گروه هنرهای تجسمی، بهزاد شیشهگران گفت: تختی کاراکتری محبوب دلهای عام و خاص جامعه بود و فکر کردم میتواند خلأ پرترهسازی را پر کند. تلفیق چهرهی تختی بهعنوان محبوب و قهرمان ملی با هنر میتوانست تقدیر و پاسداشتی از این قهرمان باشد.
به گزارش بولتن نیوز، شیشهگران - طراح، نقاش و گرافیست - در مراسم رونمایی از کتابش با عنوان «100 پرتره از جهان پهلوان تختی» در گالری «ایده» اظهار کرد: سال 1368 نمایشگاهی از پرترههای تختی داشتم که برای اولینبار این چهره در هنرهای تجسمی مطرح میشد. بعد از آن سال تصمیم گرفتم که کتاب تختی را هم بیرون بدهم. پرترههایی که از سال 68 تا 77 کار کرده بودم، در کتابی با عنوان «100 پرتره از سیمای پهلوان تختی» منتشر شد. اولین چاپ این کتاب پنجهزار نسخه بود و وقتی در بازار نایاب شد، ناشر تصمیم گرفت دوباره آن را چاپ کند.
او افزود: فکر کردم بهتر است برای چاپ مجدد این کتاب تعدادی پرتره و پوستر جدید هم اضافه کنیم. در نهایت، 50 پرترهی جدید به این کتاب اضافه شد که این 50 تا در دو سال اخیر کار شدهاند. آنچه در اینجا میبینید گزیدهای از هزار پرترهای است که من از چهرهی جهان پهلوان تختی کشیدهام.
تختی کاراکتر محبوب خاص و عام بود
این هنرمند دربارهی هنر پرترهسازی و وضعیت آن در کشور، اظهار کرد: پرترهسازی در کشور ما، مبحث مغفولماندهای است و بسیاری از اهالی تجسمی به سمت این رشته نرفتهاند. یکی از دلایلی که من را به سمت کشیدن پرتره برد، همین جنبه بود. تختی کاراکتری محبوب دلهای عام و خاص جامعه بود و فکر کردم میتواند خلأ پرترهسازی را پر کند.
شیشهگران ادامه داد: فکر میکردم که چهرهی او، این جایگاه را دارد که نه اکنون، بلکه سالها بعد هم مورد توجه رشتههای هنری ما قرار گیرد. مسألهی تختی مربوط به قشر خاصی از جامعه نیست و هر قشری با هر طرز فکری میتواند ارتباط خوبی با این شخصیت برقرار کند. وقتی میخواستم شروع کنم و بهدنبال عکسهای تختی میگشتم، اول به سراغ مردم عادی رفتم، از پینهدوز گرفته تا نانوا و قصاب و دیدم که این قشر از جامعه چگونه با تختی ارتباط دارند. وقتی سراغ اهل فکر و هنر هم رفتم، همان ارتباط را دیدم. تختی این جذابیت را برای من داشت که به او فکر کنم و هنوز هم در وجود من پررنگ است. اگر موقعیتی پیش بیاید به شکل دیگری نیز به این شخصیت خواهم پرداخت.
این طراح همچنین بیان کرد: همین که تختی محبوب دلها بود برای من بهترین جذابیت برای کار است. آنچه در پس پرترهها دنبال میکردم این بود که چقدر میتوانم شخصیت و جایگاه این پهلوان مردمی را در هنرهای تجسمی ارتقا دهم. متأسفانه گاهی پرداخت ما به پرترهی شخصیتها بهگونهای است که نهتنها تجلیلی از آنها صورت نمیگیرد، بلکه بهنحوی آسیبزننده است و چهره را تخریب میکند. من سالها روی این قضیه فکر کردم که چقدر این پرترهسازیها میتواند اعتبار و احترام او را در فضای هنرهای تجسمی بالا ببرد. امیدوارم تلاشم در این زمینه مورد اقبال عموم قرار گیرد.
