جمعه ۲۶ مرداد ماه ۹۷ برای همیشه عزت سینمای ایران به دنیای ابدی رفت و سینمای ایران را با خاطرات فیلمهای ماندگارش تنها گذاشت.
ایسنا در ادامه مروری هر چند کوتاه دارد به دیدارهایش با این هنرمند که به بهانههای مختلف داشته است، دیدارهایی که پشت هرکدام از آنها کلی خاطره و تاسف از فرصتهای از دست داده هست؛ انتظامی در این سالها علاوه بر دیدارهای مختلفی که ایسنا با او داشته است برای تصحیح، رد یا تایید خبرهایش با این خبرگزاری در ارتباط بود، هر بار هم که از او خواستیم در واکنش به رویدادی ، نظرش را از طریق ایسنا به مخاطبان و مردماش منتقل کند، حتی یک بار هم پاسخ منفی نداد.
برای جبران این همه مهر و معرفت چهرهی محبوب سینمای ایران کاری از دست ما ساخته نیست؛ جز بازنگاری و برجسته کردن یادهایی که ماندگار خواهند ماند:
عزتالله انتظامی در سال ۸۸ به دعوت ایسنا پاسخ مثبت داد و در یک روز سرد زمستانی به بهانهی نمایش مستند زندگیاش در ایسنا حاضر شد که متن کامل این دیدار در این لینک قابل مشاهده است.
عزتالله انتظامی با اشاره به مستند «... و آسمان آبی»؛ آن را برای نسل جوان یادگار خوبی دانست که نشان میدهد، چگونه میشود به کجاها رسید.
آقای بازیگر سینمای ایران با حضور در ایسنا توضیحاتی داده بود که بخشهایی از آن منتشر میشود؛«سالها بود که ساخت مستندی درباره فعالیتها، زندگی و آثارم از طریق افراد مختلف پیشنهاد میشد اما طرحها را که میخواندم میدیدم، مانند کارهای دیگران است و مینشینند و تنها از آدم تعریف میکنند و چیز جدیدی نداشت. معنی ندارد از فیلمهایی که کار کردم استفاده شود و از همکارانم درباره من پرسیده شود، در این جور مواقع تنها باید تعریف کرد که من نمیپسندم.
حتی یکی از آنها حدود یک ماه و نیم هم تصویر گرفت اما دیدم آنچه میخواهم نیست و انصراف دادم و یا یکی از کارگردانهایی که با او کار کرده بودم خواست تصاویری بگیرد و با تصاویری که از پشت صحنه فیلمش گرفته بود، کاری درباره من بسازد که نپسندیدم.
ـ دو سال و نیم پیش غزاله سلطانی دانشجوی مدرسه سینمایی ونکور طرح این مستند را در پانزده صفحه آورد و یک هفته وقت خواستم تا جواب دهم. چند بار خواندم دیدم با آنچه قبلا بوده متفاوت است و به من و کارهای شخصیام مربوط می شود. در واقع ضمن نو بودن، استشهاد محلی، برای آدم نبود و با صحبتی که با ایشان داشتم احساس کردم فرهنگی دارد که آدم می تواند اعتماد کند بنابراین جواب مثبت دادم. البته شرطی هم گذاشتم که اگر بعد از اتمام رضایت من حاصل شد، پخش شود وگرنه هزینه را بدهم و کار را بگیرم.
ـ این مستند زندگی واقعیام است کارهایی است که در خانه میکنم و هیچ بازی صورت نگرفته است. حتی جاهایی که مشغول تمرین کردن هستم از پشت سر گرفته شده و خبر نداشتم. کار با فعالیتهای تئاتریم شروع میشود و جلو میرود و در آخر هم به موزه سینما و پخش عکسها و دیالوگهای برجسته آثار سینماییام می رسد و بسیار با سلیقه کار شده است.
_ حضور ژان کلود کارییر فیلمنامهنویس مشهور فرانسوی و حمید سمندریان در بخشهایی از این مستند جذاب است که انتظامی گفته است:« نمیخواستم کسی دربارهام صحبت کند و تنها این دو نفر هستند. ژان کلود، کلاسی در تهران داشت و از همسرش خواستیم و با میل و اشتیاق پذیرفت و پیشش رفتیم که تحلیل زیبایی از بازی من کرده و به ایرانی بودن آن اشاره داشته است و با سمندریان هم که استاد ما بود به تالار فردوسی دانشگاه تهران میرویم جایی که در سال ۵۰ نمایش «کرگدن» را در آخرین سال تحصیلم اجرا کردم و به این بهانه تحلیلی ارائه میشود.»
