به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، ماشاءالله شاکری سفیر سابق ایران در اسلامآباد و پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل شبه قاره در میزگرد خبرگزاری فارس به بررسی مناسبات تهران و اسلامآباد در سال 2014 و تحولات این کشور پرداختند.
فارس: به اعتقاد شما آیا پاکستان در مبارزه با تروریسم و افراطگرایی موفق عمل کرده است؟
شاکری: افراطگرایی و تروریسم متاسفانه آفتی است که امروز بسیاری از نقاط جهان را گرفته و در درون خانواده اسلامی قربانی میگیرد. در پاکستان تروریسم با اشکال دیگری از ستیزهجوییهای مسلحانه در هم تنیده شده و باید برای درک بهتر آنها را از هم تفکیک کنیم. در پاکستان بیش از 60 گروه ستیزهجو وجود دارد که بعضی از آنها دارای مشی و مرام و آرمان مذهبی و بعضی از آنها قومی و بعضی هم جداییطلب هستند.
اکثریت این گروهها با دولت پاکستان، نیروهای مسلح، عوامل انتظامی و امنیتی این کشور درگیر هستند. بیشترین قربانیان را گروههای افراطی ستیزهجو مانند طالبان پاکستان از نظامیان پاکستان گرفتهاند.
آخرین مورد حادثه تروریستی مربوط به وقایع دلخراش 25 آذر امسال در یک مدرسه وابسته به ارتش در پیشاور بود که طی حملهای از سوی تروریستهای طالبان 140 دانش آموز به خون غلطیدند.
موسسه مطالعات صلح پاکستان آماری را مربوط به سال 2014 میلادی که درباره وقایع تروریستی در این کشور بود را منتشر کرد که یک هزار و ۲۰۰ حمله تروریستی در پاکستان رخ داده که طی آنها بیش از یک هزار و ۷۰۰ نفر جان باختهاند و بیش از سه هزار نفر زخمی شدهاند که 36 درصد این حملات تروریستی مستقیماً متوجه نیروهای انتظامی و امنیتی و نهادهای قانونگذاری این کشور بوده است .
*جدیت دولت و ارتش پاکستان در مبارزه با ترویسم
آمار خسارات تروریستی در سال گذشته 30 درصد کاهش نشان میدهد که دولت پاکستان خسارات مالی ناشی از تروریسم را بیش از 50 میلیارد دلار برآورد کرده که مطمئناً بیشترین آسیب از ناحیه گروههای افراطی به مردم و کارکنان دولتی و نظامی پاکستان وارد شده است.
مبارزه با آفت شوم تروریسم بسیار پیچیده است. حاکمیت پاکستان در این باره تردیدی ندارد که باید با این آفت مبارز صورت گیرد، ولی با کمال تاسف باید اذعان کرد که مشکل از خارج از پاکستان نشأت میگیرد.
اینکه بگوییم دولت پاکستان برای مبارزه با تروریسم تلاش نمیکند ادعا یا استنباط نادرستی است، زیرا دولت و ارتش پاکستان در مبارزه با تروریسم جدی هستند؛ علیرغم اختلاف نظرهایی که در نوع رویکرد در اوایل دولت فعلی پاکستان پیش آمد، ولی تا خشکاندن ریشه تروریسم راهی طولانی دارد.
عملکرد، خاستگاه و اهداف تروریسم در بلوچستان با تروریسم در وزیرستان و پیشاور تفاوت دارد. دولت پاکستان به دلیل محدودیتهای خود اولویتی را برای مبارزه با تروریسم در وزیرستان قایل است و خود به خود نیز امکانات تخصیص یافته در بلوچستان کمتر و نتیجتاً بهرهوری پایینتر میآید و این موضوع مبارزه با تروریسم را دشوار میکند.
