«من به دعوت ملک عبدالله و برای شرکت در کنفرانس گفت‌وگوی ادیان به مکه رفتم و در خلال سفر تفاهمات خوبی برای کم‌کردن اختلافات از طریق یک مجمع علمایی داشتیم و هم‌زمان با سفرم، آنها محدودیت‌های حجاج ایرانی، مخصوصا حضور زنان در بقیع را برداشتند و مراسم سالگرد شهادت حضرت زهرا (س) شبانه و با حضور اکثر زائران ایرانی حاضر در مدینه و شیعیان، در قبرستان بقیع برگزار شد و حتی ما را به فدک بردند که باعث رونمایی از این قطعه ارزشمند گم‌شده در دل تاریخ ۱۴۰۰ ساله اسلام شد. 



وقتی برگشتیم، ناگهان وزیر امور خارجه دولت احمدی‌نژاد (منوچهر متکی) اعلام کرد که از آقای ری‌شهری که نماینده ولی فقیه در سازمان حج بود، در فرودگاه جده انگشت‌نگاری شد و به ایشان توهین کردند. من موضوع را از خود آقای ری‌شهری پرسیدم و گفت اصلا چنین چیزی نبود. خود ایشان به آقای متکی زنگ زد که چرا چنین خبری را پخش کرده‌اید؟ در جواب گفت: من تحت فشار بودم که چنین خبری را بسازم و بگویم. ببینید مصالح جهان اسلام و منافع کشور را فدای اختلافات سیاسی خویش کردند و پس از آن دیدید که عربستان چه رویکردی نسبت به ایران داشت و چه ضررهایی که به‌خاطر این تخاصم ساختگی متوجه جهان اسلام، مخصوصا کشورهای اسلامی در منطقه شد.»



این خاطره در حالی از سوی هاشمی بیان شد که بلافاصله یکی از نزدیکان منوچهر متکی ضمن نادرست خواندن این خاطره مطرح شده از سوی هاشمی به دانا گفت: این بار چهارم است که این خاطره مطرح می شود. آقای متکی یکبار به این خاطره کذب پاسخ داده و دیگر در شان ایشان نیست که بخواهد چهار بار به یک مسئله نادرست پاسخ دهد!



اصل ماجرا چه بود؟

پیش از این منوچهر متکی وزیر سابق امور خارجه در واکنش به گفت و گوی هاشمی و نقل قولی که از آیت الله ری شهری رئیس بعثه مقام معظم رهبری کرده بود، در سال ۱۳۹۰ گفته بود: شکایت حج گزاران عمره و تمتع از برخورد نامناسب مأمورین سعودی در فرودگاههای آن کشور به ویژه جده و رفتار اهانت آمیز آنان در اماکن زیارتی به خصوص در بقیع از فروردین ماه ۱۳۸۷ شدت گرفت. جناب آقای ری شهری امیرالحاج وقت ایرانیان در گزارشات مکتوب و شفاهی خود ضمن نقد این رفتارها از مقامات عالی کشور می خواهند که وزارت امور خارجه پیگیری جدی تری در این زمینه داشته باشد. شدت این اعتراضات تا حدی بود که برخی از مراجع عظام تقلید بر تعطیلی حج عمره در صورت ادامه رفتار ناشایست عربستان تأکید نمودند.



وی در ادامه ضمن اشاره به حساسیت بالای افکار عمومی نسبت به برخورد نامناسب سعودی ها با زائران ایرانی و حتی طرح این موضوع توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی با وزیر امور خارجه اظهار داشت: شخصا سفیر عربستان در تهران را به وزارت امور خارجه احضار کرده و از وی خواسته شد مراتب اعتراض جدی ایران را به مقامات کشورش منعکس نماید.



وزیر امور خارجه سابق کشورمان با بیان اینکه اینجانب در مصاحبه ای در جده که خبر آن در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۸۷ منتشر شده، رفتار نامناسب با نماینده مقام معظم رهبری در جریان سفر به عربستان سعودی و همچنین رفتار ناشایست با زائران ایرانی را غیرقابل قبول خوانده و آن را تقبیح کردم افزود: در این خبر که صرفا بخش مربوط به نماینده محترم رهبری آن در اظهارات اخیر برجسته گردیده است هیچ صحبتی از بازرسی بدنی وی به میان نیامده است.



