نگارنده سطور نمی تواند به خوبی حثق مطب را به جا بیاورد و حکمت و معنای اصلی کلام ایشان را هدف گزاری کند اما جمله ایشان را در قابی شکل گرفته از ده رفتارمردم به نمایش در می آورد وبه دو ضرب المثل در همین زمینه اشاره می کند تا بتواند سخن خود را آغاز کند .
جمله استاد جوادی آملی را می توان دراین دو ضرب المثل مورد بررسی قرارداد:
از کوزه همان تراود که در اوست
الناس علی دین ملوکهم
هر گاه در مباحث شخصیت شناسی از مردم کشوری یاد می شود بدین منظور نیست که همه را شامل می گردد بلکه نویسنده می خواهد شاخص های رفتاری شایع در آن جامعه را نشان دهد از اینرو با اشاره به برخی از ظواهر مردم کشورمان ، باطن مسئولان را بهتر بشناسیم :
1- بی انضباطی در انجام تعهدات و قرارها و عدم تعهد زمانی به وعده هایی که می دهند و عادی شدن عدم حضور در زمان های مقرر.
2- تلخ بودن حقیقت در نزد عموم مردم به گونه ای که کمتر فردی را پیدامی کنی که حق مطلب را بگوید و اتفاقا ً اگر کسی هم جرآت حق گویی پیدامی کند متهم می شود که پشتش به جایی گرم است و...
3- دروغ گویی باعث شیوع بدبینی در جامعه شده است زیرا دیده می شود که فرد چون خود دروغ می گوید ، بنا رابراین می گذارد که دیگری هم دروغ می گوید و این دور تسلسل ادامه پیدامی کند . بخصوص که همه می دانند و می گویند قصدشان دروغ مصلحتی است و این بابی بوده است که در قرون اخیر در فقه شیعه راه پیداکرده در حالی که راست گویی بالاترین و بهترین مصلحت است زیرا خالق راستی ، خدای حکیم است وبس
4- بی اعتمادی در بین تولید کنندگان و فروشندگان و خریداران . چانه زنی و گرفتنن تخفیف امروزه در تمامی سطوح جامعه شایع گردیده است زیرا خریدار به خوبی می داند که قیمت اصلی ، چیزی نیست که فروشنده می گوید و فروشنده هم می داند اگر قیمت درست راهم بگوید مشتری باز چانه می زند واز سوی دیگر تولیدکننده هم برای فروش بیشتر با استفاده از برند خارجی جنس داخلی خودرا عرضه می کند و بطور عام دیگر تعاریف تولیدکننده و فروشنده از کالای خود نزد فروشنده فاقد اعتبارمی باشد.
5- دو رویی و تظاهر و ریا از مشکلات جدی کشور ماست که از جمله دلایل کاهش ازدواج در بین جوانان و استقبال نکردن صاحبان سرمایه اعم از داخلی و خارجی می باشد و در مذاکرات و معاملات اطمیانی به هویت طرف مقابل نمی باشد . وبه تعبیری دیگر بین ظاهر و باطن مردم وبین ادعا ئی که می کنند و حقیقت و جودی اشان فرسنگ ها فاصله است .
6- تکروی و دوری از اجتماع . پنهان کردن داشته ها ی خویش از چشمان سایرین و و قیاس کردن خود با دیگران ، تخریب افراد شایسته به قصد بالا رفتن خویش ،ره صدساله را یک شبه طی کردن از خصوصیات عمومی می باشد .
7- تملق صاحبان قدرت و ثروت و بت ساختن و استادی در اسطوره سازی از افراد نامور .
« شاه می سازد که خود وزیر دربار شود وشاه را نگه می دارد تا خود وزیر دربار بماند »
8- بی هدف زندگی کردن و نداشتن برنامه برای فردای خویش و حکومت نا امیدی از فردای بهتر در رفتار سازنده و توزیع کننده و مصرف کننده . در اغلب فضاهای عمومی ، متخصص و دانشجوی این کشور نمیداند فردایش چگونه رقم می خورد و...
9- داوری رفتار و اعمال افراد بدون اینکه شناختی از وی داشته باشد ویا خود صلاحیت داوری را داشته باشد و فقدان فرهنگ نه گفتن و نمی دانم و نمی توانم زیرا ندانستن و نتوانستن را ننگ خویش به حساب آورده و ازاین رو خودرا مسلط وآگاه در هر زمبنه ای می داند و هر سمت و مقامی که به او پیشنهاد می شود می پذیرد . ( به یاد می آورم فردی در یکی از ادوار دولت ها ی بعدازانقلاب در حالی که یک دوره وزیر کار بود در دوره بعد وزیر آموزش و پرورش شد ) !!! و از این دست انتصابات به فراوانی مشاهده می شود و هیچکس در جای خود قرارندارد !!!
10- مرد سختی ها نبودن و جیم شدن و خالی بندی و رندانه بودن و زرنگ بازی و به فکر امروز خود بودن و رسیدن به مال و زندگی ظاهری از طریق پارتی بازی و جعل عنوان واسناد و هویت کاذب و پر زرق و برق و فریبنده !!!
به همین میزان از رفتارهای متبلور در ظاهر مردم که نشان دهنده باطن مسئولان است بسنده می کنم تا بدانیم چفدر راه پر فراز و نشیبی را برای تعالی و یافتن کمال در پیش رو داریم و چقدر ظاهر مردم با باطن مسئولان شباهت به یکدیگر دارد و از یکدیگر متاثر شده اند .
دکترمرتضی بهشتی، حقوقدان و پژوهشگر
9379162