_ دوست داشتم این کار (مستند) را شخصی از نسل جوان بسازد تا فکر جدیدی داشته باشد و از نتیجه کار راضی هستم و همیشه به این نسل اعتقاد زیادی دارم. خانه تئاتر یا خانه هنرمندان میروم جوانها و اشتیاقشان را که میبینم انگیزه پیدا میکنم،استعدادهای فوقالعادهای میان آنها است.
عیادت اصغر فرهادی و عزتالله انتظامی از شاپور قریب
اما ۲۳ اسفند ماه سال ۹۰؛ ایسنا پس از اولین اسکاری که اصغر فرهادی برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» گرفت به دعوت این کارگردان و با همراهی عزتالله انتظامی به خانهی زندهیاد شاپور قریب رفت.
در حالی که دو، سه روزی از بازگشت کارگردان برگزیده اسکار به ایران نگذشته بود، اصغر فرهادی پیگیر حال شاپور قریب کارگردانی شد که چندی بود به دلیل آلزایمر در بستر بیماری بود.
عزتالله انتظامی در آن دیدار با اشاره به فیلم «جدایی نادر از سیمین» گفته بود: در جشنوارهی فیلم شهر که با شعار انسان شهری برگزار شد، فیلم آقای فرهادی و چند فیلم دیگر را دیدم و وقتی بعد از فیلم پشت میکروفون قرار گرفتم، گفتم: ما همه به هم دروغ میگویم، ما همدیگر را دوست نداریم و ما بسیار نامهربان شدیم، در حالی که در گذشته ما خیلی صمیمی بودیم و به هم کمک میکردیم.
_ فیلم آقای فرهادی اصل ایران است، این ایران است و عین واقعیت.
_ آقای بازیگر سینمای ایران در آن دیدار از فیلمهای «مرهم» و «طلا و مس» بهعنوان فیلمهای خوب یاد کرده و اظهار امیدواری کرده بود که روزی همگی با هم مهربان باشیم و به هم کمک کنیم.
فرهادی هم از حضور عزتالله انتظامی قدردانی کرده بود و گفته بود: امروز با آقای انتظامی تماس گرفتم که همراه هم به دیدار آقای قریب بیایم بیهیچ تعللی گفتند: کی راه بیافتیم.
عزتالله انتظامی هم با اشاره به جایزهی اسکار گفته بود: الان سینمای ایران در بالاترین قلهی سینمایی دنیا ایستاده است.
ایسنا با همراهی حمید فرخنژاد در جشن تولد ۸۹ سالگی "آقای بازیگر"
۳۱ خرداد ماه ۹۲ ایسنا نوشت؛ در سالهای اخیر بارها در سالروز تولد آقای بازیگر سینمای ایران به سراغ او رفتهایم و زادروزش را تبریک گفتهایم. اما اینبار یک تفاوت داشت و آن، همراهی بازیگر برگزیده جشنواره اخیر فیلم فجر با ما بود که مشتاقانه پذیرفت در این دیدار کنارمان باشد.
بخشهایی از سخنان مطرح شده در این دیدار را بخوانید که مشروح آن در این لینک قابل مشاهده است.
حمید فرخنژاد خطاب به عزت الله انتظامی: «بعد از این همه سال که اسم شما را عزت سینمای ایران گذاشتهاند، به جوانها که میخواهند وارد کار هنر شوند چه میگویید؟»
انتظامی: باید درس این حرفه را خواند، نه اینکه تنها لیسانس گرفت. خود من «گاو» را بازی کردم، در آلمان فعالیتهای تئاتر داشتم اما در چهلوهفت سالگی با سه بچه خواستم درس بخوانم و سر کلاس سمندریان نشستم. من ۵ سال تعطیل کردم و هیچ گردش و میهمانی نرفتم. با ماشینم هر روز بچهها را به مدرسهشان میرساندم، درس میخواندم، به ادارهی تئاتر میرفتم، تمرین میکردم، در تالار سنگلج بازی میکردم و در نهایت به دانشگاه رفتم.
دانشگاه در سلیقهی من تأثیر گذاشت و دیدم هر کاری را نمیتوانم انجام دهم. به خاطر همین در طول این سالها تنها دو سریال بازی کردم، «هزاردستان» و «محاکمه» که بخشهای زیادی از آن کم شده. در حالیکه پیشنهادات زیادی داشتم و پول خوبی هم میدادند. همیشه سناریو را میخواندم و دنبال این بودم که چه میگوید و کارگردانش چه کسی است. در کارهای هنری در درجه اول مطالعه بسیار مهم است و باید توانست از این خواندن بهرهبرداری کرد و آدم شد.
