گوناگون 18:32 - 06 مرداد 1393
مطابق اسنادی که بعد از تسخیر سفارت آمریکا به دست آمد بنی‌صدر در دهه ۴۰ با عوامل خارجی در ارتباط بود حتی کد داشته است و حقوق دریافت می‌کرده است.

راز سر به مهر رئیس جمهور خائن ایران

 

 به گزارش جام نیوز به نقل از فارس، در بهمن ماه 1358، انتخابات عمومی برای تعیین نخستین رییس جمهور بر گزار شد و ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری رسید. امام خمینی ره مطابق قانون اساسی حکم ریاست جمهوری وی را تنفیذ کردند و برای ایجاد هماهنگی و داشتن قدرت اجرایی بیشتر او را به ریاست شورای انقلاب و به سمت فرماندهی کل قوا نیز منصوب کردند. اما در شش ماهه دوم سال 1359 ه ش بنی صدر روش خود را دگرگون کرد. بنی صدر پس از رسیدن به قدرت روز به روز از امام و مردم انقلابی که وی با تظاهر به وفاداری به آنها خود را به ریاست جمهوری رسانده بود ،فاصله می گرفت و در مقابل به گروهک‌هایی که قبلا خود را دشمن سرسخت آنها معرفی کرده بود، نزدیک می شد.



وی در مقام رییس جمهوری از هر فرصتی برای تضعیف یاران صادق و انقلابی امام و نهادهای قانونی کشور مثل مجلس و قوه قضاییه و سپاه پاسداران استفاده می کرد و برای مقابله با مردم به تقویت گروهک‌ها می‌پرداخت و با کمک آن‌ها این سو آن سو آشوب و فتنه بر پا می‌کرد.



سر انجام کار به جایی کشید که امام خمینی (ره) در خرداد ماه سال 1360 بنی صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کردند و چند روز بعد مجلس به عدم کفایت سیاسی وی برای ادامه ریاست جمهوری رای داد و بنی صدر از سمت خود بر کنار شد.



وی که پس از برکناری مخفی شده بود  با آرایش زنانه و پناه گرفتن در توالت هواپیما، همراه با بعضی از سران گروهک منافقین از جمله مسعود رجوی از کشور خارج شد و به پاریس گریخت. خلبانی که آنان را به پاریس برد همان فردی بود که محمد رضا پهلوی را روز 26 دی ماه سال 1357 از ایران خارج کرده بود.



برای بررسی چرایی ائتلاف بنی‌صدر و منافقین با جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و عضو حزب گروه ملل اسلامی معروف به گروه 55 نفره که به دنبال فعالیت‌های سیاسی نخستین‌بار در سال 1344 دستگیر و به 6 سال زندان محکوم اما در سال 1348 آزاد و هم اکنون معاون اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی است به گفت‌وگو نشستیم که در ذیل می‌آید:





*دلیل تاریخی ائتلاف مجاهدین خلق و بنی‌صدر چیست؟ با اینکه از نظر نظری با هم فاصله جدی دارند؟



در دهه 40 و 50 دو جریان مشخص در تاریخ روشنفکری ایران وجود داشت؛ نخست جریان «لیبرال دموکراسی» بود. باورمندان به جریان لیبرال دموکراسی معتقد بودند که تغییرات در ایران باید تدریجی و قانونی و با الگو گرفتن از غرب انجام شود. هر گونه تحول دیگر محکوم به شکست است.



جریان دوم، معتقد بود که تحول در ایران با حرکت انقلابی سریع و مارکسیستی انجام می‌شود تشکل‌های جبهه ملی، حزب توده، مجاهدین خلق و نهضت آزادی هر کدام به نوعی پرچمدار هر یک از دو نوع رویکرد به تحول بودند.



بنی‌صدر جزو جریان معتدل، غرب‌گرا و رفرم‌گرا بود که اعتقاد به تحول تدریجی غربی در ایران داشت به همین دلیل مجاهدین خلق را آنارشیست و فرصت‌طلب می‌دانست که با توجه به ضعف رژیم پهلوی و با سوءاستفاده از نام اسلام موفق شد جریانی را در ایران راه‌اندازی کند که در نهایت ضد منافع ملی است.



به همین دلیل بنی‌صدر معتقد بود مجاهدین خلق شایستگی برقراری تحول در ایران را ندارند بارها علیه مجاهدین خلق سخنرانی کرده بود و حتی با القاب بسیار تند آنان را مورد خطاب قرار داده بود.



همچنین جریان مجاهدین خلق نیز بنی‌صدر را وابسته به جریان ملی‌گرا و جریان مرده و بدون تأثیر در ایران می‌دانست و معتقد بود تاریخ‌ مصرف ملی‌گرایی در ایران تمام شده است.



خاطرم است در زندان رده‌های بالای سازمان مجاهدین خلق اعضا سازمان را قویاً از آن که کتاب‌های بنی‌صدر را بخوانند منع می‌کردند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی طرفداران مجاهدین خلق تصور می‌کردند با شعارها و تاکتیک‌هایی که انتخاب کردند و با اتکا به تظاهر به خط امامی بودن و پیروی از آیت‌الله طالقانی می‌توانند نظر مردم را جلب کنند و در هرم قدرت قرار بگیرند و بعد از قدرت بتوانند جامعه ایران را متحول کنند هر چند مجاهدین خلق قبل از انقلاب به جنگ‌های چریکی و شهری معتقد بودند.



