به گزارش فرهنگ نیوز،‌ موضوع دورهمی شب گذشته در ارتباط با ظرفیت و جنبه داشتن یا نداشتن انسان ها بود. پس از اجرای استندآپ مهران مدیری و نمایش هایی درباره همین موضوع، مجری مهمان خود را اینگونه توصیف کرد:« مهمان داریم، چه مهمانی مثل قنده. مهران غفوریان».

 

غفوریان نیز در این برنامه با پاسخ های شیرین خود، به شیرینی و جذابیت دورهمی افزود. او بعد از سلام و احوالپرسی و تبریک عید در مورد پدر خود گفت: او ناخدای نیروی دریایی بود، علاقه به ساز زدن و نقاشی داشت و همیشه حافظ می خواند. 28 ساله بودم که او را از دست دادم.

 

این بازیگر کمدی نحوه بازیگر شدن خود را اینگونه تعریف کرد:

 

سال چهارم هنرستان بودم که برای برنامه ای به نام 39 به کارگردانی داریوش کاردان تست دادم. بیژن بنفشه خواه از کسانی بود که تست می گرفت و من را قبول کرد. در دانشگاه نقاشی خواندم ولی همه فکر می کردند من بازیگری می خوانم.

 

غفوریان در میان پرسش و پاسخ ها طنازی را فراموش نمی کرد و برنامه شادی را برای بینندگان دورهمی فراهم آورد.

 

او در پاسخ به این سوال که اگر خلبان بودی چه می شد، گفت: « چون ترسو هستم، دوست داشتم فقط قبل از بلند شدن هواپیما خلبان باشم! اگر احساس می کنید سر هواپیما به سمت پایین است، به خاطر وزن من است!»

 

مدیری پرسید:از چه چیزی می ترسی؟ غفوریان پاسخ داد: از ارتفاع، سوسک در هر اتفاعی و از پروانه هم می ترسم.

 

مهران غفوریان در رابطه با شهرت بیان کرد: شهرت را دوست دارم ولی هیچ وقت از شهرت سوءاستفاده نکرده و خودم را گم نکردم.

 

او اعتراف کرد که به همراه بیژن بنفشه خواه و حسین رفیعی برای امضا گرفتن مسیری را پیاده روی می کردند! و این مساله برایش در آن زمان جذاب تر از اکنون بود.

 

این بازیگر در رابطه با تنها فیلم جدی خود گفت: یک فیلم جدی با کارگردانی عبدالرضا کاهانی بازی کردم که خیلی متفاوت بود و دوست داشتم. فضای فیلم هایش خیلی رئال است و تمرین هایی به من داد که تغییر کنم.

 

غفوریان در مورد همکاری اش با مهران مدیری گفت: همکاری اول ما در برنامه 77 بود و از بین کارهای مشترک، در «شوخی کردم» قسمتی که بازجویی می شدم و همچنین نقش بهروز عشقی «در حاشیه» را خیلی دوست داشتم.

 

او خاطره ای جالب از صحبت کردن به زبان انگلیسی در برزیل با زبان طنز ویژه خود بیان کرد و گفت: در رستوران بعد از اتمام غذا برای درخواست صورت‌حساب به صندوق رفتم و با زبان انگلیسی توضیح دادم که صورت‌حساب را بیاورند ولی بعد از مدتی دوباره همان سفارش های قبلی مان را سرمیز آوردند!

 

غفوریان با اشاره به اینکه دو سال و چهار ماه است که ازدواج کرده، گفت: تصمیم داریم امسال بچه دار شویم. خیلی اهل اینکه بچه را در ناز و نعمت بزرگ کنیم، نیستم. اتفاقا دوست دارم به دست آوردن هرچیزی برایش جذاب شود. مثل خودم که از 17 سالگی کار کردم و هرچیزی که با پول کارم می خریدم، برایم جذاب بود.

 

مدیری پرسید: درست است که تصمیم داری زیر آسمان شهر 4 را بسازی؟ بله . شخصیت های این سریال آنهایی که قبلا بودند و در قید حیات هستند، حمید لولایی، یوسف تیموری، ملکه رنجبر و خودم در آن نقش داریم و احتمالا سریال 90 قسمتی باشد.

 

او از پدر مرحومش به عنوان تاثیرگذار ترین انسان زندگی اش نام برد و درباره او گفت: امکان نداشت چیزی را از من بخواهد و مقاومت کنم. زمان هایی که سرم خیلی شلوغ بود، برایم نامه می نوشت و به شدت نامه هایش تاثیرگذار بود و گاهی خیلی خجالت می کشیدم.

 

او به شوخی گفت: «دوران مدرسه وقتی به پدرم زنگ می زدند که به مدرسه بیاید، قبل از اینکه بداند موضوع چیست، اول من را کچل می کرد و بعد با هم می رفتیم مدرسه!»

 

البته من درسخوان نبودم و اول دبیرستان را سه سال خواندم.

 

غفوریان به عنوان درد دل در برنامه گفت: زندگی هنرمندان و بازیگران هم مثل همه خرج و هزینه دارد. خوش حسابی را دوست دارم و این مدل هایی که به تازگی پیش آمده که اول پول می گیرم، بعد می آیم را دوست ندارم: چون مدل ایرانی نیست. ان شاء الله همیشه حساب و کتاب همه درست بشود. البته نشده که تا به حال پول من را نداده باشند.

 

این بازیگر در ادامه از ارادتش نسبت به مهران مدیری صحبت کرد و گفت: وقتی با او کار می کنم آرامش عجیبی دارم و صدای مدیری هیچ وقت بالا نرفته است.

 

مدیری پرسید: آیا احساس خوشبختی می کنی؟ غفوریان پاسخ داد: نسبی رو به بالا.

 

مدیری: به موزه دورهمی ما...

 

غفوریان: خوش آمدید!

 

با این شوخی، مهران غفوریان یک جلد شاهنامه را که هدیه کیومرث ملک مطیعی به او بود ، به موزه دورهمی هدیه داد.