عامل دیگری که مبارزه با تروریسم را در پاکستان دشوار کرده نقش عوامل غیر پاکستانی در حمایت، هدایت و تامین مالی عملگران ستیزهجو است. وقتی ارادههای منطقهای و فرامنطقهای برای ناامن نگهداشتن منطقه وجود داشته باشد، مبارزه با عاملان بومی به خشک شدن ریشه تروریسم نمیانجامد و به همین جهت این داستان در پاکستان خلاصه نمیشود، زیرا امروز شاهد تکرار این پدیده در مناطق دیگر با تزریق منابع مالی، تامین تسلیحات برای روشن نگهداشتن آتش فتنه در پاکستان، افغانستان، سوریه، عراق و...هستیم.
عناصر تشکیل دهنده پیوند بین ایران و پاکستان و عوامل مقوم این پیوند غیر قابل خدشه و غیر قابل تخریب هستند، از جمله این عناصر همسایگی، اعتقادات مشترک، اشتراکات زبانی و فرهنگی، حوزه تمدنی ایران که تا شبه قاره و فراتر از آن امتداد دارد.
ملازهی: این تحلیل که اولین تنش بین ایران و پاکستان را مسئله تروریسم و گروههای افراطی که در منطقه خاورمیانه و جنوب آسیا فعال هستند در روابط ایران و پاکستان تاثیرگذار هستند وجود دارد که برخی از این گروهها تلاش میکنند جنگ فرقهای راه بیندازند و مشکلاتی را بین شیعیان و اهل سنت ایجاد کنند.
برخی گروهها مانند سپاه صحابه و لشگر جنگوی در پاکستان ریشه دارند و ترورهای هدفمندی را در کراچی و کویته انجام میدهند که عمدتاً وابسته به گروههای تروریستی هستند و گفته میشود که بخش امنیتی ارتش پاکستان هم از این گروهها حمایت میکرده و یا میکنند.
*تروریسم و تاثیر آن بر روابط تهران و اسلامآباد
یکی از موضوعاتی که میتواند در مناسبات ایران و پاکستان در سطح محدودی دلخوری بین تهران و اسلامآباد ایجاد کند بحث تروریسم است و همین مسئله هم تا حد زیادی با مسائل مرزی بین ایران و پاکستان ارتباط پیدا میکند، زیرا در این منطقه گروههایی وجود دارند که از مرز عبور و برای جمهوری اسلامی ایران مزاحمتهایی را ایجاد میکنند و این در حالی است که ارتش و نیروهای نظامی پاکستان نمیتوانند چندان بر مرزها نظارت داشته باشند.
تهران از اسلام آباد خواسته است که در زمینه مبازره با تروریستهای در منطقه غربی کشورش کاملاً فعال باشد و گروههایی که ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنند را تحت کنترل درآورد که نمونههایی از اقدامات ضد امنیتی علیه ایران را در سال گذشته از سوی گروههای تروریستی شاهد بودیم که چند مرزبان ایران توسط گروههای تروریستی ربوده شدند که هنوز تکلیف یک نفر از آنها روشن نیست. ایران از پاکستان انتظار دارد برای کنترل مرزهایش جدیتر و فعالتر رفتار کند و این در حالی است که پاکستان این انتظار تهران را تاکنون برآورده نکرده است.
فارس: فکر میکنید که مهمترین عامل تاخیر در عملیاتی شدن خط لوله صلح چیست؟
شاکری: بیشتر از ایران خود پاکستانیها به اهمیت این خط لوله و حیاتی بودن آن برای تامین بخشی از نیازهای انرژی پاکستان واقف هستند.
یکی از بحرانهای جدی امروز برای پاکستان بحران انرژی است. منابع داخلی گاز پاکستان به سرعت در حال کاهش است، ضمن اینکه نیاز امروز پاکستان روزانه بیش از 60 میلیون متر مکعب گاز است.
