به گزارش ایسنا، دکتر کمال خرازی در همایش «مدیریت استعدادها در هزاره سوم» که در سالن اجتماعات جابربن حیان دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی شریف با حضور جمعی از اساتید دانشگاهها، روانشناسان، متخصصان مدیریت و دانشجویان برگزار شد، با تشریح علوم شناختی و گستره آن گفت: علوم شناختی به عنوان یک حوزه میانرشتهای بر سایر رشتهها از جمله مدیریت نیز تأثیر گذاشته است؛ به طوری که میتوان از رویکرد شناختی به مدیریت سخن گفت.
وی توضیح داد: گرث مورگان، نظریهپرداز مشهور سازمان و مدیریت با استفاده از استعاره مغز به تبیین نظریه مدیریت شناختی پرداخته است.
استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش به کاربرد علوم اعصاب شناختی در مدیریت و کمکی که میتواند به مدیریت استعدادها ارائه دهد، پرداخت و گفت: اگر در سازمان هم بتوانیم همچون اتصالات بین نورونی در مغز اتصال انسانها در سازمان را تسهیل کنیم، میتوانیم به یک نوع هوش و خرد جمعی سازمان دست یابیم.
وی افزود: در سازمان باید همچون مغز بین تهدید و پاداش توازن برقرار کنیم، تهدید موجب انگیزه دفاع و پاداش موجب انگیزه انجام کار میشود.
استاد پژوهشکده علوم شناختی با اشاره به مدل scarf (موقعیت، قطعیت، استقلال، پیوند و انصاف) گفت: بر اساس این مدل باید فرهنگی را در سازمان پدید آوریم که موقعیت کارکنان را مورد شناسایی قرار دهیم، با توزیع اطلاعات عدم قطعیت کاهش یابد، افراد استقلال خود را در تصمیمگیریها نشان دهند، احساس کنند که جزو یک جامعه ارتباطی هستند و انصاف نسبت به آنها رعایت میشود.
خرازی یادآور شد: در مدیریت سازمان باید استعدادها را بشناسیم، همانطور که در مطالعه مغز ظرفیتهای مغز را شناسایی میکنیم، ارتباطات افقی را در سازمان تسهیل کنیم، همانطور که بین نورونهای مغز اتصالات زیادی برقرار است و ابراز ایدههای جدید را در سازمان تشویق کنیم، همانطور که مغز موجب خلاقیت و نوآوری میشود.
وی گفت: تهدید را باید از سازمان حذف کنیم، همانطور که برای بهداشت مغز باید از ترس و تهدید برحذر باشیم و پاداش را در سازمان جاری کنیم، همان گونه که ترشح دوپامین در مغز مایه خرسندی و خوشنودی انسان را فراهم میکند.
خرازی، راز موفقیت و پیشرفت سازمانهای نوین مانند گوگل را نیز در برقراری اتصالات افقی بین کارکنان و تسهیل ایدهپردازی توسط آنها دانست.
انتهای پیام