فرخنژاد: در سینما آمدن سخت نیست، اما عشقی که مردم به شما دارند تنها به خاطر بازیگر بودنتان نیست و در مواقعی که بسیاری پا پیش میکشند، شما میایستید. خیلیها بازیگر میشوند اما خیلیها انتظامی نمیشوند و این همیشه برایم سوال بوده است؟
انتظامی:من چون خودم زیر صفر زندگی کردم. ۱۳ سالگی به لالهزار آمدم و با جاروکشی وارد پیش پردهخوانی شدم و میآموختم. دوره بسیار پرهیجانی را در تماشاخانه هنر و فرهنگ گذراندم و چه سختیها که در آلمان داشتم. بسیار مشکل زندگی کردم و وقتی آن گرفتاریها را کشیدم، زندگی مردم برایم ملموستر شد. سلامت زندگی کردن بسیار مهم است و اینکه به کار اهمیت داده شود.
فرخنژاد درباره علاقه انتظامی به بازیگری پرسیده بود که انتظامی گفته بود:«من عاشق این کار بودم و به خاطر همین متوجه نشدم جوانیام چطور گذشت. ما شغل زیاد داریم، اما همیشه عقیده دارم این هنر اگر اصلیش بیرون بیاید از تمام اینها بالاتر است».
حمید فرخنژاد: ایرانیها قدیم میخواستند دعا کنند میگفتند ان شاءالله عاقبت به خیرشوی. آرزو میکنم عاقبت به خیر شوم و در این سن مانند ایشان چنین وجاهتی نزد مردم داشته باشم. این آرزوی هر هنرمندی است که در عاقبتش مردم دوستش داشته باشند و از یادها نرود و روزبهروز به عزت و عزیزیاش اضافه شود.
فرخ نژاد دربارهی اینکه آیا نقشی بوده که از عزتالله انتظامی دیده باشد و علاقهمند باشد آن را بازی کند؟ گفته بود: یک وقتهایی در سینما نقش هایی پیش آمده که بگویم ای کاش من آن را بازی میکردم اما کارهایی که آقای انتظامی کردند آنقدر ویژه بوده که نمیشود آرزو کرد چرا که نمیشود مثل آن بازی کرد. در تکتک این نقشها این موضوع دیده میشود. به طور مثال در «اجارهنشینها». یک بازیگر میداند بازی در نقش آدمهای لات جنوب شهری چقدر مشکل است. در واقع خارج از کلیشههای موجود یکی را بسازی که هم انسان باشد و هم آن وجاهت را داشته باشد.
فرخنژاد: در تکتک کارهای آقای انتظامی این وجاهت دیده میشود که نمیتوان شبیه آن را پیدا کرد و این یعنی بازیگری، خلق و ساختن. به خاطر ضعف فیلمنامه و شخصیتپردازی در بسیاری از موارد کارگردانها آدمیهایی را میآورند که از حافظهی تماشاگر مدد بگیرند.اما آقای انتظامی در کارهایش نشان داد هیچ وقت نخواسته است آن شخصیت تکراری شود و در حافظهی تماشاگر هر وقت با یک وجاهت جدید آمده است و من بازیگر میدانم این کار بسیار مشکل است.
فرخ نژاد: بیخود نگفتهاند "عزت سینمای ایران"؛ کسی که میشود پشتش ایستاد و به این حرفه افتخار کرد و بگوییم ما آدمی هستیم همکار آقای انتظامی و این برای من شاگرد انتظامی افتخار است که در انتها برسم به جاییکه ایشان است. امیدوارم زمانه با آدم کاری نکند که وارد کارهایی شویم که بخواهیم آن را توجیه کنیم.
آقای بازیگر در پاسخ به اینکه آیا تا به حال کاری داشته که از دیدنش خجالت بکشد، با مکثی طولانی گفته بود: تقریبا نه. برای اینکه همان دو سه کاری را هم که اول کار کردم، وظیفه خودم را انجام دادم. منتهی نتوانستند آن را خوب دربیاورند. وقتی روز به روز جلو میآیی، شرایط زندگی شرط است. اما تو باید بهرهبرداری لازم را بکنی و روزی به عقب برنگردی و پشیمان شوی. من حدود ۵۴ فیلم کار کردم، اما لیست کار برخی بچهها را که میبینم بیش از ۱۰۰ فیلم کار کردند، تعجب میکنم. من معتقدم کلاه سر مردم نمیرود.
