به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جوان، ابتدای جلسه که روز گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت حادثه آذرماه سال 88 اتفاق افتاد. بررسیها نشان داد که متهم و مقتول از ساعتی قبل از حادثه با هم درگیری داشتند. ماموران پلیس بعد از بازداشت متهم چاقویی در محل کارش پیدا کردند که نمونه خون مقتول روی آن کشف شد. شاهدان هم وقتی تحقیق شدند تایید کردند که هومن چاقو در دست داشته و درگیر شده بود.
نماینده دادستان تهران گفت مدارک موجود در پرونده نشان میدهد که هومن گناهکار است و برایش درخواست صدور مجازات قانونی دارم. سپس اولیای دم گفتند که خواسته شان قصاص متهم است. هومن وقتی در جایگاه قرار گرفت اتهام قتل عمد را انکار کرد و گفت قبول دارم که در دعوا حضور داشتم اما من به مقتول ضربه نزدم. شاید او با ضربه کس دیگری کشته شده باشد.
او در شرح حادثه گفت: عصر بود که در مغازه را باز کردم و منتظر آمدن بردارم شدم. او ساعتی بعد امد و من برای انجام کاری مغازه را ترک کردم. وقتی برگشتم دیدم که ناصر داخل مغازه است. برادرم گفت برای چه پشت سر ناصر حرف زدهای؟ گفتم من حرف نزدهام. ناصر گفت اگر پشت سر من حرف نزدهای اما میدانم که پشت سر دوستم که علی است حرف زدهای؟ گفتم این کار را هم نکردهام. ناصر گفت اگر دوباره پشت سر من حرف بزنی تو را میزنم. بعد مغازه را ترک کرد. برادرم دوباره من را سرزنش کرد. لحظاتی بعد به مغازه ساندویچی رفتم تا غذا بخورم. ناصر هم آنجا بود. گفتم که چرا این حرف را به برادرم زدی؟ ناگهان به من حمله کرد.
من هم به سرعت از آنجا فرار کردم. در راه به دوستم محمد زنگ زدم و گفتم تو پشت سر علی حرف زدهای؟ بعد هم ماجرا را برایش توضیح دادم. گفت همان جا بمان تا بیایم. کمی بعد آمد. چاقویی به من داد و گفت شاید لازمم بشود. من هم گرفتم. منتظر ماندیم تا ناصر و دوستانش برسند اما نیامدند. به خانه مان که رفتم متوجه شدم که چاقوی محمد را به او ندادهام. اگر برادرم چاقو را همراهم میدید من را دعوا میکرد. همان لحظه از داخل کوچه صدای دعوا شنیدم. فریاد میزدند بیا بیرون. برادرانم سعی میکردند که مهاجمان را آرام کنند.
وقتی فضا آرام شد از خانه بیرون رفتم که ناگهان چند نفر حمله کردند. فرار کردم اما زمین خوردم. یک نفر با چوب ضربه ای زد و درگیری شد. چاقو را در هوا چرخاندم. شاید ضربهای به بازوی ناصر خورده باشد. بعد برادرهایم آمدند و درگیری تمام شد. بعد با محمد تماس گرفتم. او هم در دعوا بود. خواستم حال ناصر را بپرسم اما گفت در این باره با کسی حرف نزنم.همان شب هم من را بازداشت کردند. چون چاقوی خون آلود را در مغازهام پیدا کردند به عنوان قاتل بازداشت شدم. متهم گفت شاید ضربه ای که منجر به قتل شده را دوستان مقتول و یا ناصر زده باشد.
پزشکی قانونی یک بار اعلام کرده که ضربه ورودی به شکم بوده و بار دیگر اعلام شده است که ضربه به کمر مقتول برخورد کرده است. پس از آن چند نفر که شاهد ماجرا بودند در جایگاه حاضر شدند و ماجرا را توضیح دادند. بعد از ختم جلسه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
2005
5446890