به گزارش خبرگزاری فارس از کامیاران، امروز جهانی از تازه زادهشدگانی که تنها شش ماه از هبوطشان بر دشت زمین میگذرد در قامت بزرگترین مجمع جهانی شش ماهها با نام تو گرد هم آمده بودند، تویی که کوچکترین قربانی راه پدر و جدت شدی، تویی که آرام در حالی که لبخند خدا را برای پدر به ارمغان آوردی معصومانه در آغوش پدر پر پر شدی، ای علی اصغرجان....
در زمانی دور خاک عراق به خون متبرک تو پر ارزش شد، خونی که از تن کودکی تشنه جرعهای آب جاری شد، امروز دیدم مادران به یاد لبان تشنه تو از شیر داد وآب دادن به کودکانشان خجالت زده بودند، امروز مادران از روی بانو ربابه برای لبان ترک خورده کودک شش ماههاش شرمنده بودن امروز حتی آسمان هم از یاد آن روز که اجازه نیافت بر لبان تشنه تو ببارد گریان بود و بر خود میپیچید.
علی اصغرم، مولای شش ماهام، بزرگ نشده اما به وسعت جهانیان در دلها جای گستراندهای، امروز در سوگ شهادت شیرینت در اوج تلخ کامی بانو ربابه و بابایت حسین، به یاد کودکان عراق افتادم، امروز یادم آمد خاک عراق خاک کودکشکش، ظالم پرور و کربلاساز است.
عراق از دیر باز قتلگاه مظلومیتها و معصومیتها بوده است
عراق از دیر باز خاک مظلومیتهای کودکانه است، سالها از شهادت تو، مولایم، علی اصغرم میگذرد اما هنوز کودکان لب تشنه در بستر خون ریخته تو مظلومانه جان را نثار همان تیری میکنند که زمانی گلوی شیشهای تو را در آغوش بابایت حسین پاره کرد.
امروز سوگ مادرت ربابه ارثیه مادران کوبانی شده است، شهادت مظلومانه تو ای علی اصغر با گلوی خشک ارثیه تو در خاک گلگون عراق شده است.
سالهاست جهان سراسر محرم است و گریان برای مظلومیت کودک تشنه لب کربلاست اما مدتی است عراق محرم است و گریان برای کودکان تشنه لب کوبانی است..
امروز عاشورا و تاسوعای توست، امروز روز سوگ سینه پاک و چاک چاک شده توست اما مدتی است هر روز روز عاشورا و هر شب شب تاسوعای کودکان کوبانی است.
آقایم مولایم، بزرگ نشده مولایم شدی، به شکوه کودکانهات که مرکز اقتدا و باب الحوائج جهانیان شدهای، از بستر گلگونت بلند شد و به نظاره بنشین که کودکانی به مظلومیت تو در مقابل چشمان از حدقه بیرون زده مادران به گلوله بسته میشوند، کودکانی نه از جنس آبا و اجداد پرشکوه تو اما شاید به معصومیت و مظلومیت چشمان پاک کودکانه تواند.....
علی اصغرم، کودک ربابهام، فرزند حسینم، مولا زاده ام، تیری را که سرد و بی روح در گلویت نشست، اگر تیری را که گلویت را شکافت به دستان کوچکت که بارها با آن انگشت پدرت حسین را فشرده بود میدادند وسیله بازی کردنت میکردی، تیر سردی که سنگدلیش معصومیت تو و شکوه اجدادیت را ندید، تیری از آهن.....
علی اصغرم انگار معصومانه شهید شدن کودکان در خاک عراق ارث است...
علی اصغرم، کودک ربابهام، فرزند حسینم، مولا زادهام، امروز گلوله اگر در دستان کودکان کوبانی قرار گیرد تیله تیله بازیهایشان خواهد شد، اما با گرمایی از قلب آتش گرفته جهنمیانی از جنس یزید، دارد قلب و جان کودکان کوبانی و عراق را چاک چاک میکند.
علی اصغر جانم سالهاست هر چشمی به جهان گشوده میشود از دردی که تو را به خواب ابدی فرشته گونهات برد میسوزد و آه سر میدهد که اگر آن زمان بود قربانی گلوی خالی از شیر و لبان تشنه آبت میشود، اما امروز قلبمان در کنار چشمان پر اشکمان برای تو، در سوگ مظلومیت کودکان شیرخوار و نوزاد کوبانی آتش گرفته است، علی اصغرم انگار معصومانه شهید شدن کودکان در خاک عراق ارث شده است...