انتظامی دربارهی نقشی که دوست داشته است بازی کند به مجموعهی «دایی جان ناپلئون» اشاره کرده بود و گفته بود: وقتی این مجموعه به دست ناصر تقوایی آمد، از من برای نقش اصلی دعوت شد. من کتاب را خوانده بودم و علاقه زیادی به این شخصیت داشتم و حتی دستمزد زیادی هم برای این نقش به من پیشنهاد شد. تا تست گریم هم پیش رفتیم و قرارداد هم بستیم. اما آن موقع وزارت فرهنگ با تلویزیون اختلاف داشت و با حضور من و نصیریان که در اداره تئاتر بودیم مخالفت شد و در نهایت نقش من را غلامحسین نقشینه و نقش نصیریان را نصرت کریمی بازی کرد.
آقای بازیگر دربارهی آرزویش در دنیای بازیگری هم مطرح کرده بود: ابتدا دوست دارم وضعیت بنیاد فرهنگیام زودتر به نتیجه برسد و همچنین دوست دارم «قطار زمستانی» خسرو سینایی به نتیجه برسد و نقش کوچکی که برای من کنار گذاشته را بازی کنم. دوست دارم یک بار دیگر در تئاتری حضور پیدا کنم. پیشنهادات در این خصوص زیاد است، اما دوست دارم یک کار تکنفره باشد؛ چیزی که به دل آدم بنشیند و برای تماشاگر جذابیت داشته باشد. بطوری که فکر کنی عکس آخرت است و به بهترین شکل آن را اجرا کنی.
جشن ۹۰ سالگی عزت الله انتظامی با همراهی پرویز پرستویی
۳۰ خرداد ماه سال ۹۳؛ در جشن تولد عزتالله انتظامی، عروسش قطعهای موسیقی به او هدیه داد، پرویز پرستویی از «مرجع تقلید» بازیگریاش سخن گفت، مجید تاثیر پدرش در کار هنریاش را بسیار پررنگ دانست و خود آقای بازیگر هم در حالیکه از شدت احساسات اشک میریخت، شمع ۹۰ سالگیاش را خاموش کرد.
مشروح کامل این گزارش در این لینک قابل مشاهده است.
پرویز پرستویی که در یک فیلم با عزتالله انتظامی همکاری داشته است، درباره او گفته بود:« آقای انتظامی به تعریف نیازی ندارد. تنها کسی که در عرصه هنر بینیاز است ایشان هستند. از سوپر سر کوچه تا همه دولتمردان حسرت دیدن ایشان و نوع زندگی هنریشان را دارند.»
وی با بیان اینکه «علت کم کاری ایشان خود خواسته است»، خاطرنشان کرده بود:«خیلیها هستند که پیشنهاد کاری ندارند و کسی به طرفشان نمیآید اما آقای انتظامی آنقدر زندگی شرافتمندانهایی دارند که هر کاری را قبول نمیکنند. این موضوع را از ایشان یاد گرفتم و هر جا خواستم کاری کنم آقای انتظامی مقابل چشمام بودهاند و همیشه گفتهام ایشان مرجع من در بازیگری و زندگی هستند.»
پرستویی با یادآوری روزهای همکاریاش با انتظامی در فیلم «دیوانه از قفس پرید» به ایسنا یادآور شده بود:«ایشان همیشه صبح زود در صحنه حاضر میشدند و بسیار به حرکاتشان دقت میکردم. یک بار ندیدم به صندلی تکیه بدهند چون لباس کارشان بود و نمیخواستند حالتش به هم بخورد. حتی میان کار نمیخوابیدند تا صورت جمع نشود و گریم به هم نخورد. هر موقع هم که نوبت بازیشان میشد اصلا سن و سال مطرح نبود و مثل یک نوجوان با اشتیاق مقابل دوربین میرفتند. همیشه گفتهام باید بدویم تا به ایشان رسیم.
حتی اگر بازی هم نداشتند به سر صحنه میآمدند. وقتی علت این موضوع را پرسیدم پاسخ دادند "برایم مهم است ببینم شما در این سکانس چگونه بازی میکنید تا نوع بازیام را با آن تنظیم کنم". این الگو را از ایشان گرفتم و محال است، حتی روزی بازی نداشته باشم، سر کار نروم و نوع بازیام را مطابقت ندهم.
آقای انتظامی نمونه ندارند و اینکه به ایشان نمونه بیبدیل بازیگری میگویند واقعا حق است و همیشه درس زندگی گرفتهام. همه کارهای آقای انتظامی را دوست دارم و معتقدم قدرت عجیب و غریبی در بازیگری دارند که خدایی است و یک استثنا محسوب میشوند. مانند شجریان در موسیقی، انتظامی را هم نمیتوان با کسی مقایسه کرد.»
