به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران از مشهد، بعد از افطار با شوق و هیجان زیادی آماده حرکت شدیم. مقصد ما یکی از ییلاقات خوش آب و هوا در نزدیکی مشهد بود؛ طرقبه، که امروز شهری مستقل از مشهد در شهرستان طرقبه-شاندیز، در غرب مشهد واقع است؛ جایی که یکی از شعرای جوان استان زندگی میکند و برنامه های فرهنگی خوبی نیز آنجا برپا کرده است.
سین: خودتان را بیشتر برای ما معرفی کنید ؟
جیم: من قاسم رفیعا هستم، متولد سال 1350 و فارغ التحصیل رشته الهیات
سین: از چه زمانی انگیزه نوشتن در شما شکل گرفت ؟
راستش را بخواهید من در دوران دانش آموزی در کنار توجه به درسم بسیار علاقه داشتم در فوق برنامهها مثل موسیقی و تئاتر شرکت کنم و فعالیتهای هنری ام از آنجا شروع کردم .
سین: یعنی شما در ادامه نیز همین حرفه و علاقهمندی را ادامه دادید؟
جیم: خیر، مشکلاتی برایم بوجود آمد که باعث شد در آغاز، هدف جدی در نوشتن نداشته باشم و بیشتر برای دل خودم دست به قلم میبردم. پدرم سالهای پایانی دیپلم من به رحمت خدا رفتند و من مجبور بودم به سرکار بروم .
سین: شاید برای خیلیها جالب باشد که بدانند یک نویسنده و شاعر موفق چه کارهایی تا کنون انجام داده است ؟
جیم:خاطرات دوران کار من بسیار جالب است راستش را بگویم از بردن گوسفندان به چرا گرفته تا جمع آوری میوه در باغات و نامهرسانی و فعالیت به عنوان کارشناس هنری در شهرداری مشهد.
سین: یعنی الان آنجا مشغول به کار نیستید؟
جیم: من در حال حاضر معاون پرورشی یکی از مدارس طرقبه هستم و پس از 12 سال حق التدریسی موفق شدم به استخدام آموزش و پرورش دربیایم.
سین: چرا معلمی را به کارشناس هنری ترجیح دادید ؟
جیم: البته در این مسئله دو نکته وجود دارد یکی اینکه آن زمانی که من به شهرداری رفتم اصلا چنین سمتهایی تعریف نشده بود و حکم مرا کارگر خدمات شهری زده بودند مدتی مشغول به کار شدیم تا اینکه یک روز بخشنامه زدند هرکسی باید در سمت شغلی خود مشغول فعالیت شود و دیگر اینکه تعلق خاطر من به زادگاهم طرقبه باعث شد کار فرهنگی و تربیتی در آنجا را ترجیح دهم چون معتقدم هنر زبان برتر برای صحبت درباره موضوعات پرورشی و تربیتی است.
سین: رابطه شما با نوجوان و جوانان چطور است؟
به هرحال حضور به عنوان معلم پرورشی قطعا باعث تعامل و ارتباط موثر میشود و مزیت معلم بودن نیز در همین است که با نسل جوان بیشتر سرو کار داریم و به نیازهای آنها اشراف کامل پیدا میکنیم.
جیم: از آثار و کتابهایتان برایمان بگویید و اینکه چطور به فکر چاپ کتاب رسیدید؟
صادقانه بگویم هیچ وقت به فکر چاپ نبودم و در این زمینه سرمایهای هم نداشتم که بخواهم هزینه کنم اما دوستان در حق من و نوشتههایم لطف داشتندو زمینه چاپ آنها را فراهم میکردند.
سین: نخستین اثر شما چه بود ؟
جیم: خاطرات پست چی در حقیقت باید گفت خاطرات خودم، چون به مدت دو سال نامه رسان طرقبه بودم و در آن روزها اتفاقات شیرین و جالبی برایم میافتاد که تصمیم گرفتم یادداشت کنم و در نهایت داستانهایم را در قالب کتابی طنز به چاپ رساندیم.
سین: همه آثار شما طنز است ؟
جیم: همه نه اما بیشتر آنها همین طور است چون من به طنز نگاه ویژهای دارم و معتقدم در طنز میتوان نو صحبت کرد و حرفهای نگفته را به زبان آورد .
