استانی 13:22 - 11 بهمن 1393
فارس بررسی می‌کند
وقتی همه ابعاد توسعه‌نیافتگی گلستان مورد بررسی قرار گیرد می‌توان دریافت جدا از دلایلی همچون نبود زیرساخت‌های مناسب توسعه جای پازل مدیران خلاق و سازمان‌های تحول‌گرا در این فرایند خالی است.

خلاقیت پازل کمیاب مدیریت در گلستان

به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، هر چند در این ساختار معیوب نمی‌توان تنها عده‌ای را متهم به خلق چنین موقعیتی ساخت، اما حقیقت این است که موضوع خلاقیت حداقل در فرآیند انتخاب مدیران این ملک نقش چندانی ندارد و هنوز ارتباطات سازمانی و غیرسازمانی که عموما بر مبنای شایسته‌سالاری نیست، تعیین کننده است.

این شرایط وقتی ناگوار می‌شود که این افراد به عنوان رهبران سازمان به ناچار باید رنج توسعه را با افرادی در مجموعه خود شریک شوند که هنوز به مشروعیت وی چندان ایمان ندارند و تنها وظایف اداری خود را به شکل روزمره به پیش می‌برند.

داستان زمانی غم‌انگیزتر می‌شود که مدیران بالادستی به این موضوع واقف هستند که این مدیران سفارشی و بعضا وارداتی تنها سمت سرپرستی بر مجموعه خود را دارند و ضعف آنان نیز فرصت خودنمایی بیشتر به آنان خواهد داد و البته این داستان در آن مجموعه مدیر کم‌تجربه نیز به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد و وی نیز ضمن شناسایی نیروهای قدرتمند و خلاق در سیستم خود، برای قدرت‌نمایی بیشتر آنان را محدود ساخته و به بازی نمی‌گیرد.

فضای اداری گلستان در شرایط فعلی فضای خلاقیت‌پذیری نیست، حال سئوال اینجا است با چه رویکردی می‌توان این وضعیت را تغییر داد و مدیران خلاق در این پروسه و شرایط نامناسب چگونه می‌توانند، منشاء تحول، تحرک و تغییر باشند تا عامل موثر تغییر اوضاع  استان از شرایط کنونی به اوضاعی بهتر باشند.

توسعه گلستان نیازمند افکار نو و تحول‌گرا است

در ابتدای امر و بیش از هر چیز، نخبگان و مدیران بالادست باید افکار نادرستی که مملو از پیش‌فرض‌های غلط نسبت به محیط اداری است را پاک کنند، چرا که هر تحولی نیازمند افکار تحول‌گرا است و سپس با نگاهی دوباره به آنچه که هست حداقل در ادامه مسیر به اهمیت مدیران خلاق ایمان بیاورند و این مسیر را بیازمایند، مسیری که پیش از این آزموده شده، دنیای مدرن از آن سود برده و تحت تاثیر القائات غیراصولی نیست.

نخست باید مفهوم خلاقیت را بشناسیم و اثرات آن را بر سیستم اداری درک کنیم، خلاقیت از دیدگاه سازمانی به معنای ارائه فکر و طرح نوین برای بهبود و ارتقای کمیت یا کیفیت سازمان است و تقویت آن در یک سازمان‌ می‌تواند منجر به ارتقای کمیت و کیفیت خدمات، کاهش هزینه‌ها، جلوگیری از اتلاف منابع، کاهش بوروکراسی، افزایش رقابت، افزایش کارایی و بهره‌وری، ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در کارکنان شود.

بهتر است چند بار هم که شده این مفهوم را مرور کنیم، و از خود بپرسیم به چه میزان در این مسیر قدم برداشته‌ایم، اصلا اعتقادی به پذیرش آن داریم یا نه و مهم‌تر از همه این‌که این سیستم دولتی در گلستان که به انواع ارتباطات سلیقه‌ای و غیرمتعارف دست و پنجه نرم می‌کند آیا فرصت بروز خلاقیت به مدیرانی که گمارده‌ایم می‌دهند یا نه!.

جسارت پیش‌زمینه تحول و تغییر در مدیران گلستانی

پاسخ به این پرسش نمی‌تواند آسان باشد، اما اگر اعتقاد به آن داریم که شرایط سازمانی برای ابراز خلاقیت مدیران مهیا است، باید نقش مدیران خلاق را در یک مجموعه اداری و اثراتش را مورد بررسی قرار دهیم، بی‌شک نقش چنین مدیری مبتنی بر پرورش خلاقیت، تحریک و تشویق کارکنان، تفویض اختیار به کارکنان، پیدا کردن ذهن‌های خلاق و مبتکر و استفاده از خلاقیت دیگران است.

در این نظام سازمانی، مدیریت مشارکتی با تکیه بر خود کنترلی کارکنان، مشورت، تشویق به ابتکار و احترام به افراد، نقش مهمی در پرورش خلاقیت کارکنان ایفاء می‌کند و فنون خلاقیت گروهی نیز در این بین شامل تحرک مغزی، گردش تخیلی، تفکر موازی و ارتباط اجباری از تکنیک‌های مؤثر در خلق و تقویت تفکر خلاق است.

خلاقیت دارای سه مؤلفه است،تخصص، تفکر خلاق و انگیزش که می‌تواند درونی و بیرونی باشد، مدیران خلاق می‌توانند بر مجموع این سه خصوصیات اثرگذار باشند، اما تاثیر آنان بر مولفه انگیزش کارکنان بیشتر از دو مبحث  دیگر است .

