مریم یعقوبی:
طی یک سالی که از آغاز اجرای برجام میگذرد، ارزیابیهای فراوانی درباره عملکرد دولت در استفاده از فرصت رفع تحریمها صورت گرفتهاست. موافقان و مخالفان این توافق جنبههای مختلفی را بررسی کرده و هر یک نیز مستنداتی به سود دیدگاههای خود ارائه دادهاند. در شرایطی که اقتصادایران یکسالگی این توافق بزرگ راپشت سر می گذارد، فرصت فراهم شد تا فارغ از تک و پاتکهای سیاسی دو کارشناس اقتصادی کشور درباره دستاوردهای برجام در کافه خبر مورد بررسی قرار بگیرد، تا با ارائه ادله خود به دفاع یا نقد عملکرد دولت یازدهم در بهرهبرداری از برجام بپردازند.
حیدر مستخدمین حسینی که سابقه مسئولیتهای مختلفی در حوزههای صنعتی، دولتی، پولی و بانکی را در کارنامه خود دارد و اظهاراتش طی چند سال اخیر او را به عنوان یکی از منتقدان دولت یازدهم به جامعه معرفی کرده است،در جایگاه نقد تاثیر دستاوردهای برجام بر اقتصاد ایران قرار گرفت و یوسف حسنپور کارسالاری محقق و پژوهشگر مؤسسه مطالعات بازرگانی که از جمله کارشناسانی که به تحلیل دقیق آمارها شهره است هم در مقام دفاع در این نشست در مناظره نشست.این گفت وگو را بخوانید:
******
پرسش اصلی ما در این مناظره از کارشناسان حاضر این بود که دولت یازدهم تا چه حد توانسته است از برجام برای کاهش مشکلات اقتصادی کشور درست استفاده کند؟ و اگر نتوانسته موانع یا اشتباهات چه بودهاند؟
مستخدمینحسینی: به نظر من برای ارزیابی آنچه درباره برجام شاهد بودیم باید دو زاویه نگاه داشته باشیم. آنچه پیش از اجرای برجام درباره پیامدهای مثبت آن از سوی دولت و مدافعان توافق هستهای عنوان میشد و زاویه دیگر هم بررسی ظرفیت اقتصاد ایران در استفاده از برجام. مسئولان دولتی در تشریح پیامدهای برجام تا جایی پیش رفتند که حل تمامی مشکلات اقتصاد کشور مانند تورم، بیکاری، رکود... را به عنوان دستاورد برجام مطرح و تبلیغ کردند و حتی رئیسجمهور محترم گفتند با اجرای برجام مردم دیگر نیازی به 45 هزار تومان یارانه نقدی هم نخواهند داشت. یکی از تبلیغاتی که انجام میشد این بود که تمام تحریمها به صورت عملی برطرف میشود و ایران به اقتصاد بینالمللی باز میگردد، رشد اقتصادی شدیداً افزایش پیدا میکند و...
پس از برجام اما واقعیتهای اقتصاد یک به یک خود را نشان داد. به عبارتی دیگر باید ببینیم آیا تناسبی میان انتظاراتی که با تبلیغ پیامدهای برجام در جامعه ایجاد شد و واقعیتهای اقتصاد ایران وجود داشت یا خیر؟ یکی از واقعیتهایی که در هیاهوی تبلیغ درباره برجام کمتر به آن توجه شد، این بود که دولت نباید از اجرای برنامههایی ناظر بر توانمندیهای داخلی و استفاده از ظرفیتهای موجود غافل نشود.
حسن پور: آمارها نشان میدهد سرمایهگذاری بویژه در حوزه صنعت به شدت کاهش پیدا کرده است. این توقف تا حدود زیادی ناشی از چیره شدن فضای ناامیدی و یأس بر سرمایه گذاران پس از صدور قطعنامههای تحریمی علیه کشورمان بود. این شرایط همچنان هم باقی است. معنای این روند نزولی سرمایه گذاری، محدودیت ظرفیتهای مولد در اقتصاد طی سالهای آینده است. با حداکثر شدن تحریمها عملاً اقتصاد امکان هیچ حرکتی نداشت.
