فرهنگی‌هنری 20:01 - 03 آبان 1393
همشهری آنلاین – مهدی تهرانی:سینمای انگلستان و در معنای وسیع آن سینمای بریتانیا؛ گنجینه‌ای قدیمی و گرانقدر از تاریخ هنرهفتم به شمار می‌آید.

سهم سینماگران انگلیسی؛ ولزی؛ اسکاتلندی و ایرلند‌شمالی در سروشکل گرفتن سینمای بریتانیا و تاثیر آن بر سینمای جهان طی سالهای 1920 تا 1940 غیر قابل‌انکار است. در واقع سینمای آمریکا در این سالها از حضور این هنرمندان بسیار سود برد.

سینمای انگلستان را نمی‌توانیم بدون بدنه‌ی وسیع آن ارزیابی کنیم. از 1920 به بعد خیل زیادی از نامداران سینماهای ولز؛ ایرلند‌شمالی و اسکاتلند در فیلم‌های انگلیسی و آمریکایی به عنوان بازیگر و کارگردان حضور داشتند.

برای مثال سینمای اسکانلند از دهه 1940 تاکنون به تنهایی بیش از 100 بازیگر طراز اول در سطح سینمای جهان معرفی کرده‌است. نام‌هایی مانند شان کانری(-1930)؛ ایوان مک گرگور-1971)؛ برایان کاکس(-1946)؛گری او.برایان(-1968)؛ بیلی بوید(-1968)؛ جیمز مک آیوی(-1979) تنها برخی از این ستاره‌ها هستند. استنلی کوبریک نیز فیلم ماندگار 2001:یک اودیسه فضایی(1968) را در اسکاتلند‌ ساخت.

از سینمای ولز نیز ستاره‌های بی‌بدیلی مانند ری میلاند(1986-1907)؛ هیو گریفین(19080-1912)؛ استنلی بیکر(1976-1928)؛ ریچارد برتون(1984-1925)؛ آنتونی هاپکینز(-1937)؛ مایکل شین(-1969) و کاترین زتاجونز(-1969) به دنیای هنرهفتم معرفی شدند. فیلم‌های بسیاری از جمله قسمت پایانی هری‌پاتر(2012) ؛خشم تایتان‌ها(2012) و فیلم جیمز باندی ذره‌ای آرامش(2008) در ولز ساخته شده‌اند.

پیگمالیون/۱۹۳۸/آنتونی اسکوئیت

    سینمای انگلستان نیز از بدو پیدایش غول‌هایی مانند چارلز چاپلین(1977-1889)؛ استن لورل(1965-1890)؛ لسلی هوارد(1943-1893)؛ آلفرد هیچکاک(1980-1899)؛ دیوید لین(1991-1908)؛رکس هریسون(1990-1908)؛ ویوین لی(1967-1913)؛ کری گرانت(1986-1904)؛ باب هوپ(2003-1903)؛ دیوید نیون(1983-1910)؛ جک هاوکینز(1973-1910)؛ چالز لاتون(1962-1899)؛ جان گیلگاد(2000-1904)؛ لارنس اولیویه(1989-1907)؛ جان میلز(2005-1908)؛آلک گینس(2000-1914)؛مایکلردگریو(1985-1908)؛ ریچارد آتنبرو(2014-1923)؛کریستوفر لی(-1922)؛ پیتر فینچ(1977-1916)؛ آلبرت فینی(-1936)؛ الیزابت تیلور(2011-1932)؛ راجر مور(-1927)؛جرمی برت(1995-1933)؛ مایکل کین(-1933)؛ پیتر سلرز(1980-1925)؛ کن لوچ(-1936)و رایدلی اسکات(-1939)  را به‌ خود دیده است.

     در سالهای اخیر  افرادی مانند دنیل دی لوئیس(-1957)؛کالین فیرث(-1960)؛ گای ریچی(-1968)؛ جاد لا(-1972)؛ کریستین بیل(-1974)؛ دنیل کریگ(-1968) وکیت وینسلت(-1975) جا پای بزرگان گذاشته‌اند.

    جالب‌تر اینکه حتی سینمای جمهوری‌ایرلند  و بدنه‌ی قوی و ممتاز سینمایی‌اش( با اینکه به لحاظ سیاسی رسما مستقل از بریتانیا است) تاثیر بسیاری بر سینمای بریتانیا گذاشته و غول‌هایی مانند ریچارد هریس(1992-1930)؛ پیتر اوتول(2013-1932) و یا  برندن گلیسون(-1955) از این سرزمین برخاسته‌اند.

    از این رو است که حضور مجموع سینماگران اهل ولز؛ اسکاتلند؛ ایرلند شمالی و انگلستان را در این یادداشت؛ در پیکره سینمای انگلستان معرفی کرده‌ام.