هنر مدیر خلاق عبارت است از استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن‌های خلاق، چنانچه وی باید فضایی ایجاد کند که خود بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیزبرای خلاقیت تحریک کند و این فضا، فضایی است که از کار روزمره به دور است.

رهایی از روزمرگی و رخوت سیستم‌های اداری در گلستان نیازمند مدیران جسور و تحول‌گرا است، تا بتواند با تکیه بر ابتکار و نوآوری و افکار نو محرک تشکیلاتی باشند که تنها گذر زمان و اقناع سیستم بالادستی برایشان کفایت می‌کند. 

تردیدی نیست که در این فضای رخوت‌انگیز، بسیاری از مدیران به دلیل ناتوانی، ترس جاهلانه و راضی بودن به شرایط موجود، جسارت ساختارشکنی را ندارند و درگیر افکار سنتی و ادامه برنامه مدیران گذشته هستند که همین موضوع توسعه را در گلستان زمین ‌گیر کرده است.

مدیران غیرخلاق و سفارشی قدرت تحلیل ندارند

آنان به گذر ایام دلخوش هستند، خود را دانا به امور می‌دانند، در حالی که علمی ندارند اما فرصت خودنمایی به مجموعه زیردست خود را نمی‌دهند، وقتی در جلسه‌ای حضور دارند که مدیری بالادست حضور دارد، سعی می‌کنند، ببینند آن مدیر چه می‌گوید، ابتدا سعی می‌کنند نظری ندهند که مبادا با نظر رئیس جلسه مغایر باشد و اگر هم مجبور شوند، تنها در تائید مطلب مدیر نظرشان را بیان می‌کنند.

مدیرانی از این دست قدرت تحلیل موضوعات را ندارند، اهل پیشنهاد دادن و طرح و برنامه نیستند، با انتقاد میانه‌ای ندارند و برای اینکه اشکالی ایجاد نشود بیش از حد محافظه‌کار هستند، این در حالی است که توسعه تنها با افکار توسعه‌یافته امکان‌پذیر است و تا این نگاه به موضوع مدیریت دغدغه نشود، مردم باید همچنان شنونده شعارهای زیبایی باشند که تاریخ مصرف ندارد.

آنان حاضر هستند در هر شرایطی بمانند، زیاد به پیرامون خود و قضاوت دیگران توجهی ندارند، هرچند به قیمت هدررفت بیت‌المال باشد، مهم رزومه‌ای است که به دست می‌آورند و البته سیستم معیوب نیز با آنان همراه است و این فرصت را به آنان می‌دهد.

‌از عوامل‌مؤثر در بروز خلاقیت‌ یک‌ جامعه اداری‌، زمینه‌سازی‌ و بسترسازی‌ فرهنگی‌است‌ که‌ در آن‌ همگان‌ در تلاش ‌برای‌ رشد دادن ‌دیگری‌ هستند و با تاثیر بر روی یکدیگر به پیشرفت جامعه کمک می کنند.

یکی از شرایط‌ لازم ‌برای ‌پدیدار شدن‌افکار نو، وجود آرامش روانی است‌، با افزایش‌ سپرده‌گذاری‌های‌ اخلاقی ‌می‌توان ‌شرایط را برای‌ شکل‌گیری‌ یک ‌محیط ‌آرام‌بخش‌ در جامعه ‌اداری فراهم‌ کرد، کاهش‌ سپرده‌گذاری‌های اخلاقی‌ در جامعه‌ سبب ‌می‌شود که‌ زمینه ‌برای‌ گسسته‌ شدن‌ روابط‌ اجتماعی ‌گسترش‌ یابد و با سست‌تر شدن ‌پیوندهای ‌اجتماعی‌، شرایط ‌لازم ‌برای ‌بروز خلاقیت‌ در جامعه‌ سخت‌تر می‌شود، زیرا فرصتی ‌برای ‌تفکر کردن ‌وجود نخواهد داشت‌.

بدنه کارشناسی لای چرخ بی‌اعتمادی له می‌شوند

در شرایطی که فرصت ابراز وجود برای افراد توانمند و خلاق مهیا نیست، انسان‌های توسعه یافته متبلور نمی‌شوند، چگونه می‌توان مسیر آینده را روشن دید و مهم‌ترین اتلاف منابع سازمانی، که همان هدررفت منابع انسانی را تماشا کرد، نیروهای خلاق و توانمند در این وضعیت آشفته منزوی می‌شوند و تنها شاهد روزگار سختی هستند که شرایط ذهنی جامعه اداری بر آنان تحمیل کرده است.

بخشی از این شرایط نیز محصول افکار عمومی است که نتوانسته انتظارات معقول خود را از مدیران بالادست بخواهد و ناخواسته مرعوب فضاهای رسانه‌ای شده و همان ادبیات را تکرار می‌کند و غافل از آن است که بخش مهمی از استعداد و خلاقیت بدنه کارشناسی در همین سازمان‌ها است که لای چرخ بی‌اعتمادی و برخوردهای غیرکارشناسی و سلیقه‌ای له می‌شوند.

گلستان نیازمند بازسازی در لایه‌های فکری است، نیازمند مدیرانی منتقد به وضع موجود، خلاق و فکور است تا با تزریق اندیشه‌های جدید و تحول‌خواه بتوانند مطالبات خود را از مسیرهای جدید با منطق قوی از کشور طلب کند وگرنه با این ساختار قدیمی و غیر منعطف نه تنها راه به جایی خواهد برد بلکه آینده روشنی در انتظار این استان در آرزوی توسعه نخواهد بود.


5741183
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است