او همچنین اظهار میکند: در حال حاضر به زحمت میتوان در کل دانشگاههای ایران پنج استاد ادبیات باصلاحیت پیدا کرد.
این استاد پیشکسوت ادبیات در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره وضعیت استادان ادبیات دانشگاههای ایران گفت: در حال حاضر ادبیات در دانشگاهها دوران فترت را میگذراند. یکی از دلایل این موضوع هم شاید به همین موضوع بورسیه 3000 دانشجو برگردد؛ به این معنی که این وضعیت در سالهای گذشته هم در دانشگاهها وجود داشته است و ما اگر بخواهیم علت ضعف استادان دانشگاه را جویا شویم باید از 35 سال قبل آغاز کنیم؛ زیرا بسیاری از استادان دانشگاهها از جمله در رشته ادبیات با روابط و رویکردهای خاص درجه دکترا گرفته و در دانشگاهها جایگاه استادی گرفتهاند. به همین خاطر الآن در کل دانشگاههای ایران در رشته ادبیات شاید به زحمت پنج استاد صاحب صلاحیت در رشته ادبیات وجود داشته باشند.
احمدنژاد درباره اختلاف نظر دانشگاهیان حوزه ادبیات با کسانی که خارج از دانشگاه ادبیات را دنبال میکنند، گفت: اتفاقا استادان ادبیات دانشگاهها در حال حاضر خود را خیلی نوجو و نوگرا معرفی میکنند، اما نه نو را میشناسند و نه کهنه را، نه جدید را میفهمند و نه قدیم را. همین موضوع هم دلیل دیگری بر حاکم شدن ضعف تأسفبرانگیزی بر ادبیات در دانشگاهها شده است.
این مصحح و پژوهشگر ادبیات کلاسیک در ادامه اظهار کرد: در حال حاضر در دانشگاهها یک نفر شبیه به زرینکوب، دکتر شهیدی، دکتر ندوشن، دکتر خانلری و دکتر معین پیدا نمیکنید. تنها فردی که میتواند کمی به این نامها نزدیک باشد دکتر شفیعی کدکنی است که او هم آنچنان آشفته است که مدتهاست کاری که آنچنان بهرهمند باشد انجام نمیدهد و ما همچنان با شعر «به کجا چنین شتابان» او را میشناسم.
او با تأکید بر اینکه استادان فعلی ادبیات در حال حاضر خیلی دوست دارند خود را به نو نزدیک کنند اما نه نو را میفهمدند و نه کهنه را افزود: دکتر زرینکوب شش - هفت زبان را به خوبی میدانست، اما استادان فعلی ادبیات فارسی تنها یک زبان و تنها فارسی را بلدند. به همین دلایل است که در حال حاضر ادبیات در دانشگاهها دوران خوبی را سپری نمیکند و در حد اعلای آن چیزی مثل «تأویل و ساختار متن» بابک احمدی بیرون میآید.
کامل احمدنژاد گفت: علم و تحقیق حمایت و احترام میخواهد؛ پول مهم نیست. اگر دقت کنید میبینید که در این سالها چقدر به اتم و رویان و نانو توجه شد اما در عوض به همان میزان علوم انسانی تخریب شد. البته در دوران قبل هم همینگونه بود. در آن زمان هم آدمهای باسواد را منزوی کرده بودند و من که دانشجوی ادبیات دانشگاه تهران بودم میدیدم که امثال دکتر مهدی حمیدی و دکتر زرینکوب را به دانشکده ادبیات راه نمیدادند و آنها مجبور بودند به دانشکده الهیات بروند. در این سالها هم در دانشکدههای ادبیات کسانی را منصوب کرده بودند که به هیچ وجه جایگاهشان آنجا نبود. مثلا اگر همین الآن به دانشگاه تهران بروید و بگویید یکی از این اساتید برای شما پنج بیت بوستان سعدی بخواند دست و پایش را گم میکند.
او در ادامه بیان کرد: در این سالها بیتوجهی زیادی در حوزه ادبیات شده است. آدمهای خوب منزوی شدهاند و کسانی جایگاههایی را در دانشگاهها اشغال کردهاند که جایشان آنجا نیست. تحقیق، حرمت و حمایت میخواهد. اینکه کسی سالها سرش را خم کند و تحقیق کند با پول درست نمیشود اما در طول این سالها مدام حقوق استادان دانشگاه را بالا بردند.
او با اشاره به سالها تدریس ادبیات فارسی در دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه خوارزمی و دانشگاه آزاد گفت: در زمان رژیم شاه حوزه ادبیات و به طور کلی استادان دانشگاه ضعیف بودند، الآن از آن ضعیف هم نشانه چندانی باقی نمانده است.
این مصحح متون ادبی کلاسیک اظهار کرد: البته بیرون از دانشگاه کسانی هستند که کارهای خوبی در زمینه ترجمه ادبیات انجام دادهاند که بیشتر آنها غیرادبیاتی بودهاند. مثلا آقای دکتر محمدعلی موحد یا دکتر مجتبایی افرادی هستند که در حوزه ادبیات تألیفات بسیار خوبی دارند اما اینها در گروه ادبیاتیها نبودند. این در حالی است که خود استادان ادبیات در طول این سالها کتاب قابل توجهی تألیف نکردهاند.
انتهای پیام
4742327