1.5 میلیون تقاضا برای انشعابات جدید گاز در صف انتظار وجود دارد که هر روز به این فهرست اضافه میشود. همچنین توسعه زندگی شهری و روند فزاینده مهاجرت به شهرها، پاکستان را نیز مصون نگذاشته و اینها همه به مفهوم رشد روز افزون انرژی در این کشور است.
*مانعی برای آغاز صادرات گاز ایران به پاکستان وجود ندارد
ماجرای احداث خط لوله صلح ماجرایی طولانی است. یک بار هندیها از این همکاری خارج شدند و دلایل آن هم برای ما روشن است. امروز هم پاکستانیها به دلایل پیدا و ناپیدا مشابه دلایل هندیها از ایفای تعهدات خود ناکام ماندند و متاسفانه زیان اصلی متوجه صنعت، اقتصاد و معیشت مردم آنها است.
مانعی برای آغاز صادرات گاز ایران به پاکستان وجود ندارد، ولی به نظر میرسد مانع اصلی آماده نبودن زیربناها در آن سوی مرز ایران است. ضمن اینکه پاکستان در هیچ کدام از قراردادهای گازی مورد ادعای خود چه با بعضی از کشورهای حوزه خلیج فارس و چه با کشورهای آسیای میانه به نتیجه روشن و عملی نرسیده و به نظر میرسد بحران انرژی در پاکستان همچنان تداوم خواهد داشت.
ملازهی: مسئله عدم اجرای توافق خط لوله گازی صلح بین ایران و پاکستان باعث شده که روابط دو کشور کمی به تیرگی بگراید و با اینکه دولت پاکستان قراردادی را در این زمینه با تهران منعقد کرده و با اینکه دولت ایران از عسلویه تا ایرانشهر و تا نزدیکیهای مرز این خط لوله را کشیده است و در حقیقت وظایف خود را برای احداث این خط لوله انجام داده ولی دولت پاکستان به دلایل مختلفی که چندان منطقی به نظر نمیرسید، به ایران اعلام کردند که چون ما 500 میلیون دلار کسری برای احداث این خط لوله داریم باید تهران به اسلامآباد برای ساخت این خط لوله وام دهد.
دولت پاکستان برای عدم اجرای خط لوله صلح بهانهای را اعلام کرده بود که بعدها معلوم شد این حرف آنها بهانهای بیش نیست و به نظر میرسد که بیشتر تاثیرگذاری شرایط موجود بین ایران و آمریکا وجود داشته است.
خط لوله صلح بلاتکلیف باقیمانده است و اگر پاکستان به تعهدات خود مبنی بر احداث خط لوله در سرزمین خود اقدامی را انجام ندهد با توجه به مفادی که در قرارداد خط لوله منعقد شده، جمهوری اسلامی ایران میتواند از اسلامآباد غرامت دریافت کند ضمن اینکه مسئله عدم اجرای خط لوله صلح میتواند روابط بین ایران و پاکستان را سرد کند.
*هیچ جایگزینی برای گاز ایران برای پاکستان متصور نیست
مادهای در قرارداد خط لوله صلح وجود دارد که اگر یکی از طرفین قرارداد به صورت یک طرفه آن را باطل کند باید جریمهای را پرداخت کند، اما واقعیت این است که پاکستانیها این قرارداد را نقض نکردهاند و فقط گفتهاند ما مشکلاتی داریم که باید برای احداث این خط لوله به ما فرصت دهید ضمن اینکه یکی از مقامات پاکستانی نیز اعلام کرده که اسلامآباد طی دو سال آینده این خط لوله را اجرایی خواهد کرد.
دولت پاکستان از لحاظ اقتصادی وضعیت مناسبی ندارد. رشد اقتصادی پاکستان و همچنین صنعت آن نیازمند تأمین انرژی فراوانی است و کشور دیگری هم نمیتواند به اندازه ایران منابع عظیم گازی در اختیار پاکستان قرار دهد.
