به گزارش ایسنا، متن این شعر در پی میآید:
«آب تشنه»
تشنه تشنهترینهایم برخور ای مَرد!
نوش کن یک کف و صد مَشک ببر پُر ای مَرد!
بسترم نرم و نجیب است روم گام به گام
چون شود سخت و سراشیب خورم سُر ای مَرد!
سردم و شبزده و شور نه شیرین و روان
ریزم از صخره شَلّال به شُرشُر ای مَرد!
جوش صحرا و سراب است و کنارم سر آب
زآب خُوردم رمه رم خورده به آخور ای مَرد!
کم مَبینم که سفیر غم و اشکم چون ابر
دُرّم و لؤلؤام و قطره چون دُر ای مَرد!
میزبان عربت بنده فراتم از من
برخورد نخل و درخت، آهو و اُشتر ای مَرد!
ای چو کوه از برکوه ای قمرین خد از اسب!
پای بر دیده من نِه که شوم خور ای مَرد!
مشک پر شد به فدای تو کمی نیز بنوش
پر شدت دیده ز من چشم بیفشُر ای مَرد!
این منم تشنه تو تشنه تر از مردم تو
آب دیدی که گرفته است ز غم گُر ای مَرد!
انتهای پیام
6427659