متکی با بیان اینکه هرگز به جناب آقای ری شهری نگفته است به خاطر فشار سیاسی چنین مصاحبه ای صورت گرفته و این ادعا خلاف حق و انصاف است، افزود: در تبعیت از سیره بزرگان دین، طی سالیان طولانی خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی و در مسئولیت های مختلف هرگز دین خود را برای دنیای دیگران نفروخته ام. به همگان خصوصا به بزرگان توصیه می کنم در ثبت خاطرات یا بازگویی آنها، حق و انصاف را رعایت نمایند.



چرا دیگر کسی خاطرات هاشمی را باور نمی کند؟

توجه در آخرین خاطره نقل شده از سوی هاشمی درباره سفر به عربستان و تکذیب منوچهر متکی به خوبی نشان می دهد حتی آخرین خاطرات هاشمی که قرابت زمانی بیشتری با فضای فعلی دارند نیز توام با تحریف یا روایت های ناقص است و با این اوصاف طبیعی است که دیگر خاطرات هاشمی که مربوط به دهه ۶۰ و زمان های گذشته تری به نسبت امروز است، تا چه حد از سندیت و اعتبار برخوردار است.



این در حالی است که ابتدای سال ۹۳ و بعد از انتشار مستند «من روحانی هستم» که حامیان دولت به محتوای این مستند اعتراض کردند و مدعی شدند روایت این مستند درباره ماجرای مک فارلین نادرست است، سازندگان فیلم اعلام کردند این قسمت از مستند با توجه به خاطرات آقای هاشمی ساخته شده اما جالب آنکه برخی منتقدان این مستند از جمله مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق در اردیبهشت سال جاری در برنامه «گفت وگوی روز» رادیو گفت وگو به این مساله اشاره کرد و گفت: «آقای هاشمی برخی از مسائل را گفته است، اما بخش های مهم تری از مسائل را نگفته است. گفتن نصف حقیقت با دروغ فرقی ندارد.»



پیش از این نیز هاشمی با بیان خاطراتی مدعی شده بود آیت الله مصباح یزدی قبل از انقلاب از مبارزه با شاه کناره گیری کرده بود و به همین علت آیت الله خامنه ای به مدت ۱۰ سال با ایشان قهر بوده است!



این در حالی بود که فارغ از تاییدات رهبر انقلاب درباره شخصیت علامه مصباح و تاکید بر اینکه «بنده نزدیک به ۴۰ سال است که جناب آقای مصباح را می شناسم و به ایشان ... ارادت قلبی دارم»، حجه الاسلام سید حمید روحانی از مورخان با سابقه انقلاب نیز با تکذیب خاطرات هاشمی تاکید کرد این روایت، مصداق تحریف تارخ محسوب می شود.



همچنین هاشمی پیش از این خاطره نیز چند بار مدعی شده بود امام خمینی در دهه ۶۰ گفته بودند باید از شعار مرگ بر آمریکا دست کشید! این در حالی است که امام تا آخرین روزهای حیات خود بر شعار مرگ بر آمریکا تاکید داشتند چنانکه در پیام قطعنامه در ۲۹ تیر ۶۷ می فرمایند: «از خدا می‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه‌ی مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»



در مجموع به نظر می رسد کهولت سن یا هر علت دیگری باعث شده تا سلسله خاطرات آقای هاشمی از قبل از انقلاب تا دهه ۸۰ با تکذیب های پی در پی افراد متعدد از جناح های سیاسی مختلف مواجه شود و این مساله نه تنها اعتباری برای خاطرات وی در افکار عمومی باقی نگذاشته بلکه در مواقعی موجب سرگرمی و تبدیل شدن به سوژه های طنز سیاسی- اجتماعی در میان مردم نیز شده است.