گوناگون 12:46 - 27 دی 1395
سه‌شنبه هفته گذشته -۲۱ دی- و در یک روز تعطیل، کیوسک‌های مطبوعاتی باز بودند و صاحبان آنها از فروش فوق‌العاده آن روز نشریات می‌گفتند؛ اتفاقی که برای این روزهای جامعه ایرانی حسابی عجیب و دور از ذهن است.

روزنامه اعتماد نوشت: اتفاقی که می‌تواند یک نشانه بزرگ برای اهالی روزنامه‌نگاری باشد یا یک اتفاق ساده در امتداد خبری بزرگ و مهم. سوالی که برای رسیدن به جواب اصلی آن سراغ دو کارشناس حوزه ارتباطات و یک جامعه‌شناس رفتیم تا مشخص شود، کدام یک چنین عطشی را ساخت و آیا می‌شود با درک این عطش روزنامه‌ها را از مخاطب کم نجات داد؟

  • ذائقه مخاطب را پیدا کنیم

مجید رضاییان استاد ارتباطات نوشت:

در مطبوعات ما دو نوع تیراژ داریم؛ یکی تیراژ نهادینه و یکی دیگر هم موسمی. زمانی که روزنامه‌ها به حوادثی مانند درگذشت یک شخصیت به‌طور ویژه می‌پردازند، آمار فروش‌شان در تیراژ‌های موسمی مطبوعات قرار می‌گیرد. تا زمانی که مطبوعات به تیراژ نهادینه نرسند، تیراژ‌های موسمی تابع شرایط و حوادث هستند. اینکه یک اتفاق باعث می‌شود تیراژ یک نشریه افزایش یا به عبارتی فروش زیادی داشته باشد، جزو تیراژ‌های موسمی قرار می‌گیرد و در واقع از این نوع تیراژ‌ها نمی‌شود نتیجه‌گیری علمی و پایداری کرد. اما می‌توان بهره خوب و مناسبی در حوزه مطبوعات از این تیراژها برد و آن‌ هم این است که ببینیم ذائقه مخاطب به چه سمتی حرکت می‌کند که اگر این اتفاق بیفتد ما بر اساس ذائقه مخاطبان می‌توانیم حداقل در هفته چند روز را به مسائل و موضوعاتی اختصاص دهیم که ممکن است مورد استقبال مخاطبان قرار بگیرد. باید بیان کنم که در مورد مطبوعات می‌توان در طول هفته چند بار از مسائلی استفاده کرد که در مخاطبان عادت و واکنش ایجاد کند تا جذب شوند. از این تیراژها نمی‌توان به آمار پایدار دست پیدا کرد، اما در مقابل می‌شود به عنوان یک مساله پژوهشی در پژوهش‌هایی با عنوان راه‌های افزایش تیراژ و... استفاده کرد و از حوادث و شرایط موسمی سود برد. ولی اینکه بخواهیم از تیراژ موسمی نتیجه کلی بگیرم درست نیست.

  • مردم، دیگر مشتری ما نیستند

علی اکبر قاضی‌زاده  پژوهشگر حوزه رسانه و ارتباطات نوشت:

این موضوع که رسانه‌های کاغذی در هفته گذشته به مرگ آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به‌طور ویژه پرداختند، نشانه جدی و بزرگی نیست. واقعیت این است که ما وقتی حرفی نداریم که با مردم بزنیم و چیزی نداریم که به آنها ارایه کنیم نباید چنین اتفاقاتی را که به شماره ویژه می‌رسد و مخاطبان از روزنامه استقبال می‌کنند را جدی بگیریم. باید قبول کنیم که مردم مشتری ما نیستند و فضای مجازی هم خودش بهانه خوبی است. بعضی وقت‌ها چنین اتفاقاتی در کشور می‌افتد و مردم به واسطه توجه، علاقه و تعصبی که به موضوع دارند سراغ نشریات کاغذی می‌روند. این اتفاقات هر‌از‌گاهی است و دایمی نیست. وقتی ما چیزی نداریم به مخاطب ارایه بدهیم، فضای مجازی روی مخاطبان اثرگذار می‌شود. بارها گفته‌ام اگر می‌خواهیم اثرگذار باشیم باید بیشتر آموزش ببینیم و بیشتر کار کنیم. منظورم از ما روزنامه‌نگاران هستند و باید قبول کنیم که ما روزنامه‌نگاری بلد نیستیم و این واقعیت را باید بپذیریم. اشتباه است که می‌گوییم ما رهبری افکار عمومی را انجام می‌دهیم، واقعیت این است که مردم از ما فاصله دارند یا ما از مردم فاصله گرفته‌ایم و نمی‌توانیم به علایق، سلایق و دلبستگی‌های مردم نزدیک شویم. حالا ممکن است سوال پیش ‌آید که چرا نمی‌توانیم؟ برای اینکه ما این کار را بلد نیستیم. نباید از این حرف‌ها بدمان بیاید. اما ما هنوز نمی‌دانیم مردم چه می‌خواهند و چه باید به آنها ارایه کرد. دلایل زیادی هم این اتفاق دارد که چرا نمی‌توانیم با مردم باشیم. یکی از دلایل این است که روزنه‌های خبر بسته و گرفته شده است. دلیل دیگر این است که از ما توقع دارند فقط مبلغ امور باشیم نه منتقد امور. یک دلیل دیگر این است که برخی از افرادی که وارد روزنامه شده‌اند ریزه‌کاری‌های این حرفه را بلد نیستند که چگونه با مخاطبان ارتباط داشته باشند یا نمی‌دانند در غیاب خبر چه کارهای دیگری می‌شود کرد.

 


8671343
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است