برخی اقدامات کشورهای خارجی برای انصراف پاکستان از حضور در خط لوله صلح و احداث خط لوله جایگزین آن مشاهده شده است. خط لوله آسیای مرکزی که از طریق ترکمنستان و افغانستان و سپس به پاکستان در نظر گرفته شده هم به دلیل عدم امنیت لازم و وجود جنگ در آن مناطق قابلیت اجرایی ندارد، پس اسلام آباد باید بداند که هیچ جایگزینی برای گاز ایران برایش متصور نیست.
فارس: مناسبات تجاری و اقتصادی ایران و پاکستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
شاکری: روابط ایران و پاکستان در اشکال فرهنگی، سیاسی، امنیتی، همکاریهای بینالمللی کما فی السابق ادامه دارد. مشکل بین دو کشور عمدتاً در زمینه اقتصادی است و با اینکه تولید ناخالص ملی پاکستان 230-240 میلیارد دلاری است این نشان دهنده عدم قدرت اقتصادی این کشور است.
پاکستان نیازمند وامها و استقراض از نهادهای پولی بینالمللی و کمکها از سوی کشورهای عربی است و این موضوع یک سلسله الزاماتی هم را بر مقامات پاکستان به بار میآورد.
*بخش خصوصی ایران بازار پاکستان را جدیتر بگیرد
پاکستان در عین حال که میتواند به بعضی از نیازهای ما چون میوه، برنج، تولیدات نساجی و... پاسخ دهد، ولی با این حال ایران نیز در حوزههایی چون انرژی اعم از گاز، نفت و برق و محصولات پتروشیمی و فرآوردههای غذایی و لبنی، صنایع ساختمانی و خدمات فنی و مهندسی میتواند در پاکستان بازاریابی کند. ضمن اینکه بخش خصوصی کشور ما باید بازار پاکستان را جدیتر بگیرد.
همکاریهای بینالمللی در موضوعاتی چون حقوق بشر و یا حمایت پاکستان از برنامه صلحآمیز هستهای ایران نمونههایی از همکاریهاست که در گذشته بوده و میتواند تداوم یابد. البته در بخش حمل و نقل، ظرفیتهای بالقوه و استفاده نشدهای هم داریم که اتصالات ریلی بین دو کشور و جاده و دریا حوزههای عظیم و پربازدهی هستند که میتوان روی آنها کار کرد و بهتر است که این را بدانیم راه مطمئن دسترسی پاکستان به بازارهای اروپایی از مسیر ایران میگذرد.
*مناسبات تهران و اسلامآباد با دولتهای مختلف در ۲ کشور دستخوش فراز و نشیب جدی نمیشود
امروز به جز گردشگران زیارتی گردشگر دیگری را از پاکستان در ایران نداریم که فکر میکنم باید روی این زمینه به ویژه در حوزه گردشگران درمانی که هم امکانات در کشور ما قوی است هم با آداب و سنتهای اسلامی در کشورمان بسیاری از دغدغههای این مسافران رفع میشود، بیشتر کار کنیم.
مناسبات ایران با پاکستان به گونهای است که با دولتهای مختلف در تهران و اسلام آباد دستخوش فراز و نشیب جدی نمیشود. ضمن اینکه به عنوان یک نکته این را یادآوری میکنم که سفارت پاکستان در واشنگتن حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در آمریکا است و این موضوع قدمت 30 ساله دارد.
*روابط تجاری مثبت ایران و پاکستان
ملازهی: تجارت در روابط بین دو کشور مثبت است که در آینده نزدیک مبادلات اقتصادی بین تهران و اسلامآباد روند رو به رشدی را به خود خواهد دید. واقعیت این است که پاکستان یکسری امکاناتی را در اختیار دارد که بازار مصرف آن در ایران وجود دارد و ایران هم کالاهایی را تولید میکند که در پاکستان علاقهمندان فراوانی را دارد ضمن اینکه انرژی تولیدی پاکستان به رغم مشکلات به وجود آمده در خط لوله صلح نیازمند انتقال برق از ایران به پاکستان است و این فرصت خوبی است که دو کشور میتوانند به خوبی از آن برای توسعه مبادلات تجاری و اقتصادی استفاده کنند.
