گوناگون 00:32 - 30 مرداد 1393
نگاهی به «هی شعر تر انگیزد» مجموعه شعر طنز جدید سعید بیابانکی؛
گروه هنر / انسیه موسویان - « هی شعر تر انگیزد» عنوان مجموعه شعر طنز جدید سعید بیابانکی، شاعر طنز پرداز است که سال گذشته انتشارات سپیده باوران آن را منتشر کرده و به دلیل استقبال مخاطبان، در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید.

آداب پایتخت نشینی نخواستیم

عنوان این کتاب با کمی شیطنت و دستکاری در بیت معروف شعر حافظ «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد » انتخاب شده است.این کتاب از دو بخش تشکیل شده، بخش نخست شعرهای خود بیابانکی است و بخش دوم شامل چند شعر طنز است که با جواد زهتاب به صورت مشترک سروده شده اند.طنز به همراه واژگان و اصطلاحات نزدیک به آن نظیر هجو ، هزل و فکاهه، در ادبیات فارسی ، بویژه شعر و نثر معاصر ،دارای تاریخچه ای پربار است.

بین طنز، هزل و هجو تفاوتهای ظریفی وجود دارد. به طور خلاصه می توان گفت هزل بیشتر جنبه تفریح و سرگرمی دارد و هجو نیز اغلب جهت انتقامجویی گفته می شود و گوینده هجو اغراض شخصی دارد.این در حالی است که طنز ، صورت پالایش یافته و ارزشمند شوخی است که معمولاً با زبانی تلخ و با هدف اصلاح اجتماع و آگاه کردن افراد نگاشته می شود و قصد آن تنها لذت و سرگرمی نیست. طنز نویس اشتباه‌ها یا جنبه های نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوه ای خنده دار به چالش می کشد.

اگر بخواهیم از این زاویه به سروده های کتاب «هی شعر تر انگیزد» نگاه کنیم ، باید بگوییم که بیشتر شعرهای این مجموعه به معنای واقعی کلمه ،«طنز» اند؛ طنزی که در عین صمیمیت و ایجاد لذت و نشاط ، از لودگی و شوخی های بی مزه نیز فاصله می گیرد. به گفته «جوونال» شاعر و طنز پرداز لاتین «هر چیزی بالقوه سنگریزه آسیاب طنز پرداز است.». شاید به همین دلیل است که در کتاب «هی شعر تر انگیزد» هرچیزی دستمایه سعید بیابانکی برای آفرینش یک شعر طنز شده است.از مدل مو و مانتوی دختران و عمل بینی گرفته تا وعده های انتخاباتی یک نامزد و کلاس های کنکور و کمیته انضباطی و ... خلاصه هر سوژه ای که فکرش را بکنید:

به من نیگا نکن آهای برادر ! / خودت مگه نداری خوار و مادر ؟

تقصیر خیاطای روسیاهه / مانتوی من اگه یه کم کوتاهه !

آداب پایتخت نشینی نخواستیم/ یک چسب گنده بر نوک بینی نخواستیم

خواننده های روی زمین خوش صداترند / خواننده های زیر زمینی نخواستیم

پیداست من مهندس خوبی نمی شوم / من جزوه های گاج ندارم ، شما چه طور ؟

طنز کلامی و بازی های زبانی بیشترین کاربرد را در شعرهای این مجموعه دارند.شاعر با آگاهی کاملی که نسبت به آرایه های شعری و صنایع ادبی نظیر کنایه و ایهام و اغراق، تضاد و ... دارد بخوبی توانسته از این صنایع در جهت طنز آفرینی بهره بگیرد:

گشت ارشاد اگر افاقه نکرد / صد و ده تا کلانتری داریم!

معایبش ؟ هیچی نداره ...ماهه / محاسنش ؟ عین قدش کوتاهه!

دین را دبیر جبر به ما یاد داده است / قربانتان ! معلم دینی نخواستیم!

چندین شعر این کتاب در واقع نقیضه هایی هستند بر سروده های شاعران دیگر.

نظیره گویی یا تقلید طنزآمیز (parody) به نوعی تقلید سخره آمیز ادبی گفته می شود که در آن نویسنده یا شاعر از سبک، قالب، و طرز نگارش نویسنده یا شاعری خاصّ تقلید می کند، ولی به جای موضوعات جدّی و سنگین ادبی در اثر اصلی، مطالبی کاملاً کم اهمّیّت و در عین حال طنز آمیز را می گنجاند. از جمله نقیضه های خوب این کتاب می توانیم به این موارد اشاره کنیم :

چاهی بزن که گاهی پشتک در ان توان زد/ شعری بخوان که پوز نسل جوان توان زد

(نقیضه بر غزل معروف حافظ : راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد / شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد )

رنگ مویی خریده ام که مپرس/خط چشمی کشیده ام که مپرس

(نقیضه بر غزل مشهور حافظ : درد عشقی کشیده ام که مپرس / زهر هجری چشیده ام که مپرس )

هان ای جهان که نصف جهان از تو بی خبر !/ رشت از تو غافل و همدان از تو بی خبر (نقیضه بر غزل عطار : ای در درون جانم و جان از تو بی خبر / وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر )

همچنین در یکی از شعرها این بیت را می خوانیم :

پیکان سالخورده ! نترس از عوض شدن/ این بار می برند گل آرایی ات کنند

که یاد آور غزلی از فاضل نظری است : از باغ می برند چراغانی ات کنند / تا کاج 
جشن های زمستانی ات کنند.

یکی از ویژگی های شاخص این کتاب استفاده فراوان شاعر از اسمهای خاص است. از اسامی شاعران و هنرپیشگان ایرانی و خارجی گرفته تا سیاستمداران ، کارگردانان، خوانندگان و ... به گونه ای که شاعر در مقدمه کتاب فهرستی از این اسامی را ردیف کرده و با بیانی کنایی و شیطنت آمیز ، ذکر این 
اسم ها را کاملاً اتفاقی یا بنا به ضرورت وزن و قافیه دانسته است .حال آنکه با مطالعه شعرها متوجه می شویم که بسیاری از این اسمها خیلی هم اتفاقی به کار نرفته اند!

نکته ای که در این خصوص باید 
یاد آوری کرد، این است که اگرچه ذکر این نامها چاشنی طنز شعر را زیاد کرده است، اما گاه استفاده شاعر از این نام ها ، ممکن است شعر را تاریخ مصرف دار کند.معلوم نیست که آیا10 سال دیگر خواننده این شعرها از این ابیات همان قدر لذت ببرد که ما در این دوره :

کسی آنجا نیوز می خواند ؟/ افتخاری هنوز می خواند ؟

رفته آیا به سمت بهبودی /حرکات سهیل محمودی ؟...

برف و باران نیامده ؟ به درک/ ما که باران کوثری داریم !

زبان بیابانکی در سروده های این کتاب ، زبانی ساده و روان ، سالم ، بدون دست انداز و پیچیدگی است و این نکته را باید از نقاط قوت کتاب دانست که در شعرهای طولانی کتاب بویژه شعر «گلنار» -از بهترین شعرهای این مجموعه- کاملاً مشهود است.


4525412
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است