عزتالله انتظامی هم با بیان اینکه «پرویز پرستویی خودش یک کوه است» به اظهارنظر درباره او پرداخته و گفته بود:«با پرویز یک کار داشتم اما کارهای او را دیدهام. «آژانس شیشهای» خود دنیایی است و خوشحالم آهنگ این فیلم را مجید ساخته است. خیلی خوب است آدم در کار هنریاش این ارزش را پیدا کند و چقدر خوب است تماشاگر را محترم بشمارد. برای من همیشه تماشاگر جایگاه بالایی داشته و در مقابلش تعظیم کردهام و معتقدم تماشاگر بسیار مهم است. این هنرها در دل مردم جا بگیرد، بیرون نمیآید. باید تماشاگر تو را باور کند و اگر تو را قبول کرد برندهای در غیر آن به درد نمیخورد.»
پرستویی در بخشی از آن دیدار گفته بود:«آقای انتظامی ۹۰ سال دارند اما هنوز میگویند وقتی میخواستم روی سن بروم دعا میکردم مشکلی پیش نیاید. برای اینکه بازیشان در فیلم مسعود کیمیایی خوب شود، گوسفند نذر میکنند. در حالی که ممکن است بگویند ایشان دیگر نیازی به این چیزها ندارند. پس چطور جوانی اینگونه میگوید؟ این همان است که آدم را با سر زمین میزند.»
دیداری در اسفند ماه سال ۹۴ با همراهی پرویز پرستویی از عزتالله انتظامی
پرویز پرستویی که در اختتامیه جشنواره فیلم فجر در سال ۹۴ سیمرغاش را به عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی، علی نصیریان و محمدعلی کشاورز اهدا کرده بود، در آستانه سال نو به دیدارشان رفت؛ بزرگانی که همیشه از آنها به عنوان "پنج تن بازیگری" یاد کرده و معتقد است دیگر در سینمای ایران مانند آنها تکرار نخواهد شد.
مشروح این دیدار در لینک ذیل قابل مشاهده است.
پرویز پرستویی در این دیدار با بیان اینکه همیشه در زندگی و بازیگری از عزتالله انتظامی الگو گرفته است،گفته بود: آقای انتظامی به تعریف نیازی ندارد و نمونه بیبدیل بازیگری هستند. معتقدم قدرت عجیب و غریبی در بازیگری دارند که خدایی است و یک استثنا محسوب میشوند.
_ ایشان همیشه صبح زود در صحنه (فیلم دیوانه از قفس پرید) حاضر میشدند و بسیار به حرکاتشان دقت میکردم. یک بار ندیدم به صندلی تکیه بدهند چون لباس کارشان بود و نمیخواستند حالتش به هم بخورد. حتی میان کار نمیخوابیدند تا صورت جمع نشود و گریم به هم نخورد. هر موقع هم که نوبت بازیشان میشد اصلا سن و سال مطرح نبود و مثل یک نوجوان با اشتیاق مقابل دوربین میرفتند و حتی اگر بازی هم نداشتند به سر صحنه میآمدند تا بازی مقابلشان را ببینند.
انتظامی هم با یادآوری بازیهای پرستویی خصوصا در «آژانس شیشهای» اظهار کرد: خیلی خوب است آدم در کار هنریاش این ارزش را پیدا کند و چقدر خوب است تماشاگر را محترم بشمارد. برای من همیشه تماشاگر جایگاه بالایی داشته و در مقابلش تعظیم کردهام و معتقدم تماشاگر بسیار مهم است. این هنرها در دل مردم جا بگیرد، بیرون نمیآید. باید تماشاگر تو را باور کند و اگر تو را قبول کرد برندهای در غیر آن به درد نمیخورد.
آقای بازیگر که تصویرش در فیلم «گاو» در پوستر جشنواره جهانی فیلم فجر در آن سال نقش بسته بود به بازی اش در این فیلم اشاره کرد و از سختی های آن روزگار سخن گفته بود.
عزتالله انتظامی معروف به "آقای بازیگر" طی چند سال اخیر خانه نشین شده بود و ساعت ۴ صبح، ۲۶ مرداد ماه از دنیا رفت.
او که امسال در خرداد ماه؛ ۹۴ سالگی را پشت سرگذاشت،خالق نقشهای ماندگاری در سینمای ایران بوده است.
انتهای پیام