در چنین شرایطی دولت یازدهم شروع به کار کرد و انصاف هم این است که نسبت به ظرفیتهای داخلی و حمایت از صنعت بومی اقدامات خوبی انجام داد. این طور نبود که تمام تمرکز دولت به مذاکرات معطوف باشد و اقدامات مثبتی هم در حوزه تولید م صنایع داخلی داشت. اقتصاد ایران همچنان وابسته به نفت است ولی علیرغم اینکه از سال 86 تولید نفت کشور کاهش پیدا کرد، بالا رفتن قیمتهای جهانی آثار این کاهش تولید را تا حدود زیادی خنثی کرده بود ولی با اجرای تحریمها و کاهش تولید به حدود یک میلیون بشکه در روز عملاً اقتصاد کشور متوقف شد. با اجرای برجام ولی شرایط واقعاً تغییر کرد. آمار 6 ماهه نخست سال 95 و مقایسه آن با نیمه اول سال 94 که توسط مرکز آمار منتشر شده بخوبی نشان دهنده این تغییرات است. رشد اقتصاد ایران در نیمه اول سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود 6.5 درصد بوده است. 4.2 درصد از این رشد مستقل از نفت است. بنابر این اگر تعریف معمول از رونق و رکود را در نظر بگیریم که کشورهای دارای رشد بالای 3 درصد را دارای رونق میداند، به اعتبار گزارش مرکز آمار ایران، کشور ما در نیمه اول سال 95 از رکود خارج شده و در مسیر رونق قرار گرفته است.
عامل محرک اصلی این تغییر وضعیت، افزایش تقریباً دو برابری تولید و صادرات نفت و میعانات گازی است. بخش خدمات هم رشدی 2.7 درصدی داشته که شامل حمل و نقل و ارتباطات و گردشگری است.
بدون شک این موارد محصول اجرای برجام است و نمیتوان این تأثیرگذاری را منکر شد. بخش حمل و نقل و واسطه گری مالی تأثیری 6.8 و 11 درصدی در رشد اتصادی داشتهاند که قطعاً بدون برجام چنین تحولی ناممکن بود. اگرچه برخی مخالفان این گزارشها را آمارساری دولتی قلمداد کنند ولی واقعیت این است که منشأ انتشار این آمار همانن مرکز آماری است که همواره گزارشهای آن در هر دولتی مورد استفاده بوده است.
نکته مهم دیگر این است که برجام ضریب امنیت ملی کشور را بالا برده است چرا که رونق انرژی به عنوانن عامل محرک سایر بخشهای اقتصادی با اجرای برجام شرایط خوبی پیدا کرده است. این امنیت یکی از مؤلفههای مهم و مورد توجه در اقتصاد مقاومتی است. بنابر این برجام به تقویت اقتصاد مقاومتی هم کمک کرده است.
مستخدمین حسینی: مطالب آقای حسن پور به اعتقاد من قابل تأمل است؛ از نظر من ما همچنان در دوران رکود اقتصادی هستیم. اینکه گفته شد تجربه دو دوره متوالی رشد به معنای خروج از رکود است در مباحث اقتصاد کلان با اما و اگرهایی روبرو است و مورد اجماع تمامی کارشناسان و صاحبنظران نیست. نکته قابل تأمل در این اما و اگرها مسئله «رفاه» است.
در واقع بحث بر سر این است که رشد قاعدتاً باید رفاه به دنبال داشته باشد و اگر رشد اقتصادی در آمارها دیده میشود ولی رفاهی ایجاد نشده یعنی این رشد به رونق منجر نشده است. بانک مرکزی و مرکز آمار طی سالهای اخیر در مورد شاخصهای رفاه کاملاً ساکت بودهاند و هیچ آماری در این زمینه منتشر نکردهاند.
این سکوت در کنار مشاهدات ملموس روزمره همه ما با نظاره جامعه نشانی از افزایش درآمد مردم و رفاه عمومی نمیبینیم، شائبه ادامه رکود را بیش از پیش تقویت میکند. بنگاههای کوچک و متوسط تولیدی دچار مشکلات فراوانی هستند و بسیاری از آنها تعطیل شدهاند دولت تمام تمرکز خود را معطوف به بنگاههای بزرگ کرد و به عنوان مثال توجه ویژهای به خودروسازان کرد تا با این تصور که صنعت خودرو نقش پیشران را در اقتصاد بازی میکند، تحرکی ایجاد کند ولی تنها اتفاقی که افتاد خالی شدن انبارهای خودروسازها بود.
