این روزها کار برای آنها که دنبال رمانهای خوب ایرانی میگردند، سختتر از همیشه شده و آمار چاپ کتابها و پرسوجو از ناشران هم نشان میدهد که اشتیاق برای خریدن و خواندن رمانهای خارجی بیشتر از ایرانیهاست. تبلیغنشدن رمانهای ایرانی، حمایتنکردن از نویسندگان جوان و پیچیدهترشدن شیوه روایت داستانهای ایرانی ازجمله دلایلی است که کارشناسان برای رکود بازار بیان میکنند.
- فرمگرایی در داستان ایرانی
نرگس آبیار که پیش از ورود به دنیای فیلمسازی جزو نویسندگان پرکار بود و همچنان هم به ادبیات دلبسته و علاقهمند است، درباره اقبال بیشتر مخاطبان به رمان و داستانهای خارجی به همشهری میگوید: «نویسندگان ایرانی بیشتر به سمت فرم رفته و به مضامین عمیق و پیچیده میپردازند. مشتری این نوع ادبیات نخبهها هستند و خواندن و فهم آن برای خواننده عادی سخت است. به همین دلیل، چندان از این نوع آثار در بازار کتاب استقبال نمیشود.»
خالق فیلمهای سینمایی «شیار143» و «نفس» و رمانهای «چشم سوم» و «کوه روی شانههای درخت» با اشاره به انگیزه نداشتن نویسندگان برای خلق رمان همخوان با سلیقه مردم میافزاید: «برای نویسنده داشتن انگیزه و وقت کافی در نگارش یک اثر بسیار مهم است، در ایران نویسندگان به لحاظ مالی تأمین نیستند و به همین دلیل نمیتوانند تمام هم وغم خود را برای نگارش دلخواه بگذارند. دغدغه معیشت یکی از عوامل خلقنشدن داستان مطلوب مخاطبان است. شمارگان کتابها کم است و برای همین کم هم تبلیغ نمیشود. واقعا تبلیغ در این عرصه میتواند راهگشا باشد.»
- کمبود نویسنده ادبیات میانه
یوسف علیخانی که علاوه بر مدیریت نشر آموت از داستاننویسان برجسته هم بهشمار میرود، نویسندگان رمان و داستان ایرانی را به 3دسته تقسیم میکند. او با اشاره به اینکه رمانهای کوچهبازاری و عامهپسند ناشران خاص خود را دارند، تصریح میکند: «رمانهای نوع دوم منتقدپسند هستند و کارگاهی نوشته میشوند تا به مذاق محافل و مخاطبان خاص خوش بیایند. یک دسته نویسنده هم وجود دارد که ادبیات میانه مینویسد؛ ازجمله فریبا وفی، فریبا کلهر، سپیده شاملو و... ما از این نوع نویسندگان در ایران کم داریم؛ کسانی که هم عامهپسند هستند هم خاصپسند.»
- خدمت و خیانت جوایز ادبی
خالق رمان «بیوهکشی» با اشاره به اینکه در ایران تعریفهایی اشتباه از رمان وجود دارد، درباره کارکرد جوایز ادبی میگوید: «بیشتر خوانندگان معتقدند کتابهایی که جایزه میگیرند، سختخوان هستند. اگر بخواهم نشر خودمان را مثال بزنم، از 80رمانی که چاپ شده، 10رمان موفق بوده و دلیل این ناکامی این است که نویسنده برای مخاطب ناشناس است و همه رمانها ایرانی هستند. رمانهای زیادی در دنیا منتشر میشوند که ممکن است مخاطبان اصلا متوجه آنها نشوند. تجربه به من ثابت کرده حتی رمانهای خارجی تحسینشده در جشنوارهها و جایزههای ادبی هم در ایران به زحمت به چاپ دوم و سوم میرسند.»
- مخاطب، داستان خوب میخواهد
یوسف علیخانی درباره تفاوت مخاطب در ایران و خارج میگوید: «بهنظرم مخاطبان رمان در داخل و خارج ایران فرقی با هم نمیکنند و همه آنها قصه دوست دارند. اکثر رمانهای ایرانی قصه دلخواه مخاطبان را روایت نمیکنند و بههمین دلیل، خواننده بهراحتی کتاب را کنار میگذارد. بیشتر رمانها هم بهصورت تبلیغ دهان به دهان و از طریق فضای مجازی مخاطب خود را جذب میکند. درباره رمان و داستانهای ایرانی میتوانم بگویم اگر نویسندهای شناختهشده باشد، مخاطب به سمت کتاب جذب میشود اما موفقیت کتاب یک نویسنده ناشناس اصلا ساده نیست و نیاز به تلاش بیشتر دارد.»
8061513