واقعیت این است که موزههای کشور هنوز نتوانستهاند زمانی از زندگی مردم ایران را بهخود اختصاص بدهند.
فکرش را بکنید که مدیر اداره کل موزهها و اموال منقول سازمان میراث فرهنگی هم بر این نکته تأکید میکند که اگر یک نانوایی تعطیل شود، این اتفاق به روزنامهها کشیده میشود و همه در موردش صحبت میکنند اما اگر یک موزه تعطیل شود چه اتفاقی میافتد؟ هیچ!
وضعیت موزههای کشور بهگونهای است که حتی داد محمدرضا کارگر رئیس اداره کل موزهها و اشیای منقول سازمان میراث فرهنگی را در آورد و او در همایش هماندیشی و نشست مشاوران مطالعات محتوایی موزهها در موزه ظروف کاخ سعدآباد از وضعیت نابسامان موزهها انتقاد کرد. موزههای ایران واقعا به چه درد جامعه ایران خورده است؟ جامعه ایرانی تا چه اندازه بازدید از موزهها را در برنامههای هفتگی خود گنجانده است؟ سیدمحمد بهشتی موزه را به یک شعر یا یک مهمانی خوب تشبیه میکند.
- تنزل موزههای ایران
رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی صبح دیروز نگاهی کاملا شاعرانه به موزههای ایران انداخت. او گفت که معماری ایرانی نیز همچون موزهها شعر خاص خود را دارد؛ شعری که به گفته بهشتی در سالهای اخیر بهشدت تنزل یافته است. بهشتی معتقد است معماری مسجد شیخ لطفالله شعر مسجد در ایران است. پل خواجو شعر معماری پل و حمام گنجعلیخان شعر حمامهای ایران، موزه هم شعر خود را دارد.
بهشتی از برخی نگاهها در موزههای کشور گلایه دارد. او میگوید: برخی فکر میکنند موزه خوب به سیستم اطفای حریق، ویترینها و نگهبان آن است؛ درحالیکه اینها جزئی کوچک از فلسفه وجودی یک موزه است.بهشتی موزه را به یک مهمانی خوب هم تشبیه میکند؛ مهمانی خوبی که ارزش آن به ظروف استفاده شده در آن نیست بلکه به روح حاکم در آن مهمانی است.
رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی میگوید: مدیران موزهها باید علاوه بر داشتن سناریو از جوهره موزهداری نیز برخوردار باشند. بهشتی این سخنان را گفت و نشست هماندیشی مشاوران مطالعات محتوایی موزهها را ترک کرد.
- موزههای کسالت بار
محمدرضا کارگر مدیرکل امور موزهها و اشیای منقول سازمان میراث فرهنگی البته بدون تعارف معتقد است که موزههای ایران عقب ماندهاند. او میگوید: برای ساخت یک موزه در کشور 30میلیارد تومان هزینه شده درحالیکه 10برگ برنامه محتوایی ندارند.
کارگر تأکید میکند: فکر میکردیم کار ما نگهداری از شیء است. برای آن ویترین ساختیم. نور و دمای مناسب تعبیه کردیم. در و پنجره محکم و دوربین مداربسته گذاشتیم. یک نگهبان برای حفاظت از آن گماشتیم و مدیران هم همیشه برای حفاظت از اشیا مواخذه شدهاند، اما هیچگاه فکر نکردیم که کارکرد موزه چیست؟ به همینخاطر است که تعطیلی یک موزه در ایران یک اتفاق نیست چون تأثیری در زندگی مردم نداشته است.
محمدرضا کارگر سؤالات خوبی را مطرح میکند. او میگوید: چرا موزههای ایران در نظام آموزشی و اجتماعی ایران تأثیرگذار نیستند؟ چرا در تغییر رفتار مردم و شیوه تصمیمگیری مدیران کلان اثر ندارند؟ چرا نقشی در وحدت و هویت ملی ایفا نمیکنند؟ چرا وقتی گفته میشود سهچهارم مردم ایران افسرده هستند، موزهها نقشی در شاد کردن آنها ندارند؟
او میگوید: موزهها نگهبان اشیا شدهاند. کسالت بار و خستهکننده هستند و سالهاست که به این موضوع توجه نشده است.
کارگر، مشکل مهم موزههای ایران را نبود لوکیشن، ساعت کار و برخورد نامناسب و حتی نبود سناریوی بازدید اعلام میکند.
به عقیده مدیرکل امور موزهها و اشیای منقول سازمان میراث فرهنگی، موزههای ایران هدف ندارند.
- موزهها مخاطبمحور شوند
محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی در سازمان میراث فرهنگی کشور تأکید دارد که نگاه شیءمحور به موزهها باید برچیده شود.او میگوید: موزهها باید مخاطبمحور باشند و به همینخاطر باید تغییر نگرش ایجاد شود؛ تغییری که تأثیر آن حتی در برنامه ششم هم دیده شود.به گفته طالبیان، مخاطبان موزهها گردشگران و متخصصانی هستند که بهصورت مداوم در آنها تردد میکنند و به همین دلیل یک موزه باید چشمانداز، هدف و محتوا داشته باشد.
4742051