بهزودی و با از سرگیری جلسات مجلس، احتمالا این طرح یکی از مهمترین دستورکارهای وکلای ملت خواهد بود.با ابوالفضل ابوترابی عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس و نماینده مردم نجف آباد، تیران و کرون در مجلس درباره وضعیت فقرا در کشور و البته این طرح گفتوگو کرده ایم:
- برخی معتقدند که مشکل فقر را در کشور نهادهای مردمی باید حل کنند. بهنظر شما دولت یا حکومت در قبال این فقرا وظیفهای دارد و اگر دارد این وظیفه چیست؟
یکی از وظایف دولت حمایت از قشری است که توانایی کار کردن ندارند. در اصل 29قانون اساسی تصریح شده که دولت باید بهگونهای برنامهریزی کند که حداقل معاش و حداقل سرپناه و مسکن و حداقل تحصیل و تأمین اجتماعی آنها را فراهم کند.
- معنی این اصل از نظر تعاریف حقوقی چیست؟ یعنی جزو حقوق اساسی محسوب میشود و برای فقرا ایجاد حق میکند؟
ببینید، از منظر آنهایی که باید حمایت بشوند، حق است و از منظر آنکه باید خدمترسانی بکند که دولت است، تکلیف است. متأسفانه بعضی از آنها تا حالا نیمبند اجرا شده و به بعضی از آنها اصلاً توجهی نشده است.
- تعریف این حمایتها بهعنوان وظیفه دولت و حق این افراد چه مزیتی دارد؟
اگر حق تعریف شده باشد، به طرق مختلفی قابل وصول است. حالا بخشی از آن در سیستم دستگاه قضایی و بخشی هم در قوه مقننه که با نظارت نمایندهها باید انجام شود. جامعه فقیر ما هم در قانون اساسی مورد حمایت است و دولت باید به این افراد توجه کند، اما متأسفانه چون توان اینها در حد صفر است، هیچ وقت نمیتوانند آن حق خودشان را وصول کنند.
- اینکه نمیتوانند حقشان را بگیرند، بحث دیگری است. فرض کنید مثلاً یک فقیر سمج پیدا شده و میخواهد این حقی که در قانون اساسی برای او تعریف شده را استیفا کند. آیا این به لحاظ حقوقی و قانونی در کشور ما شدنی است؟
اگر حق او در قوانین عادی ذکر شده باشد، میشود. قانون اساسی کلیات را بیان میکند و بعد میگوید، جزئیات را قوانین عادی بیان میکند. چون بعضی از اصول قانون اساسی مورد غفلت واقع شده و قوانین عادی ندارند، اینها قابل وصول نیست. یعنی آن مستضعف و محروم که حق دارد، چون که در قوانین عادی حق او ذکر نشده، میتواند این حق را به دادگستری بیاورد، ولی دادگستری هم به نفع او رأی صادر نمیکند.
- پس نهادهای حمایتی چگونه کمکها را به مردم میدهند؟
بهعنوان حق نمیدهند. بهعنوان اینکه یک کمکی کرده باشند. مثلاً اصل 29قانون اساسی صراحتاً ذکر میکند جمهوری اسلامی باید تأمین اجتماعی فراگیر داشته باشد ولی نداریم.باید قانون عادی بیاید و تکمیلکننده این اصل باشد. برآورد این است که حدود 9میلیون سرپرست خانوار ایرانی داریم که مشمول هیچگونه بازنشستگی و بیمه تأمین اجتماعی نیستند. میدانید که بیمه اجتماعی یعنی بازنشستگی، از کار افتادگی، فوت و بیکاری. یعنی باید این چهارتا بیمه را پوشش بدهد.
- شما یک حقوقدان هستید آقای ابوترابی.واقعیت این است که این فقرا به آن حقی که خودتان اول گفتید نمیرسند.
خب، این یک واقعیت است اما بالاخره خزانه یک ظرفی است که درآمد محدودی دارد. ما الآن در یک واقعیت هستیم. اینکه وضعیت مطلوب چگونه باشد، بحث دیگری است.
- آیا واقعاً حداقل معیشت یک ایدهآل عدالتخواهی است؟
نه. حداقل بهعنوان یک نماینده عرض میکنم که این واقعیت، حق است و ما بدهکار هستیم که این حداقل معیشت را طبق شرع و قانون اساسی و عقل باید تأمین کنیم.برای همین است که یک قسمتی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی واقعاً قائل هستند که ما باید دهکهای بالای جامعه را که این یارانه 45هزار و 500تومان، برای آنها هیچی نیست- در واقع پول توجیبی هم نمیشود- این را بگیریم و به آن کس بدهیم که تمام زندگی یک ماهش را با این 45هزار تومان زندگی میکند.
- حق فقرا در دادگستری هم قابل پیگیری است
اخیرا طرحی دوفوریتی در مجلس تقدیم شده است که به این حق فقرا تصریح میکند. بنابر این طرح دولت موظف است که حداقل معیشت خانوادههای ازکارافتاده را تأمین کند. این طرح اگر قانون شود حق فقرا در دادگستری هم قابل پیگیری است البته کار به دادگستری نمیکشد و قبل از آن نهادهای حمایتی حق حداقل معیشت فقرا را پرداخت خواهند کرد.
6696409