سالها پیش موفق شد جلوی چشم دهها کارشناس ، 12 کیلو و 600 گرم شیشه را در یک وعدهی غذایی بخورد و این روزها به فکر ثبت آخرین و چهارمین رکورد گینس در شهر استانبول است.
او میخواهد مقابل چشم دهها نفر، 22 کیلوگرم شیشه را یکجا ببلعد. «امینالله صفاری» ، مرد شیشهای ایران است که از یک سالن نمایش در ترکیه با خبرنگار ما به گفت و گو نشست.
- اولین بار چه زمانی متوجه شدید که میتوانید شیشه بخورید ؟
شش سالگی.
- اصلا چه شد که سراغ جویدن شیشه در این سن رفتید ؟
کنجکاوی دوران کودکی باعث شد. ماجرا از این قرار بود که یک روز دور از چشم مادر و پدرم از سطل زبالهی مهد کودک، یک لامپ سوخته را برداشتم و شروع کردم به خوردنش.
- برایتان مشکلی پیش نیامد؟
لب و دهانم پاره شد و تا حد مرگ پیش رفتم. خونریزی داخلی داشتم و کارم به بیمارستان کشید. پزشکان به مادر و پدرم گفتند که باید مراقب من باشند و نباید دیگر به هیچ وجه شیشه بخورم. آنها تاکید کرده بودند که خوردن شیشه میتواند من یا هر آدم دیگری را بکشد.
- و شما باز این کار را تکرار کردید؟
بله ، حدودا هشت ساله بودم که دیگر هر نوع شیشهای را که میخواستم میجویدم.آن قدر جویدن شیشه برایم راحت بود که حتی بطریهای شیشهای نوشابه را مثل آب خوردن، میخوردم. در این زمان این اتفاق بین اعضای خانوادهام علنی شده بود.
- یعنی شما با دندانهای شیری شیشهها را میجویدید؟
درست است با همان دندانها شیشه میخوردم.
- چه شد که به خاطر خوردن شیشه به شهرت دست پیدا کردید؟
12 ساله بودم که به خاطر همین توانایی به تهیهکنندگان هنری ایرانی معرفی شده و مشهور شدم .
- اولین رکورد خود را چه زمانی به ثبت رساندید؟
هشتم ژانویه سال 2007 بود که در کشور امارات رکورد شیشه خوردن را به نام خودم ثبت کردم.
- چقدر شیشه را بلعیدید؟
حدود 12 کیلو و 600 گرم شیشه را جلوی چشم کارشناسان در یک وعدهی غذایی خوردم. همه تعجب کرده بودند حتی کسانی که کارشان این بود که آدمهای شگفتانگیز را به دنیا معرفی کنند.خیلیها گفتند که دنیا انسانی مثل من را به خود ندیده و دیگر نخواهد دید.
- چه مدت است که به کشور ترکیه آمدهاید و اینجا برنامه اجرا میکنید؟
حدود شش ماه است که به این کشور آمدهام و برای توریستها برنامه اجرا میکنم.در برنامههایم فقط شیشه میخورم و باعث تعجب مردم میشوم.
- روزنامههای ترکیه نوشتهاند که دانشمندان و خبرنگاران از سراسر دنیا به این کشور میآیند تا شما را ببینند چرا این فعالیت را در ایران ادامه ندادید؟
من در ایران موقعیتی برای این کار نداشتم، میتوانستند از این استعداد من استفاده کنند و مرا به عنوان یک انسان شگفت انگیز ایرانی به دنیا معرفی کنند اما هیچ وقت قدمی برایم برداشته نشد تا اینکه پیشنهاد کار و ثبت رکوردم در ترکیه مطرح شد. طرف ترکیهای گفت که استیجهای خوبی برای نمایش این شگفتی در اختیار من میگذارد، من هم از این پیشنهاد استقبال کردم و به ترکیه رفتم. از روزی که شروع به کار با تهیهکنندگان این کشور کردم توانستم نظر طرفداران زیادی را جلب کنم. خیلی از توریستها به خاطر دیدن من به شهری که در آنجا برنامه داشتم میآمدند و خبرنگاران و حتی پزشکان کشورهای مختلف نیز برای تحقیق سراغم را میگرفتند.
- از طرف شبکههای تلویزیونی پیشنهادی داشتهاید؟
صدا و سیمای ایران حتی یک بار هم پیشنهاد اجرا در برنامهای را به من نداد.اما درکشورهای دیگر چندین پیشنهاد داشتم که به خاطر شرایط خودم قبول نکردم.
