کتابهای او همگی مؤید یک واقعیت است که شریعتی لحظهای از فکر دفاع از آرمانهای دینی بازنایستاد.
او در کتاب «پدر مادر ما متهمیم» سعی میکرد که باب تفکری جدید را برای پدران و مادران درباره نحوه تربیت و تعلیم فرزندان بازنماید.
کتاب انسان، اسلام، مارکسیزم در حقیقت نخستین «تزی» است که از موضع دینی علیه مارکسیزم عنوان شده است. اهمیت این کتاب به دو دلیل است، نخست اینکه «شریعتی» این کتاب را در حالی مینویسد که نگرش عام روشنفکران و تسلط مارکسیزم و ادبیات کمونیستی بر ساحت دانشگاه و جریانهای نخبهگرا بسیار شدید بود و این کتاب در نقد انسانشناسی مارکسیستی و ترویج دیدگاههای توحیدی درباره انسان اهتمامی جدی از خود نشان داد. دلیل دیگر اهمیت کتاب یاد شده تحلیل علمی مارکسیزم و نقد علمی تفکر یادشده با استعانت از زبان روز و فهم مخاطبین آن زمان باعث گردید که برای اولین بار «جریان مذهبی» موجود در سطوح روشنفکری و دانشگاهی، این امکان را بیابند که از ساحت دین دفاع کنند و دین اسلام وارد جامعه نخبهگرا گردید.
شریعتی با طرح اندیشههایی مانند «شهادات» - علی مکتب وحدت عدالت - علی حقیقتی بر گونه ساطیر، حسین وارث آدم، ابوذر غفاری و دهها اثر دیگر روح مبارزه و ایستادگی در مقابل ظلم را در میان دانشجویان و دیگر طبقات اجتماعی زنده کرد.
واژههایی مانند مستضعف، مستکبر، طاغوت، ملأ، مترف، ائمهالکفر، انقلاب شیعی، کنز، انفال و دهها کلمه دیگر «بار» مفهومی مطلقاً دینی و برگرفته شده از آیات قرآنی، برای نخستین بار توسط زندهیاد دکتر شریعتی وارد حوزه ادبیات دینی و سطوح عمومی گردید.
نسل جوان با فراگیری این واژههای کلیدی خود را برای رویارویی با دیگر فرهنگها - فرهنگ مارکسیستی و دیگر مکتبهای بهتر- ساخته و آماده میکردند.
جنب و جوش و تب و تاب بهوجود آمده در دهه پنجاه، بخش وسیعی از حیات خود را مدیون سخنان و دیدگاههای مکتوب زندهیاد شریعتی است.
شریعتی فرزند زمانه خویش بود. او با تمام وجود سعی کرد تا از تفکر دینی «ایدئولوژی مبارزه» بسازد، در حالی که در روزگار معاصر برخی از روشنفکران سعی میکنند تا دین را از غالب تفکر انقلابی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اجرایی خود تهی سازند و اینگونه بنمایانند که گویا بزرگترین اشتباه شریعتی تلاشی بود که آن مرحوم برای تبدیل اسلام به راهنمای علمی مبارزه و تبدیل اسلام خنثی به اسلام سیاسی و انقلابی به سامان رسانید.
بیتردید نقد و بررسی بیطرفانه دیدگاههای اندیشمند و مبارز انقلابی مانند مرحوم شریعتی نه تنها یک نیاز، بلکه یک ضرورت است، ولی آنچه باید هماره مورد توجه منتقدین آن مرحوم قرار گیرد، تلاشی است که شریعتی برای دفاع از تفکر دینی در زمانه غربت و غیبت دین در سطوح روشنفکری و... انجام داد، تلاشی که دریچه فرهنگ، جهاد، شهادت، دین، شناخت اسوههای شیعی به زبان روز و دهها مسئله و موضوع دیگر را به روی دوستداران تفکر دینی باز کرد، او فرزند زمانه خویش بود و هرگونه نقد و بررسی احوال آرا و دیدگاههای او بیتردید باید در همان ظرف زمانی و با توجه به نیازها، شرایط، واقعیتها و مسائلی باشد که در آن روزگار مخاطبین شریعتی را دربرگرفته بود. شریعتی، بیتردید نقشی انقلابی و کارساز از خود به جای گذاشت. خدای او را با دوستداران دین و ابرار محشور فرماید.
6859809