    سینمای بریتانیا تا قبل از 1915 یک مکتب ویژه داشت. خلق و خوی خاص مردمان این سرزمین باعث شده بود تا تاثیر پذیری اجتماع از فرهنگ و هنر یک اصل نهادینه باشد. قبل از آن تئاتر در طی 500 سال اخیر اثرات فرهنگی و اجتماعی سترگی بر بدنه اجتماع انگلیسی داشت. با ورود بازیگران؛ کارگردانان و حتی عوامل پشت صحنه از دنیای نمایش به دنیای جدید پرده نقره ای؛ طبیعی بود که سینما نیز این تاثیرگذاری را با خود داشته باشد.

    جان میلز در نمایی از آرزوهای بزرگ/۱۹۴۶/دیوید لین

    با اینهمه یکی دوسالی پس از شروع جنگ جهانی اول؛ سینمای  نوپای انگلستان کج دار و مریز فیلم های مربوط به فرهنگ خود را می ساخت اما در دهه 30 با رشد سریع سینمای آمریکا و ورود سینمای هالیوود به سینماهای بریتانیا؛ کم کم بساط سینمای بومی و فاخر انگلستان می رفت که برچیده شود.

    البته در دهه 30 و اوایل دهه 40 کارگردانانی مانند آنتونی اسکوئیت با ساخت آثار خوش ساختی مانند پیگمالیون(1938) خونی تازه به سینمای انگلستان تزریق می کردند اما این هرگز کافی نبود.

    چرا که آنچه در این زمان در سینمای انگلستان ساخته می شد اغلب تکراری از کار درمی آمد. آثار ماندگار شکسپیر در صحنه نمایش بارها و بارها در روی پرده ی نقره ای جان گرفتند. و در این میان سهم سینماگرانی مانند لارنس اولیویه؛ کارول رید؛ اولیور رید و جان گیلگاد بی بدیل بود.

    در همین اثنا جوانانی مانند دیوید لین نیز پا به این عرصه گذاشتند و آثار دیگر غول های زبان و ادبیات انگلیس را به فیلم برگرداندند. هنوز هم فیلم" آرزوهای‌ بزرگ" دیوید لین یک مرجع کلاسیک به حساب می آید. با ابن حال ابن سینماگران قصه هایی را تعریف می کردند که پیش از این مردم؛ بارها و بارها این ماجراها را در تئاتر های کوچه و بازار و یا حتی در سالن های فاخر نمایش دیده بودند.

    افرادی مانند آلفرد هیچکاک نیز اگرچه در این زمان یعنی حدود سالهای 1935 تا 1942 دیگر در سینمای انگلستان جا افتاده بودند و میانگین سنی 35 تا 40 سال داشتند؛ با اینهمه بیشتر به فکر سیاه مشق های خود بودند.

    این روند عین بی توجهی به زندگی عادی مردم و در یک کلام تعطیلی ژانر درام اجتماعی را باعث گردید، سینماروهای جزیره؛ واقعا از سینمای بومی خود دلزده شده و هرچه بیشتر از سینمای ینگه دنیا و اکران های فیلم های آن دیار در خاک خود استقبال کنند.

    در دهه 30 البته یک اتفاق مهم صنعتی نیز در سینمای انگلستان رخ می دهد. جی. آرتور رانک(1972-1888) در سال 1933 یک شرکت فیلمسازی تاسیس می کند که عمدتا حوزه تولیداتش ساخت فیلمسازی مذهبی بود. با اینهمه با گسترش فعالیت های تولیدی؛ رانک در سال 1935 "شرکت فیلمسازی ملی انگلستان" را تاسیس و در اقدامی شگفت حتی 25 درصد سهام کمپانی آمریکایی یونیورسال را نیز خریداری می کند. تاسیس این شرکت فیلمسازی برای آینده سینمای این کشور شدیدا حیاتی بود. اگرچه تولیدات دهه 30 چنانکه ذکر شد مخاطب زیادی نداشت.

    چارلز لاتون در نمایی از انتخاب هابسن/۱۹۵۴/دیوید لین

     ضمن اینکه از سال 1939 و درحالیکه جنگ جهانی دوم نیز آغاز شده بود؛ کمپانی مترو گلدوین مایر شعبه ای بزرگ در لندن ایجاد کرد. که البته پس از مدتی فعالیت بدلیل درگیر شدن بریتانیایی ها در جنگ نتوانست کار خاصی انجام دهد.

    با اینهمه باید اذعان کرد در حالیکه سینمای تجاری بریتانیا در حال غروب بود؛ سرو شکل گرفتن نهضت سینمای مستند انگلستان طی سالهای 1930 تا 1933 باعث شد هنوز بارقه های از امید در سینمای انگلستان دیده شود. نهضت سینمای مستند انگلیس عمدتا توسط جان گریرسون(1972-1898) مستند ساز اسکاتلندی در ابتدای دهه 30 رهبری می شد. تاثیر گریرسون بر سینمای انگلستان و همچنین رهبری اش در سینمای مستند این کشور را می توان با نفوذ تئوری های سینمایی بومی افرادی نظیر ژیگا ورتوف و سرگئی آیزنشتاین در سینمای روسیه و یا رابرت فلاهرتی آمریکایی مقایسه کرد.