شبهه دیگر در مورد آمارهای منتشر شده این است که مرکز آمار و بانک مرکزی هنوز رشد اقتصادی سال 94 را اعلام نکرده ا ند پس چطور و بر چه مبنایی نرخ رشد سال 95 را محاسبه و اعلام کرده اند؟! من تأکید میکنم رشد اقتصادی اعلام شده تا حدود زیادی متأثر از نفت و میعانات گازی بوده و معلول رونق در بخشهای مختلف اقتصاد نیست.
به گفته مسئولان دولتی در آستانه برجام و پس از اجرای برجام حدود 250 هیأت تجاری از کشورهای مختلف به ایران سفر کرده اند، دستاورد این سفرها چیست؟ جز اینکه واردات ما از خارج افزایش پیدا کرده است؟ حال آنکه در تعاملات بینالمللی هر دو طرف باید نفع ببرند نه اینکه فقط ما وارد کننده باشیم و دیگران صادر کننده درحالی ما شاهد واردات فولاد یا کاشی و سرامیک هستیم که حدود 4 میلیون تن فولاد تولید داخلی و 40 میلیون متر مربع کاشی و سرامیک در انبارهای تولدی کنندگان ما دپو شده است.
مبدأ عمده این واردات هم چین است که وارد کنندگان ما اختیاری در انتخاب کالاهای وارداتی ندارند و اجباری است. نمونه بارز دیگر خرید هواپیماست. اجرای برجام مسیر سرمایهگذاری و همکاری مشترک را باز کرده است چرا دولت بر خرید هواپیمال کامل اصرار دارد؟ چرا اجازه نمیدهد طرفهای ایرانی با تولید کنندگان خارجی هواپیما همکاری کنند؟ این تکرار اشتباهات تاریخی در اقتصاد کشور است که پیش از این بارها مرتکب شده ایم.
خرید هواپیما و خودروی آماده هنر نیست. انتظار من از دولت تدبیر و امید تأکید بر سرمایه گذاریهای مشترک بود.
حسن پور: برخلاف گفته آقای دکتر مستخدمین حسینی، جزئیات آمار نرخ رشد اقتصادی حداقل در سایت مرکز آمار وجود دارد و منتشر شده است.
مستخدمین حسینی: من این آمارها را ندیده ام. باور بفرمایید.
حسن پور: اگر به قسمتی که من عرض میکنم، مراجعه کنید حتماً آمارهای منتشر شده را ملاحظه میفرمایید. در بخش حسابهای ملی در سایت مرکز آمار اگر دقت کنید نرخ رشد منتشر شده است. مستحضرید که نرخ رشد هم مانند تورم، نقطه به نقطه و انباشته محاسبه میشود. آمار منتشر شده هم از جنس انباشته است یعنی نرخ رشد مورد به مورد را در 6 ماهه اول امسال با نیمه نخست سال 94 مقایسه و محاسبه کرده است. به عقیده من افزایشهای اعلام شده نسبت به نیمه اول سال 94 قابل پذیرش است ولی اگر با نیمه دوم پارسال مقایسه شود به احتمال زیاد منفی خواهد شد.
تحلیل ما زمانی جامع تر خواهدبود که وضعیت رونق و رکود را در سمت تقاضا را هم ببینیم؛ آمارها میگوید 6 ماهه نخست 95 نسبت به مدت مشابه 94 هزینه مصرف بخش خصوصی حدود 2,7 درصد رشد کرده ولی در همین مدت، تغییرات موجودی انبار بخش خصوصی بالغ بر 31 درصد رشد کرده است. کنار هم قراردادن این دو عدد نشان می دهد که دولت در مدیریت انتظارات از برجام درست عمل نکرده است. این مدیریت نادرست در دو لایه، پیامدهای منفی داشته است؛ لایه نخست، مصرفکنندگان بودند که تحت تأثیر تبلیغات، خریدهای خود را به آینده موکول کردند و باعث شد تولیدات در انبارها بماند.