اما بعد از انقلاب نخست به شرکت در انتخابات روی آوردند و در تمامی انتخاباتی که در سالهای 58 و 59 در ایران برگزار شد شرکت کردند و نتوانستند نظر مردم را جلب کنند و به قدرت برسند. بنابراین بعد از به قدرت رسیدن بنی‌صدر از یک طرف و از طرف دیگر محدودیت مجاهدین خلق توسط نیروهای انقلابی این دو جریان به هم پیوستند و ائتلاف بین لیبرال دموکراسی و جریان مارکسیست اسلامی و التقاطی به وجود آمد.

*چگونه مجاهدین خلق بعد از انقلاب به تقابل با انقلاب اسلامی رسیدند و دست به مبارزه مسلحانه زدند؟



هر دو جریان فوق معتقد بودند تنها نیروی شایسته و لایق برای اداره کشور هستند. بنی‌صدر هیچ جریان دیگر را لایق برای اداره کشور نمی‌دانست و مجاهدین نیز این گونه فکر می‌کردند در تفکر این دو نوع جریان یک دیکتاتوری اقتدارگرا و مطلق‌نگر وجود داشت.



در نهایت تعابیر و فرم سخنان و ادبیات این دو جریان متفاوت بود علاوه بر این مجاهدین تصور می‌کردند در شرایط انقلاب قادرند رأی مردم را به دست بیاورند. اما نتوانستند و بنی‌صدر با توجه به شرایطی توانست رأی مردم را به دست آورد از یک طرف عوامل خارجی توانستند با شیوه‌های گوناگون نفوذی خود را (بنی‌صدر) در بدنه انقلابیون نفوذ دهند و از طرف دیگر اختلافی که بین روحانیون و نیروهای مذهبی طرفدار حزب جمهوری اسلامی و شهید بهشتی به وجود آمد این امکان را به بنی‌صدر داد که رأی مردم را به دست آورد. عده‌ای که مخالف حزب جمهوری اسلامی و طرفدار روحانیت مبارز بودند به سمت بنی‌صدر رفتند زیرا حزب جمهوری اسلامی با توجه به ماهیت بنی‌صدر مطلقاً از دادن رای به بنی‌صدر خودداری کردند.



اما عده‌ای از روی لجاجت و دشمنی و  اختلاف با حزب جمهوری اسلامی رأی به بنی‌صدر دادند و از طرفی دیگر بنی‌صدر و عواملش توانسته بودند با توجه به اقداماتشان در میان مردم طرفدار پیدا کنند.



*بر اساس چه اسناد و سند تاریخی معتقدید که بنی‌صدر عامل نفوذی استکبار بود که در جریان انقلاب اسلامی بوده است؟



ـ مطابق اسنادی که بعد از تسخیر سفارت آمریکا به دست آمد بنی‌صدر در دهه 40 با عوامل خارجی در ارتباط بود حتی کد داشته است و حقوق دریافت می‌کرده است. همچنین هیچ کدام از اطرافیان بنی‌صدر افراد شایسته و صالحی نبودند.



*مصداقی‌تر می‌توانید بفرمایید؟



احمد سلامتیان سابقه عضویت در جبهه ملی را داشته است غضنفرپور سابقه عضویت در جریان‌های مارکسیستی را داشته و تقوی رئیس دفتر بنی‌صدر علاوه بر اینکه سابقه ارتباط با سیا را داشته است، 8 سال رابط ایران و اسرائیل بود و بعد از انقلاب کلیه پرونده رابطه ایران و اسرائیل را از وزارت خارجه ایران خارج کرده است. به این ترتیب اسناد رابطه ایران و اسرائیل را کاملا پاک کرده است. بعد از ائتلاف مجاهدین خلق و بنی‌صدر گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی نیز یکی پس از دیگری مانند جبهه ملی، فداییان خلق و گروه‌های مارکسیستی به این ائتلاف می‌پیوندند.



به این ترتیب بنی‌صدر به عنوان محور مقابله با نظام تبدیل می‌شود و این یکی از معجزات تاریخ سیاسی جهان است که رئیس جمهور کشور و فرمانده کل قوا مقابل نظام می‌ایستد و این نظام به حدی قدرتمند است که با اتکا به خدا و حضور مردم و رهبری امام توانست از این تقابل به سلامت بیرون بیاید.



کسانی که در بهمن 58، 86 درصد به بنی‌صدر رأی دادند و در نماز جمعه شعار می‌دادند «بنی‌صدر 100 درصد» همین مردم در نماز جمعه سال 60 شعار می‌دادند «ابوالحسن پینوشه ایران شیلی نمی‌شه» و بعد از آنکه امام بنی‌صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و مجلس طرح عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر را تصویب کرد با توجه به شرایطی که بنی‌صدر از ابتدای سال 58 به وجود آورد از جمله جنگ شهری و ماجرای 14 اسفند دانشگاه تهران متهم بود به همین دلیل به خانه تیمی پناه ‌برد و چون خانه تیمی یکی پس از دیگری کشف می‌شد به سفارت فرانسه پناهنده شده و بعد از همان سفارت برای فرار از ایران برنامه‌ریزی می‌کند.





*چرا کسانی که اسناد سفارت آمریکا را دیدند بعد از انتخابات ریاست جمهوری اسناد سفارت را رو کردند؟

به هر حال جواب دادن به این سؤال خیلی مشکل است و من خودم نمی‌دانم و اطلاعی ندارم که چرا بعد از انتخابات این اسناد رو شده است و آیا وزارت کشور از اسناد اطلاع داشته است برخی راجع به نقش موسوی خوئینی‌ها سخن می‌رانند که من اطلاع دقیقی ندارم و تا الان که من با شما صحبت می‌کنم این قضیه آشکار نشده است.

 

 


4349930
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است