به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، مسأله فساد جنسی در بین جوانان و در سطح بالاتر صنعت قاچاق جنسی را جزء مهمترین معضلات امروز عمده ی کشورهای اروپایی می توان در نظر گرفت. مسأله ای که هر از چند وقت یکبار سوژه رسانه ها شده و درباره آن مطالبی مطرح می شود.

اخیرا شبکه یورونیوز در ویژه برنامه ای با حضور برخی از مسئولین بلندپایه اروپایی از جمله هماهنگ کننده ضدقاچاق انسان در اتحادیه اروپا و مدیر جرایم ویژه و تحلیلگر اینترپل به بررسی این معضل پرداخت.

فارغ از نوع نگاه این شبکه و تحلیل های مطرح شده، اعترافات فردی با عنوان قاچاقچی جنسی در این برنامه، نکات قابل تامل و جالب توجهی را ارائه می دهد.

ویدئو/ ویژه برنامه یورونیوز برای بررسی معضل قاچاق زنان ـ دانلود

این قاچاقچی بردگان جنسی که کار خود را "تجارت عشق" می نامد، می گوید: «این کار بسیار ساده است، فقط کافی است لباس زیبایی داشته باشید و خودروی شیک داشته باشید و به آنها وعده دوست داشتن بدهید!»

مهمترین ترفندی که این افراد جهت اغفال جوانان برای تباه کردن عمر و جوانی خود در راه شهوترانی استفاده می کنند، وعده زندگی مرفه همراه با امکانات مادی است. وعده ای که متاسفانه برای خیلی از جوانان اروپایی به قدری ارزش دارد که حاضرند گوهر وجود خود را در ازایش به حراج بگذارند.

نکته حائز اهمیت در این پدیده شوم این است که قربانیان این اتفاق، از روی رضایت وارد این صنعت کثیف می شوند. یعنی قریب به اتفاق طعمه های این تجارت کثیف از روی "اختیار" خود و برای رسیدن به وعده های این قاچاقچیان این راه را انتخاب می کنند نه در مقابل زور و نه تهدید!

این مطلب را به سادگی می توان در سخنان این قاچاقچی مشاهده کرد که چطور با وعده های پوشالی جوانان را اغفال می کند و در مقابل، کمترین مقاومتی صورت نمی گیرد! و جالبتر اینکه کارشناس همین برنامه اعلام می کند یکی از معضلات مسئولان اروپایی برای دستگیری این قاچاقچیان رضایت قربانیان آن به این اعمال است، چرا که از جهت حقوقی راه فراری را برای این قاچاقچیان فراهم می کند.

ویدئو/ اعترافات یک قاچاقی بردگان جنسی در مورد شیوه کار خود ـ دانلود

حال سؤال اینجاست که چرا باید یک انسان تمام آرزو و هدف خود را در زندگی، منحصر در پیشرفت مادی و کسب مال و رفاه کند تا بخاطر آن حاضر باشد هرکاری انجام دهد؟! درست است که فقر و نیاز مادی می تواند عامل خوبی برای پهن کردن دام برای اینگونه افراد باشد اما آیا تمام کسانی که فقیر هستند حاضرند به این خفت و خاری تن دهند؟ و آیا هرکسی که فقیر شد مجاز است دست به هر اقدامی برای تامین خواسته های مادی خود بزند؟!

به عبارت دیگر وقتی در بین جوانان اروپایی هدف از زندگی، منحصر در کسب رفاه شد آنوقت است که کمال انسان با حیوان تفاوت آشکاری نمی کند و حاضر است هر کالای قابل عرضه ای دارد به حراج بدهد تا آن هدف را بدست آورد.

وقتی به سابقه نه چندان دور همین کشورهای اروپایی نگاه می کنیم، اینچنین معضلاتی را علی رغم اینکه با مشکلات عدیده مادی و پولی مواجه بودند و سطح رفاهشان از وضع موجود پایینتر بوده نمی بینیم. منشأ این اختلاف رویکرد در بین نسل های قدیم و جدید را شاید بتوان در تغییر پدیده ای به نام "سبک زندگی" یافت.

سبک زندگی در غرب، در دوره های اخیر شاهد تحولات بنیادینی بوده که شاید مهمترین علتش را بتوان دین زدایی از فضای زندگی دانست. تحولاتی که ارزش های انسانی را از حد بحران گذرانده و به حالت احتضار رسانده است.

در این بین، وضع در کشور ما و برخی از کشورهای اسلامی به نسبت بهتر است. اما با شتاب تندی به سمت بحران پیش می رود. شاید اگر کشور عزیز ما هم با یک شُک حیات بخشی به نام انقلاب 57 مواجه نمی شد باید مثل برخی از کشورهای منطقه، دین را فقط در برخی از کتب لغت جستجو می کردیم.

شاید با دیدن این مسائل و مشکلات خیلی راحت تر هشدارهای رهبر معظم انقلاب در سال 91 نسبت به مسأله ی بسیار مهم "سبک زندگی" را می فهمیم و لزوم مقابله و ایجاد سد در قبال این سونامی فرهنگی را جدی بگیریم. ایشان می فرمایند: «در هر برداشتی (چه مادی و چه معنوی) از مفهوم توقف ‌ناپذیر پیشرفت، "سبک زندگی"، رفتار اجتماعی و شیوه‌ی زیستن اهمیت فراوانی دارد.»

_{۱۳۹۱/۰۷/۲۳ / دیدار با جوانان خراسان شمالی}

در هر صورت چه بخواهیم و چه نخواهیم ما در این عرصه مورد هجمه شدید قرار داریم و اگر دیر بجنبیم اثری از خدا و ارزشهای الهی و انسانی در جامعه بجا نخواهند ماند آنچنانکه در برخی از کشورهای غربی شاهد آن هستیم.

135