دوچرخه شماره ۹۲۷

«سولو: داستانی از جنگ ستارگان»

 

  • اگر بخواهید در یک کلمه فیلم سولو را خلاصه کنید، چه می‌گویید؟

[فکر می‌کند] امممممم...یک کلمه؟... ممکن است بگویم... [فکر می‌کند]... ممکن است بگویم: واقعیت مجازی!

بله، واقعیت مجازی. البته انتخاب این کلمه به‌خاطر گرافیک فیلم یا تکنولوژی استفاده شده در آن نیست. این عنوان را انتخاب کردم چون سولو، فیلمی درباره‌ی سفر تک‌نفره‌ی هان است. من سعی کردم فیلم از نگاه او روایت شود و در این‌باره خیلی هم سخت‌گیر بودم. چون می‌خواستم بیننده هرلحظه حس کند که شانه به شانه‌ی هان در این سفر همراه اوست.

حس تعلیق و ندانستن آن‌که قرار است در این سفر چه به سر او بیاید، هربیننده‌ای را با او همراه می‌کند. بله، برای همین این کلمه را انتخاب کردم.

 

  • انتخاب جالبی است. دوست دارم بدانم که تجربه‌ی کارگردانی برای آن پسر 12ساله چه‌طور بوده؟

بودن سر صحنه‌ی‌ فیلم‌برداری جنگ‌ستارگان، خیلی مفرح است. این‌که صحنه‌ها چه‌طور طراحی می‌شوند، ترکیب صحنه‌های واقعی با تکنولوژی دیجیتال و شکل‌گرفتن کهکشان، تمام آن ماشین‌ها، اسلحه‌ها، فالکون‌ها و تمام کارهایی که بازیگران در صحنه می‌کنند، همه‌ی این‌ها در کنار هم، صحنه‌ی فیلم‌برداری را به مکانی پر از غافل‌گیری، هیجان و تفریح تبدیل می‌کنند.

بودن در چنین جایی خودش مثل این است که در وسط یک فیلم باشید. متوجهید؟ حسی که انگار وسط یک فیلم هستید و بعد هم می‌خواهید در همان‌جا فیلم دیگری را بسازید. این خودش مثل فیلمی علمی‌تخیلی است که هرپسر 12ساله‌ای را شیفته‌ی خودش می‌کند.

 

  • در آخر، دوست دارید تماشاگران از تماشای این فیلم چه برداشتی داشته باشند؟

اول از همه دوست دارم که غافل‌گیر شوند؛ البته هم غافل‌گیر شوند و هم سرگرم. همه‌ی هواداران جنگ‌ستارگان از تماشای داستانی دیگر از کهکشان لذت می‌برند، اما من دوست دارم که آن‌ها در لذت تجربه‌ی این سفر با قهرمانان فیلم سولو شریک شوند.

من سعی کردم برای مخاطبان در فیلم، سؤال‌هایی بگذارم که همه‌شان پاسخ‌ دارند؛ پاسخ‌هایی منطقی، ولی نه قابل حدس. آرزو می‌کنم که همه‌ی تماشاگران از تماشای این فیلم، همراه با یافتن پاسخ‌ها لذت ببرند.

 

دوچرخه شماره ۹۲۷


9814036
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است