اما، اعلام این که شهرداری و آتشنشانی، بارها و بارها در مورد مشکلات ایمنی ساختمان پلاسکو اخطار و هشدار داده بودند و ساکنان آن ساختمان اقدام لازم را انجام نداده اند، نشانهای از یک اِشکال بزرگ و ساختاری در مدیریت کشور است؛ خطر شکلگیری حاکمیت بیاقتدار که تمامی عرصههای زندگی شهری و البته محیط زیست و میراثهای طبیعی و فرهنگی ما را تهدید میکند. امروزه میبینیم که قانونشکنی، به سُخره گرفتن مقررات، گرفتن مجوزهای ایمنی و استاندارد و جز آن، از راههای غیرمتعارف و نامناسب و حتی «قانونی شدن» پارهای بیقانونیها در مجلس، به پدیده ای معمولی بدل شده است.
دستگاه های دولتی و دیگر بخشهای حاکمیت، در بسیاری جاها که کمکاری یا فساد ندارند، دچار ضعف در به اجرا رساندن قانون و مقررات هستند. در اینجا، به مصداقهای زیر پا گذاشتن مقررات ایمنی ساختمانها، نادیده گرفتن آییننامهی زلزله، ساختوساز روی گسلها، غیراستاندارد بودن آسانسورها، و یا فساد عمیق در بانکها و گمرکها و دیگر ادارهها نمیپردازم. فقط به محیط زیست، آن هم نه به مشکلات بزرگ آن بلکه به یک گوشهی کوچک آن (به عنوان نمونهای از صدها موردِ ریز و درشت) اشاره میکنم که ببینید چگونه قانون و اخلاق در برابر شماری قانونشکن و بیوجدان کم آورده و اِعمال قانون سخت شده است.
چند سال است که در منطقهی فریدونکنار، عدهای صیاد (که حساب آنان از حساب صیادهای بومی و قانع جدا است) به شکلی بسیار بیرحمانه اقدام به دامگستریهای غیرقانونی و صید و کشتار گستردهی پرندگان مهاجر، چه پرندگان مجاز برای صید و چه حمایتشده، میکنند. در این چند سال، چند بار ماموران سازمان حفاظت محیط زیست و حتی نیروی انتظامی خواسته است که جلوی این صیادان را بگیرد، اما آنان با چوب و چماق و اسلحه نگذاشته اند. حتی امسال که انفلوانزای پرندگان شیوع یافته و به جز سازمان محیط زیست، مسوولان بهداشت کشور هم گفته اند که صید باید متوقف شود، اما باز هم این گروه به قانونشکنی خویش ادامه میدهند.
چنین پدیدهها که در آن میتوان نشانههای «دولت بیاقتدار» را دید، از خطرناکترین عارضهها برای این سرزمین است.8686244