علی اصغر جان امروز میلیونها کودک در سراسر جهان در مجمع کودکان شش ماه با نام تو، جمع شده بودند، آمده بودند بیمه وجود مبارک تو شوند، اما امروز کودک ایرانی در آغوش امن مادر سهم بیمه خود را به کودکان کوبانی میبخشند، علی اصغر جان از بستر خون ریختهات در خاک کربلا بلند شو و در میان آن مظلومیتها و معصومیتهای نادیده شده، بیمه کن، بیمه کن تمامی کودکان کوبانی و عراق را؛ کودکانی که نمیدانند به چه جرمی و چه گناهی ناکرده باید داغ سوزنده گلولههای یزیدان عصر حاضر را در تن خود بچشند.
ربابه تو حسین را داشتی و مادران کوبانی هیچ
ربابه جان قسم به آغوش مادرانهات که در آن کودکت معصومانه جان داد، قسم به اشکهایت که برای آخرین دیدار کودکت ریختی، قسم به خاکی که به خود جرئت داد و علی اصغر را در خود مدفون ساخت و قسم به دردی که قلبت را با دیدن علی اصغر در خون غلتیدهات سوزاند، قسم به جد کودک شیرخوارت، نگاهی و دعایی برای مادران عراقی و کوبانی را بخوان، چراکه تو حسین را داشتی و اینان هیچ...
در روزگاری که با نام اسلام سرها بریده میشود پس درود بر یزید که ایستاد
در روزگاری که با نام اسلام جد حسین سرها بریده میشود، و آن هنگام که یزید ظالمانه بر گلوی کودک حسین تیر را رها کرد، خاک بیارزش عراق را با خون ملکوتی آن کوچ شهید دشت کربلا با ارزش ساخت و امروز آن خاک مفتخر با چشیدن خون علیاصغر، سرمه چشمان نابینان و حاجت حاجتروایان گشته است، اما در محرم امسال تو و جدت، شیطان صفتانی سر از برزخ ترفندهای اسلام معابانه بیرون آورده و با نام سنگر و آئین جدت با نام اسلام سرها میبرند و گلولهها را بر تن کودکان نشانه میروند و شلیک میکنند.
جانشین فرمانده سپاه کامیاران شامگاه امروز در حاشیه این مراسم، اظهار داشت: برپایی مراسم شیرخوارگان شش ماهه از قدیمالایام در کامیاران بوده و همچنان با شکوه هرچه بیشتر هر ساله برپا میشود.
میکائیل ساعدی بیان کرد: مردم در شکل دسته و هیئت در کنار هم در ایام محرم الحرام و حتی سایر مراسمات ملی و مذهبی چنان با عشق حضور پیدا میکنند که تشخیص اینکه از چه مذهبی در این مراسم شرکت میکنند ممکن نیست.
وی ضمن اشاره به تعاملات خوب و دوستانه بین دو مذهب اهل تشیع و تسنن در کنار هم، اضافه کرد: مردم کامیاران ارادت خاصی به اهل بیت داشته و در این ایام از هر قشر و با هر بضاعت مالی اقدام به دادن نذرها و خیرات برای امام حسین میکنند.
ساعدی بیان کرد: مردم این شهرستان بیش از 35 سال است با وحدت خاصی پشت سر ولایت اقدام به برپایی مراسمات ملی و مذهبی می کنند.
بعد از 12 سال حضرت علی اصغر حاجتم را روا کرد
پرستو سالها بود در شوق داشتن کودکی نذر و نیاز کرده بود، دکترهای زیادی را برای گریه کودکی در دامنش رفته بود اما 13 سال گذشته بود و هرگز به رویایش نرسیده بود.
این بانوی کامیارانی میگوید: من بیش از 13 سال تمام تمامی پزشکان سراسر کشور را رفته بودم تا بتوانم بچهدار شوم اما همه جواب رد به من دادند، از مادر شدن ناامید شده بودم که دو سال گذشته به حضرت علی اصغر کودک شیرخوار حسین توسل جستم.
وی در حالی که کودکش را بر سینه میفشرد ادامه داد: امسال نوزادم یک ساله میشود و در سلامت کامل است، نامش را به برکت کودک شیرخوار امام حسین که حاجتم را روا کرد و او دل شکستهام را از درگاهش رد نکرد علی اصغر نهادهام.
-------------------------
گزارش از: آوات یوسفی
-------------------------
5084927