سین: ممکن است آثار دیگرتان را معرفی کنید؟
جیم: بعد از آن من سه مجموعه در ارتباط با شهدا با عنوان چشمهای آسمانی، ققنوس و باغ ماهیها را روانه عرصه نشر کردم؛ همچنین مجموعه شعرهای محلی و افسانهای به نام اوسنهها ،2 جلد کتاب سرزمین خراسان و فرهنگ اصطلاحات مشهدی- طرقبهای از آثار به چاپ رسیده من هستند که شهرداریها و حوزه هنری خراسان در چاپ آنها به من کمک کردند.
سین: آقای رفیعا از شما آثار بسیاری هم در قالب اشعار موضوعی در فضاهای مجازی منتشر شده است، نظرتان راجع به آن چیست؟
جیم: خیلی جالب است که بدانید آخرین دیداری که با مقام معظم رهبری در جمع شعرای آیینی داشتم نیز نشات گرفته از یکی از همین آثارم بود که مسئولان برگزاری آن را در اینترنت خوانده بودن و بعد ازمن دعوت کردند تا در آن مراسم دلنشین شرکت کنم.
سین: دیدارتان با مقام معظم رهبری حاشیههایی هم داشت و رسانهها نیز بخشی از گفتگو شما با ایشان را منتشر کردند چه آثری را آنجا خواندید؟
جیم: یکی از اشعار اجتماعی طنز من در قالب اعتراض بود که الان به اسم بچه محله امام رضایم معروف شده است و در آن با زبان طنز و شیرین مشهدی به نوعی خواستم ارادت خراسانیها را از هر قشر و طبقه و فرهنگ به ساحت قدسی حضرت رضا (ع) به نمایش بگذارم.
سین: واکنش مقام معظم رهبری برای شما چقدر قابل پیش بینی بود؟
جیم: با توجه به ماهیت شعر به من پیشنهاد دادند که آن را در جمع دیدار شاعران با ایشان بخوانم، شخصا هم دوست داشتم این کار را انجام دهم و بسیار خوشحال شدم که توانستم توجه ایشان را به آن جلب کنم و گپ و گفتی نیز میان ما پیرامون شعر شکل گرفت که همگان از برخورد با تبسم و صمیمیت رهبر انقلاب شگفت زده شدند.
سین: شعر بچه محله امام رضایم را چه زمانی سرودید؟
جیم: شاید حدود 3 سال قبل بود که آن را با الهام گرفتن از عرض ارادت خالصانه مردم خراسان به حضرت رضا (ع) سرودم که هر کدام با زبان خودشان این محبت را ابراز میکنند و پای سفره حضرت نشستهاند.
سین: کسی درباره این شعر به شما گلایهای نکرده بود ؟
جیم: چرا بعضیها بودند که دلخور شدند اما بعد از آن دیدار نظر خیلیها عوض و گلهها کمتر شد.
سین: از احساس خودتان در آن روز بگویید؟
جیم: حقیقتا آرزوی همه بچه های شاعر است که در این دیدار حضور داشته باشند جالب است بدانید حتی شاعران به اصطلاح روشن فکر نیز علاقه مند به این حضورند چرا که مقام معظم رهبری یک شخصیت ادبی، فرهنگی و هنری شاخص هستند که به بسیاری از موضوعات اشراف کامل دارند و صاحب نظر این حوزه هستند.
سین: در پایان دیدگاه شما نسبت به شعر طنز اعتراضی چیست ؟
جیم: خلاصه بگویم به هرحال باید پذیرفت شعر طنز اجتماعی وجود دارد پس چه بهتر که دوست داران انقلاب و بچه مذهبی ها زبان به نقد بگشایند و زمینه ورود غیر مذهبی ها را فراهم نکنند تا بی حرمتی و توهین در این حوزه را شاهد نباشیم.
بد نیست بدانید آقای رفیعا سه فرزند پسر با نام های امیر حسین، امیر علی و امیر عباس دارد و همسر ایشان هم از نویسندگان قابل کشور و صاحب چند عنوان برگزیده است.
انتهای پیام/ز
6688393