از قضاوتهای اشتباه هراسی نداشتم
شیشهگران در بخش دیگری از سخنانش دربارهی ویژگی پرترههای تختی، گفت: آن چیزی که معمولا در کار پرتره میبینیم، استفاده کم از مواد است. دلم میخواست این موضوع را مورد توجه قرار دهم. تصمیم داشتم با وجود پیچیده و مشکل بودن کار پرتره، تنوع مواد را داشته باشند. دلم میخواست این تنوع رفتار را دوستداران نقاشی ببینند و بیشتر به آن توجه کنند.
این هنرمند در پاسخ به پرسش یکی از حاضران دربارهی اینکه چطور یک شخصیت میتواند در 100 پرتره نمود پیدا کند، اظهار کرد: مهمترین انگیزهی من این بود که به چهرهای بپردازم که جایگاه ویژهای دارد. برای خودم این سوال وجود داشت که در پرترهسازی چه حرفی برای گفتن دارم و دوم خلأیی بود که در فضای تجسمی میدیدم. از طرفی فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه عامل مهمی بود که من را به سمت این سوژه برد.
او افزود: من همعصر تختیام و در زمانهی او زندگی کردهام. وقتی 15 - 16 ساله بودم، کشتیهای او را نگاه میکردم و شاهد محبوبیتش بودم. اینها برای من انگیزه بود که به سمت این شخصیت بروم و فقط هم به شنیدهها اکتفا نکردم. تختی بهجز مقام، برای جامعهی ما احترام، معرفت، اخلاق، صفا و فروتنی آورده بود. در راه رسیدن به این پرترهها، خیلی با خودم کلنجار رفتم تا به نتیجهی دلخواهم برسم و این مسیر ساده نبود. آنقدر خراب کردم و بالا و پایین بردم تا به آن تکنیک مورد نظرم برسم. این شور هنوز آنقدر در من است که سالهای دیگر هم بخواهم به این موضوع بپردازم و دنبال این تنوع باشم.
شیشهگران همچنین اظهار کرد: جستوجوها من را به سمت تنوع برد. بیزار بودم که خودم را در یک جا نگه دارم. شاید از نظر خیلیها ضعف باشد که هر کسی در هر دوره، یک جور خاصی کار کند، ولی من از این قضاوت اشتباه هراسی نداشتم. اصل همهی این کارها در اختیار خودم است و خیلی مقاومت کردم که پراکنده نشوند.
پرترههایی که ابهام دارند
این نقاش در ادامه به ابهام موجود در پرترههای تختی اشاره کرد و گفت: همانطور که شخصیت تختی، ابهام دارد، من هم در کارهایم بهدنبال این ابهام بودم. خیلی از وجوه این شخصیت را در نگاه خودم حذف و سعی کردم خیلی از جزییات را دقیق و حساس در شخصیت او ببینم و پیاده کنم. بسیاری از این کارها به سمت سادگی و ایجاز رفته است. من در این کارها با سه زبان حرف میزنم، طراحی، نقاشی و گرافیک و چون با هر سه درگیر هستم، خود به خود این فضای ایجازگونه بهوجود آمده است.
این هنرمند به ویژگیهای شخصیت تختی که مورد نظر خودش بوده، اشاره کرد و گفت: یکی از مهمترین ویژگیهای تختی از چشم من، مستقل بودنش و صلابت و قرص و محکمی شخصیتش بود. آنچه من در تحقیقاتم به دنبالش بودم این بود که از عکسهایی استفاده کنم که این استحکام و صلابت را نشان داده است. خیلی جاها عکسهایی را میدیدم که فقط مستندی از تختی بود و این ویژگیها را نداشتند. از آنها بهخاطر جاذب نبودنشان استفاده نکردم و سعی کردم شخصیتی مستقل، محکم، استوار، محبوب و قهرمان را بهنمایش بگذارم. هیچجا در این پرترهها ما تختی را آدمی شکستخورده و مفلوک نمیبینیم.