در ایران امکاناتی وجود دارد که پاکستان به شدت به آن نیاز دارد و تبادلات آن میتواند جنبههای مثبتی را در مناسبات دو کشور به وجود آورد. البته یکسری مشکلات هم در خاورمیانه وجود دارد که به دلیل درگیری و خشونت در این منطقه چندان نباید انتظار آرامش داشته باشیم.
فارس: مسائل منطقه از جمله اوضاع افغانستان و سوریه بر روابط ایران و افغانستان تا چه اندازه تاثیرگذار است؟
شاکری: نقش عوامل غیر پاکستانی در حمایت، هدایت و تامین مالی عملگران ستیزهجو مبارزه با تروریسم را در پاکستان دشوار کرده است و وقتی ارادههای منطقهای و فرامنطقهای برای ناامن نگهداشتن منطقه وجود دارد، مبارزه با عاملان بومی به خشک شدن ریشه تروریسم نمیانجامد و به همین جهت این داستان در پاکستان خلاصه نمیشود، زیرا امروز شاهد تکرار این پدیده در مناطق دیگر با تزریق منابع مالی، تامین تسلیحات برای روشن نگهداشتن آتش فتنه در پاکستان، افغانستان، سوریه، عراق و...هستیم.
ملازهی: در مورد افغانستان نوعی رقابت در پشت پرده وجود دارد ضمن اینکه مسئولان افغانستان معتقدند که پاکستان در بخش امنیتی ارتش خود در تقویت طالبان نقش دارد.
تلاش طالبان برای به قدرت رسیدن مجدد در افغانستان به هیچ وجه مطلوب جمهوری اسلامی ایران نیست و به همین دلیل تهران میکوشد که حاکمیت در افغانستان به دست گروهک طالبان نیفتد، زیرا این گروه تروریستی در کارنامه سیاه خود حوادث سال 2001 در مزارشریف و حمله به سفارت کشورمان را دارد.
ترجیح ایران این است که راه حلی سیاسی همراه با مذاکرات برای مشکلات افغانستان پیدا شود، در حالی که پاکستان در این زمینه چندان با ایران هماهنگ نیست.
در مورد بحران سوریه دولت پاکستان بیشتر به سمت خط مشی اعلامی ترکیه و عربستان سعودی تمایل پیدا کرده و این موضوع دقیقاً برخلاف نظر جمهوری اسلامی ایران است، زیرا تهران کاملاً از دولت بشار اسد حمایت میکند. همچنین نیروهای حزبالله لبنان که متحد ایران محسوب میشوند نیز در سوریه در حال جنگ با تروریستها هستند.
به نظر میرسد که نوعی سردی در دیدگاههای ایران و پاکستان در مورد وضعیت سوریه مشاهده میشود که جهتگیریهای دو کشور بسیار با هم متفاوت است زیرا ایران از اسد و حاکمیت فعلی سوریه حمایت میکند در حالی که دیدگاههای پاکستان با عربستان سعودی و ترکیه نزدیک تر و در حقیقت آنها جزو مخالفان اسد محسوب میشوند.
در مناسبات ایران و پاکستان مسئله افغانستان و سوریه میتواند سردی را ایجاد کند که به هیچ وجه به نفع دو کشور نیست. به رغم اینکه یکسری مشکلات در روابط ایران و پاکستان وجود دارد، اما باید تاکید کنم که امنیت تهران و اسلامآباد به هم گره خورده و این در حالی است که امنیت این دو کشور هم کاملاً وابسته به امنیت افغانستان است، پس نباید این موارد، مناسبات کلی را تحت تأثیر قرار دهد.
گفتوگو و تنظیم: وحید ونایی
5739743