به نقل از روابط عمومی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، در 10 ماهه امسال 584 هزار و 191 واقعه ازدواج در سطح کشور و با "یک درصد کاهش" نسبت به مدت مشابه سال گذشته از سوی دفاتر رسمی ازدواج در سامانه ثبت وقایع ازدواج و طلاق سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ثبت شده است. همچنین در این مدت تعداد 131 هزار و 553 واقعه طلاق نیز توسط دفاتر رسمی طلاق در این سامانه به ثبت رسیده که با "افزایش 6 درصدی" نسبت به مدت مشابه سال گذشته همراه است.(خبرگزاری فارس مورخ 6/12/93 شماره: 13931206001338). این یعنی 22.5 درصد ازدواج ها منجر به طلاق شده است ، که خود یک هشدار دهشتناک خواهد بود . هر چند در جامعه شناسی ، آمار ها همیشه از واقعیت کمتر ند و باید عمق فاجعه را بیش از آن متصور بود ، و متاسفانه نیز هستند خانواده و زوج هایی که در سایه ی "طلاق عاطفی" که نه در جایی ثبت و نه در آماری مورد اشاره است ، خشکی ریشه ی زندگی مشترکشان را به نظاره نشسته اند ، و این تلخی را چند برابر نموده است.
این چند وقت اخیر اخبار خاصی را شاهدیم که نه تنها دل و دماغی برای زندگی نمی گذارد که تقریبا با کنار هم قراردادن آنها امیدمان به بهبود شرایط نیز از بین خواهد رفت . دیگر جامعه ما نسبت به معضلاتی مثل "بیکاری" ، "مسکن" ، "گرانی" و در شهر های بزرگ به "ترافیک" و "آلودگی دایم هوا" واکنشی نشان نمی دهد ، گویی به مثابه ی بیماری سرطانی شده که بعد از مدتها درمان بی اثر ، حالا باید واقعیت تلخی را بپذیرد.
اما ماجرا ها و اتفاقاتی مثل آلودگی مواد غذایی ، رشد کودکان کار ، کاهش نرخ باروری ، افزایش میزان طلاق و کاهش سن طلاق ، افزایش مصرف انواع مواد مخدر قدیم و جدید و کاهش سن مصرف آنها ، معلم کشی ، دانش آموز سوزی ، افزایش سقط جنین ، تخریب محیط زیست ، خشک اقلیمی و بی آبی ، فساد های مالی کلان ، رانت خواری ، انحصار طلبی های اقتصادی ، بی اخلاقی های سیاسی ، رشد بیابان زایی ، محصلان بیکار رو به ازدیاد ، افزایش بزه ها و انحرافات اجتماعی ، مرگ و میر بالای تصادفات رانندگی ، اسید پاشی ها ، هجوم ریز گردها ، افزایش پرونده های حقوقی و کیفری و ... نمی توانند در دراز مدت با واکنش خنثی و کرختی همراه باشند .اینها قطعا پیکره ی جامعه را با نیستی ممزوج خواهد نمود .این مولفه ها و شریانهای حیاتی یک جامعه نباید از بین بروند ، سلامت فرهنگی و اجتماعی کشور در ورطه ی خطرناکی قرار دارد.
جامعه باید از یکایک خویش تقاضای همکاری کند ، سنت الهی بی عدالتی را بر نمی تابد ، از بین رفتن کودکان بیگناه ما در آینده ای نزدیک بی آنکه تقصیری داشته باشند ، ما را مشمول آیه ی شریفه ی مِنْ أَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنا عَلی بَنی إِسْرائیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ إِنَّ کَثیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ( آیه 32 سوره مبارکه ی مائده ) خواهد نمود و قطعا عذابی درد ناک برایمان رقم خواهد زد. مرگ یک انسان بی گناه ، مرگ تمام بشریت است ، و این هشدار اساسی را چاره ای نخواهد بود.
حال قضاوت کنید ، آیا با این شرایط دشمن نگران هسته ای شدن ما خواهد بود؟ فرهنگ صحنه ای است که باید برای نجات از این همه گرفتاری همه ی ما واردش شویم و این صحنه فقط نیازمند تدبیر و عمل خواهد بود ، نه شعار!
5935886