لایه دوم هم در بین مسئولان بود؛ برخی مسئولان ما هم خودشان ارزیابی دقیقی از آثار برجام نداشتند و تحت تأثیر همین ارزیابیهای نادرست،انتظارات غلطی مطرح می کردند مثل اینکه در مورد ارز بدون اینکه تخمینی از روند و زمان لازم برای گشایشهای ارزی داشته باشند، به رئیس جمهور نامه نوشتند که منابع ارزی لازم و کافی با اجرای برجام در اختیار است و باید یکسانسازی نرخ ارز هرچه سریعتر انجام شود. رئیس اتاق تهران هم به نمایندگی از بخش خصوصی خواستار اجرای این سیاست شد.
در واقع توهم بزرگبینی آثار برجام باعث شد، مشکلات ساختاری اقتصاد ایران نادیده گرفته شود. یکی از بزرگترین این مشکلات ساختاری، کمبود سرمایهگذاری است. بخش خصوصی اعتمادی برای سرمایهگذاری ندارد و تخریبها علیه برجام هم این بیاعتمادی را تشدید کرد. نتیجه آن هم در کاهش 9 درصدی سرمایهگذاری در بخش ماشینآلات خود را نشان دادهاست.
در سمت تقاضا محرک اصلی، صادرات کالا و خدمات بوده که طی 9 ماهه امسال حدود 53 درصد رشد داشته است؛ سهم نفت و میعانات گازی حدود 67 درصد، پتروشیمی 1 درصد و صادرات غیر از اینها 4,5 درصد رشد داشته است. از سوی دیگر مصرف نهایی دولت هم 7 درصد زیاد شده که طبیعی است چون درامدهای نفتی دولت زیاد شده است. با این حال همچنان بخشخصوصی و مردم این رونق را احساس نمیکنند. چرا؟
به اعتقاد من علت ناملموس بودن رشد برای جامعه، غیرواقعی بودن آن نیست بلکه علت اصلی این است که صنایع ما در طول حیات خود همواره وابسته به تزریق منابع بودهاند. اگر در یکی از دولتهای پس از انقلاب شما یک برنامه عملی دیدید که بهرهوری صنعت بالا برود به من نشان دهید. در چنین شرایطی طبیعی است که وقتی تزریق منابع انجام نشود، رشدها پایدار نخواهدبود.
مستخدمینحسینی: انتقاد من هم به دولتی که نام خود را تدبیر و امید گذاشته دقیقا همین است. وزرا و مسئولانی که تندترین انتقادات را به دولت های نهم و دهم داشتند چرا به وعدههایشان در تصحیح مسیر و برنامهها عمل نکردند؟ قبل از برجام انتظاراتی تبلبغ شد که با ظرفیتهای اقتصادی ما همخوانی نداشت، مرتکب یک اشتباه تاریخی شدیم.
حسنپور: آقای دکتر فرمایش شما درست ولی این انتقاد با اینکه بگوییم برجم هیچ نتیجه و اثر مثبتی نداشته خیلی متفاوت است. به عقیده من برجام آثار فراوانی داشت و دارد ولی اشتباه بخشهایی از دولت در مدیریت انتظارات، آثار برجام را در برخی حوزهها تحتالشعاع قرارداده است. واقعیت این است که مخالفان دولت هم از این اشتباه کمال بهرهبرداری را بردند و مشکل ایجاد کردند. شما بهتر میدانید که اصلیترین عامل محرک رشد و توسعه یک کشور، امید مردم است. مخالفان تمام تلاش خود را برای ناامید کردن مردم بکار بستند و تأثیر منفی گذاشتند.
با این حال تقاضا برای سرمایهگذاری صنعتی پس از برجام افزایش پیدا کردهاست. طبق آمار طی هشت ماهه امسال بالغ بر 10 هزار تقاضا برای دریافت جواز تأسیس صنایع ثبت شده که به معنای افزایش امید نسبت به آینده سرمایهگذاری و صنعت کشور است. حدود 3 هزار جواز پروانه بهرهبرداری هم صادر شدهاست.
یکی از شاخصهایی که قطعا برجام بر آن تأثیر داشته، آمار خروج سرمایه است. من خودم افراد متعددی را سرغ داشتم که قبل از برجام به دنبال خارج کردن سرمایههایشان از کشور بودند ولی با اجرای برجام منصرف شدند. ما بیشترین آمار خروج سرمایه را طی سالهای 86 تا 94 داشتیم تا جایی که برخی سالها 100 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شد.
عکس: عارف طاهرکناره
35223
8679674