«حسین اسوبعلی اف» کارشناس سیاسی قرقیز در یادداشت اختصاصی که در اختیار خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه قرار داد، به بررسی برخی از جوانب حادثه تروریستی «سنپترزبورگ» روسیه پرداخت.
در این یادداشت آمده است: حادثه اخیر تروریستی با حضور «اکبرجان جلیل اف» تبعه روسیه و متولد قرقیزستان در سنپترزبورگ که دومین شهر مهم روسیه به شمار میرود، موجب شوکه شدن مردم زیادی در سراسر جهان و آسیای مرکزی شد.
بلافاصله رسانههای گروهی روسیه به این بحث دامن زدند که حضور مهاجرین کاری برای امنیت این کشور تهدید است.
تنشهای اجتماعی مربوط به حضور مهاجرین طی 2 دهه اخیر یکی از واقعیتهای ثابت همه مناطق روسیه میباشد که پس از حادثه تروریستی سنپترزبورگ به طور چشمگیری افزایش یافته است.
در حال حاضر نه تنها نهادهای امنیتی و انتظامی روسیه بلکه اتباع معمولی این کشور نیز نسبت به حضور مهاجرین کاری کشورهای آسیای مرکزی نگاهی منفی پیدا کردند که برای اتباع ازبک، تاجیک و قرقیز مقیم روسیه مشکل ساز شده است.
مطرح شدن قرقیزستان به عنوان کشوری که عامل حادثه تروریستی سنپترزبورگ در آن به دنیا آمده باعث انتشار برخی مطالب در رسانهها شد که در آنها به صورت مستقیم به ارتباط قرقیزها با تروریسم اشاره و این کشور به عنوان کشور صادرکننده تروریست معرفی شد.
جامعه قرقیزستان با احتیاط و اجتناب از تشدید حساسیتها در روابط میان اقوام به این موضوع اشاره کرد که عاملان این حادثه تروریستی و همچنین افرادی که با آنان در ارتباط بودند همگی ازبکتبار بوده و از مدتها قبل تابعیت روسیه را دریافت کردند.
البته روسها به این موضوع که تروریستها ازبکتبار میباشند توجه خاصی نداشته و فقط روی این نکته تمرکز میکند که آنان متولد قرقیزستان هستند.
دلیل اصلی خروج تعداد زیادی از ازبکتباران از قرقیزستان و دریافت تابعیت کشورهای دیگر درگیریهای قومی سال 2010 در جنوب این کشور است.
به طور طبیعی جوانان قرقیز در مهاجرت به روسیه در ابتدا به عنوان کارگران بدون تخصص در این کشور فعالیت کردند و سپس به تدریج تحت تأثیر تبلیغات گروههای تکفیری قرار گرفتند که در میان آنان ازبکها از موقعیتهای خاصی برخوردار بودند.
در آغاز درگیریهای سوریه در سال 2011 تعداد قابل توجهی از ازبکتبارانی که از قرقیزستان اخراج شده بودند آمادگی عزیمت به این کشور برای قرار گرفتن در گروههای وابسته به القاعده را داشتند.
در سال 2013 توسط ازبکتباران قرقیزستان گروه «جنت عاشقلری» تحت فرماندهی «ابو صلاح» ایجاد شد که از سوی جبهه النصره مدیریت میشد.
تروریستهایی که در اوایل ماه آوریل در سنپترزبورگ دستگیر شدند به گروه «توجید و جهاد» تعلق داشتند که در گذشته جنت عاشقلری نام داشت.
طی سالهای 2015-2016 سرویس اطلاعاتی روسیه به ظن آمادگی به انجام اقدامات تروریستی تعدادی از اتباع آسیای مرکزی را بازداشت کرد که بیشتر آنان ازبکتبار بودند.
در حال حاضر در سوریه 3 تا 3 هزار پانصد ازبک در گروههای تروریستی فعالیت میکنند.
این موضوع که ازبکتباران در خط مقدم جهاد در روسیه و کشورهای آسیای مرکزی قرار گرفتند نه تنها یک روند تأسفبار است بلکه برای بزرگترین گروه قومی آسیای مرکزی نیز یک تراژدی بزرگ میباشد.
تراژدیای که مسئولیت آن را بایستی همه کشورهای این منطقه و روسیه بپذیرند ولی این واقعیت نباید توجیهی برای تبعیض علیه گروههای قومی به ویژه دین مقدس اسلام دانسته شود.
البته کشور محل تولد، تابعیت فعلی و تعلق قومی تروریستها اهمیتی ندارد، آنچه مهم است شرایط و عللی است که منجر به افراطگرایی مهاجرین کاری آسیای مرکزی در روسیه شده است.
دلیل اصلی مواجهه روسیه با تشدید فعالیتهای تروریستی در آن است که «مسکو» از موضع آشتی ناپذیری در امر مبارزه با تروریسم بینالمللی و از جمله در سوریه و عراق پیروی میکند.
واضح است که رقبای بینالمللی روسیه تلاش میکنند تا مسکو بابت سیاست خود در خاور نزدیک و میانه حداکثر هزینه را پرداخت کند.
جمعیت میلیونی مهاجرین کاری در سراسر روسیه آسیب پذیرترین نقطه سیستم امنیتی این کشور به شمار میآیند زیرا آنان غالبا در انزوا قرار داشته و با جامعه روسیه همگرا نیستند که این موضوع کنترل وضع را برای نهادهای امنیتی این کشور سخت میکند.
طبیعی است که در چنین شرایطی طرفهای ثالث دست به کار شده و به نارضایتیها نسبت به دولت روسیه در امر تأمین امنیت و تقویت احساسات ملیگرایانه در این کشور علیه اتباع کشورهای آسیای مرکزی دامن میزنند که زمینه ناراحتی و اعتراضات مردم این منطقه در قبال روسیه را نیز به وجود میآورد.
این نکته مهم است که کشورهای آسیای مرکزی از اقدامات روسیه در جهت مبارزه با تروریسم بینالمللی به طور کامل حمایت کرده و در زمینه شناسایی و بازداشت افراد مظنون به دست داشتن در تروریسم و مرتبط با سازمانها و گروههای مخل امنیت به طور همه جانبه همکاری میکنند.
بنابراین در مرحله فعلی که روسیه تحت فشارهای تروریسم بینالمللی بوده و از سوی دیگر در مرحله تجدید نظر و بازنگری روابط اجتماعی کنونی قرار دارد و مهاجرین کاری در واقع به بخش جدایی ناپذیری از این جامعه تبدیل شدند، لازم است به درک این نکته مهم رسید که تروریسم بینالمللی صرف نظر از ملیت، تابعیت یا وضعیت اجتماعی تهدیدی جدی برای همه کشورها میباشد.
9055034