شیشهگران مانند پهلوانش دلنگران انسان است
در بخش دیگری از این نشست، آلبرت کوچویی - منتقد هنری - دربارهی کتاب «100 پرتره از جهان پهلوان تختی» و بهزاد شیشهگران، گفت: وقتی از من خواسته شد دربارهی این کتاب و آثار شیشهگران صحبت کنم دو جاذبه برایم داشت؛ یکی شخصیت تختی و دیگری بهزاد شیشهگران. آشنایی من با بهزاد به چند دهه قبل برمیگردد. من در دورانی که در دانشکده مشغول تحصیل بودم حادثهی غمناک درگذشت یا خودکشی جهان پهلوان تختی را شنیدم و حس کردم و فکر کردم که اگر قرار است دربارهی این دو نفر صحبت کنم میتوانم یادداشتی بنویسم.
سپس او یادداشت خود را دربارهی بهزاد شیشهگران و شخصیت تختی برای حاضران خواند.
در بخشی از این یادداشت آمده بود: «تختی چون گیلگمش زمانه بخشی انسان، بخشی اسطوره است که در جستوجوی گیاه زندگی است. همه آنچه در تختی بوده، بهزاد شیشهگران یافته؛ جستوجوها، کشمکشها، جدالها، گذشت از دروازههای زندگی و رسیدن به مرگ. بهزاد شیشهگران چون پهلوانش دلنگران انسان آزاد، رها، دربند و در اندیشه مرگ است. شیشهگران همیشه نگاهی تازه دارد، مثل نگاهش به تهران در غبار مه یا پوسترهایی که از جنگ و شهید ویرانی و فروپاشی میکشد و همهی اینها، چکیده در چهرههای جهان پهلوان تختی نمود پیدا کرده است.»
انتشار هر کتاب یک معجزه است
جواد مجابی - منتقد هنری - نیز که در جمع مهمانان این نشست حضور داشت، در سخنانی کوتاه دربارهی آثار بهزاد شیشهگران گفت: من به کارهای پرترهی شیشهگران از شاملو گرفته تا تختی، بارها اندیشیدهام. در این مسیر حرکتی از طرف نقاشی برای درک روانشناسی یک شخصیت وجود دارد. هنرمند با تکیه بر طراحی، نقاشی و گرافیک به طرف شناخت شخصیت میرود و این یک حرکت از بیرون به سمت درون است که شخصیت، سوژه را نمایان میکند. یعنی با یک ابزار تجسمی به طرف شناخت آن شخصیت پیش میرویم و به شناخت واقعیاش نزدیکتر میشویم.
او افزود: علاوه بر این، یک حرکت دیگر نیز از درون به بیرون وجود دارد، یعنی از طریق شخصیت به دنیای تجسمی و هنر برویم در اینجا چهره باید در قالب یک هنر بیان شود. این دو حرکت باعث رسیدن به تناسبی میشود که هنرمند بهدنبال آن است و به نظرم شیشهگران در پرترههایش به این مرحله رسیده است و به او تبریک میگویم.
در پایان مراسم، کتاب «100 پرتره از جهان پهلوان تختی» توسط جواد مجابی رونمایی شد و او گفت: انتشار هر کتاب در اینجا، یک معجزه است! حالا من این معجزه را تقدیم شما میکنم.
به گزارش ایسنا، آثار این کتاب با تکنیکهای مختلف هنری اعم از پاستل، زغال، ترکیب مواد، گواش، کلاژ و ... با موضوع پرترههای این پهلوان معاصر ایران خلق شدهاند و سعی در ارائهی تصویری خلاقانه مبتنی با نگرش هنری بهزاد شیشهگران دارند. این کتاب علاوه بر 100 اثر هنری با موضوع تختی، با یادداشتهایی از جواد مجابی، عطا بهمنش، علیاصغر قرهباغی، بابک تختی، بهزاد شیشهگران و آرش سلطانعلی همراه است.
برخی از این آثار در گالری «ایده» به نشانی خیابان خردمند شمالی، کوچه هجدهم، شماره 26، برای بازدید علاقهمندان بهنمایش گذاشته شده است.
5743879