به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، مرد جوان روز گذشته به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد.



وی در خصوص علت درخواست خود به قاضی گفت: از همان ابتدای زنگی همسرم به من شک داشت و این باعث شد که من هیچ وقت در زندگی آرامش نداشته باشم برای همین حاضرم همه حق و حقوق همسرم را بپردازم و از او جدا شوم.



این مرد در ادامه صحبت هایش گفت: 2 سال پیش به پیشنهاد خواهرم به خواستگاری دختر یکی از آشناهایمان رفتیم. مراسم نامزدیمان خیلی کوتاه بود و بعد از گذشت دو ماه با گرفتن یک عروسی مفصل راهی خانه بخت شدیم.



وی افزود: روز های اول زندگی آرامی داشتیم اما کم کم متوجه شدم که همسرم بیماری سوء ظن دارد. او به همه چیز مشکوک بود و بهانه می گرفت. هر روز از من سوالات مختلف می کرد و مرا چک می کرد. می گفت خواهر و مادرت بدگویی مرا می کنند و دوست دارند زندگی ما از هم بپاشد.



مرد جوان بیان داشت: خیلی تعجب می کردم برای همین از او خواستم که نزد یک مشاور برود اما او عصبانی شد و با من دعوا کرد. من هم سعی کردم با این موضوع کنار بیایم و همه سوالات عجیبش را مو به مو پاسخ دهم تا اینکه حس کردم من هم دچار بیماری شده ام.هرجا می خواهم بروم موبایلم را با خود می برم تا مبادا همسرم زنگ بزند و من جواب ندهم و باز افکار پریشان به سراغش بیاید. حتی در جمع های خانوادگی سعی می کنم پیش همسرم باشم تا مبادا مادر و خواهرم نزد من بیایند و حرفی بزنند آن وقت باید منتظر جنجال بزرگی در زندگیم باشم چون همسرم مشکوک است و فکر می کند مادر و خواهرم بدگویی او را می کنند.



وی خاطر نشان کرد: دیگر خسته شده ام و واقعا تحمل این زندگی را ندارم. فکر می کنم من و همسرم آینده خوبی با هم نداریم و من از ادامه این زندگی وحشت دارم. چون همسرم بیمار است و حاضر نیست خودش را درمان کند. حتی حاضرم همه حق و حقوقش را بپردازم و طلاقش بدهم.



بعد از اظهارات این مرد جوان، قاضی دستور احضار همسر وی را صادر کرد تا حرف های او را هم بشنود و بعد از آن در خصوص این پرونده تصمیم بگیرد.