- چه شرایطی؟
چندین شبکهی ماهوارهای ایرانی که در ترکیه ، انگلستان و ...فعالیت میکردند از من خواستند تا در برنامههای آنها اجرا داشته باشم، پیشنهادهای مالی خوبی هم میدادند اما اصول کاری آنها با ایدئالهای اخلاقی من مغایرت داشت و به همین دلیل پیشنهادشان را رد کردم . چندین پیشنهاد هم از شبکههای تلویزیونی ترکیه و آمریکایی داشتم که به خاطر حجم بالای کارهایم نتوانستم حضور پیدا کنم.
- مگر به جز اجرا مشغول فعالیت دیگری هم هستید ؟
بله ، مدتهاست که در حیطهی وکالت کار میکنم و از این طریق هم کسب درآمد میکنم. در حال حاضر هم مشغول وکالت در امور مهاجران هستم.
- از وضعیت دستمزدتان برای روی استیج رفتن در ترکیه بگویید؟
من همیشه برای اجراهایم دستمزدهای خوبی گرفتهام، نمیتوانم مبلغ قراردادهایم را بگویم اما میتوانم بگویم دستمزدم برای هر بار روی استیج رفتن بسیار بالاست.
- نظر مردم و تماشاگران دربارهی این توانایی خارق العادهی شما چیست ؟
مردمی که برای دیدن من به سالنها میآیند به شدت من را یک آدم خاص میدانند و فکر میکنند که من یک انسان عادی نیستم یا اینکه شعبده بازی میکنم. وحشت را در نگاهشان میشود دید.
- و نظرشان دربارهی شما چیست؟
گفتوگو با یکی از تماشاگران هیچ وقت از یادم نمیرود. خانم سالخوردهای آمد و از من خواست تا برای یکی از اعضای خانوادهاش که بیمار است دعا کنم. من برایش توضیح دادم که این توانایی من فقط یک لطف الهی است و من هم یک آدم عادی هستم که احتیاج به دعای دیگران دارم.
- نظر پزشکان و دانشمندانی که شیشه خوردن شما را دیدهاند دربارهی این توانایی منحصر به فردتان چیست؟
خیلی از پزشکان و دانشمندان آزمایشهای عجیب و غریبی روی من انجام دادهاند اما فقط به یک نتیجه واحد رسیدهاند؛ میگویند درون بدن تو انگار یک معجزه رخ میدهد.
- دلیلشان برای این حرف چه بود ؟
عکسهای متعددی از من در حین خوردن و بعد از بلعیدن شیشه گرفته شد. این عکسها نشان میداد شیشههای خرد شده در درون بدن من فقط تا یک جایی قابل مشاهده هستند و بعد از مدتی دیگر هیچ اثری از شیشهها نیست .
- یعنی خرده شیشهها غیب میشدند؟
بله ، دقیقا. آنها میگفتند احتمال دارد شیشهها به گاز تبدیل شده باشند.
- آیا پیش آمده است که یک وعده شیشه خوردن باعث بیاشتهایی شما شود؟
این اشتباهی است که خیلیها با دیدن من مرتکب میشوند.گاهی حتی دانشمندان نیز فکر میکنند که خوردن شیشه باعث سیر شدن من میشود اما واقعا این طور نیست، من مانند انسانهای عادی زندگی میکنم .همه چیز در من مثل شما و دیگران است.منظورم از این حرف این است که من هم گرسنه میشوم و وعدههای غذاییام سر جایش است.به هیچ وجه شیشه خوردن من را سیر نمیکند.
- گویا «نیویورک تایمز» شما را به عنوان «معجزهی قرن » معرفی کرده است. در این باره بگویید ؟
نویسندگان این نشریه اعلام کردهاند که من یکی از معجزههای قرن هستم و کسی در دنیا وجود ندارد که مثل من بتواند شیشه بخورد. شهرت من جهانی است چون کسی در دنیا جز من نمیتواند شیشهی ضدگلوله را که تیر از آن رد نمیشود با دندان بجود و بخورد.
- شیشه چه طعمی دارد؟
نمیشود طعمی برایش در نظر گرفت.شیشه بی طعم است .نه بد مزه است نه خوشمزه . غذا نیست که بتوانم طعمش را بگویم.
- از خوردن شیشه لذت میبرید؟
من هیچ لذتی از شیشه خوردن نمیبرم، خیلی راحت بگویم غذای ایرانی کجا و شیشه کجا .مطمئنا خوردن یک پرس غذای ایرانی هزاران بار لذت بیشتری دارد تا یک پرس شیشه.
- پس اگر روح و بدنتان به شیشه نیازی ندارد چرا به این کار ادامه میدهید؟
من زندگی بدون هیجان را دوست ندارم، حتی پدر و مادرم هم میدانند که من همیشه دوست دارم از طریق هیجان معرفی شوم و نه چیز دیگری. هنر من تزریق هیجان به مردم است. از این کار لذت میبرم. جسور بودن را دوست دارم. زمانی که شش ساله بودم به خاطر جسارتم ،شیشه را بلعیدم و امروز هم به خاطر همین جسارت، خوردن شیشه را ادامه میدهم.
- خطرناکترین شیشهای را که تا کنون بلعیدهاید به یاد دارید؟
من در ابتدای شیشه خوردن خطرناکترین شیشه را بلعیدم. لامپهای صد، خطرناکترین شیشههای دنیا هستند. این شیشهها، تیز و به شدت برنده هستند.
- سختترین شیشهای که توسط شما در این سالها جویده شده است چه نوع شیشه ای بود؟
شیشههای ضد گلوله و شیشههای نوشابه قطور، سختترین شیشههایی بودند که من آنها را جویدم.
- شاید برخی از خوانندگان بعد از خواندن این مصاحبه از سرکنجکاوی بخواهند برای یک بار هم که شده خوردن شیشه را تجربه کنند، چه توصیهای به آنها دارید؟
من با جدیت تاکید میکنم که هیچ فردی نباید این کار را انجام دهد.مطمئن باشید که این کار حتما مرگ را به دنبال دارد. حتی یک بار تست کردن میتواند مرگآور باشد.
- از این نمیترسید که یک روز خود شما به خاطر این کار، جانتان را از دست بدهید؟
این توانایی من نه شعبده است و نه به خاطر تمرین ، مطمئن باشید که اگر با تکیه بر هر کدام از این ها، این کار را انجام داده بودم تا حالا حتما مرده بودم. من شیشه را میجوم و شیشه در بدنم ناپدید میشود این یعنی لطف خدا و نه هیچ چیز دیگر.
- یعنی شما خودتان را شعبدهباز نمیدانید؟
خیر ، اصلا علاقهای به شعبدهبازی هم ندارم، کاری که من میکنم حقیقت است و شعبده تکنیک.
- در یکی از صفحههای اجتماعی شما فردی نوشته بود که امین صفاری قبل از این کار جادو یا وردی خاص میخواند که میتواند این کار را انجام دهد. جواب شما در این باره چیست ؟
ورد و جادو؟ فکرش را بکنید من اصلا در شش سالگی میدانستم جادو چیست؟ در آن سن حتی معنی ورد را هم نمیدانستم.
- برنامهی بعدی شما چیست ؟
ثبت رکورد خوردن 22 کیلو گرم شیشه در یک وعدهی غذایی .
- قرار است چه زمانی این رکورد را به ثبت برسانید؟
این رکورد آخرین و چهارمین رکورد من است که به ثبت خواهد رسید. طبق ایمیلی که گینس برایم ارسال کرده این مراسم ویژه و رکورد جدید و نهایی در تاریخ سه شنبه دهم مرداد سال 1396 برابر با یکم آگوست 2017 در استانبول به ثبت خواهد رسید.
- و شما برای ثبت این رکورد تا آن زمان آماده میشوید؟
کاری که من میکنم احتیاجی به تمرین ندارد،یعنی شبیه به کسانی نیستم که برای انجام کاری نیاز به تمرین دارند.چون این استعداد خدادادی است پس نیازی هم به تمرین نیست .
به خاطر داشته باشید که هر فردی پس از خوردن 100 گرم غذا 100 گرم به وزنش اضافه میشود و این در صورتی است که من بعد از خوردن چندین کیلو شیشه، هنوز وزن طبیعی خودم را دارم و افزایش وزن پیدا نمیکنم.
پس خوردن 22 کیلوگرم شیشه با بلعیدن 14 کیلو شیشه برایم تفاوتی ندارد.اینکه زمان ثبت رکورد به روز دهم مرداد ماه سال 96 موکول شده است فقط به این دلیل است که گینس این تاریخ را تعیین کرد .اگر دست من بود همین فردا این کار را انجام می دادم.
همشهری سرنخ
8705101