     او در مسیر این نهضت سینمایی جوانانی را پرورش داد که عمدتا از سال 1950 به بعد بدنه سینمایی انگلستان را تشکیل دادند. مهمترین امتیاز ویژه گریرسون؛ دست به قلم بودن او بود. نقدهای سینمایی او و تبیین رفتارشناختی؛ معنا شناختی و جامعه شناختی فیلم های انگلیسی در نوشته هایش باعث روشنگری مردم عادی و همچنین سینماگران جوانی می شد که بعدها بسیاری از آنها یا به نوعی در پایه گذاری سینمای آزاد انگلستان و یا در موج نوی سینمای انگلستان سهم داشتند.

    در خلال جنگ جهانی دوم انگلیسی ها قوی ترین برنامه های فیلمسازی اجتماعی را سرو شکل دادند. نیروهای ارتشی شامل نیروهای دریایی و زمینی و هوایی بهترین امکانات فیلمسازی را در اختیار داشتند تا هم فیلم خبری از مبارزات و جنگ جبهه ها را تهیه کنند و هم اینکه مستند اجتماعی بسازند.

      در این راستا فیلمسازان سرشناسی مانند کارول رید(1976-1906) و پل روتا(-1908) در این مراکز به فعالیت می پرداختند. به جرات می توان گفت بین سالهای 1941 تا 1945 سینمای مستند اجتماعی و جنگی انگلستان پرکارترین سازمان فرهنگی-هنری این سرزمین بود. اگرچه بحث تبلیغات و اطلاع رسانی صحیح گاهی محل برخورد تاریخ نویسان سینما در این بازه ی زمانی بوده؛ با این حال از کثرت اینگونه ساخت و سازها و تاثیر فراوان آن بر زندگی مردم جزیره نمی توان بسادگی عبور کرد.

    جرمی برت؛ ستاره درخشان سینما و تلویزیون بریتانیا با سابقه حضور در سینمای آمریکا در دهه ۶۰

    جدای از این بدنه فنی سینمای انگلیس نیز در این دوره افراد شاخصی را معرفی نمود. برای مثال جک کاردیف(-1914) و کریستوفر چالیس(-1919) در فیلم های خبری کمپانی گومون - بریتیش در مقام دستیار فیلمبردار فعالیت می کردند  اما بعد از جنگ از مهمترین مدیران فیلمبرداری سینمای بریتانیا به شمار می آمدند.

    چند سالی پس از پایان جنگ جهانی دوم؛ عمدتا سینمای انگلستان به لحاظ بودجه در مضیقه قرار می گیرد و کار به جایی می رسد که در آوریل 1950 گزارشات دولتی از ورشکستگی سینمای این کشور خبر می دادند.

     رکورد اقتصادی دهه 50 همه جانبه بود؛ و البته سینمای این کشور را نیز به نابودی کامل کشانید. بازهم دوره عزیمت نوابغ سینمایی بریتانیا به سمت سینمای آمریکا آغاز می گردد و بسیاری از نامداران روانه ینگه دنیا می شوند. یک دهه پیش امثال آلفرد هیچکاک به هالیوود عزیمت کرده بود. دیوید لین و دیگران نیز در دهه های 50 و 60 فیلمسازی را در هالیوود ادامه می دهند .اما همین خالی شدن بدنه سینمایی بریتانیا فرصتی طلایی برای جوانان فراهم می کند. در این ایام تعدادی از نویسندگان بریتانیایی مانند ترنس راتیگان؛ گراهام گرین و یان فلمینگ(1965-1908) در بدنه سینمایی این کشور قرار می گیرند و سهم زیادی در فیلمنامه نویسی برای ساخت و سازهای بومی ایفا می کنند.

    در همین سالها سینمای آزاد انگلستان ((Free Cinema در سالهای 1952 تا 1955 شکل می گیرد. لیندسی اندرسون و تونی ریچاردسون پایه گذاران این جنبش سینمایی کوچک در ژانر مستند بودند. سینمای آزاد انگلستان با موج نوی سینمای انگلستان پیوند خورد و تقریبا از میان رفت. اما برآن اثر گذاری داشت.

    موج نوی سینمای انگلستان یا به تعبیری فیلمسازی مطبخی؛ بین سالهای 1958 تا 1967 بروز و ظهور داشت. این نهضت سینمایی عمدتا با تاثیر پذیری بومی از سینمای آزاد انگلستان و تاثیر پذیری منطقه ای از موج نو سینمای فرانسه و حتی نئورئالیسم ایتالیا نشو و نما یافت. در این جنبش  ؛ فیلمسازان جوان قید استودیوهای فاخر و گران قیمت و فیلمنامه های اشرافی و یا تکراری زدند و دوربین را به سطح جامعه می کشانیدند و موضوع عام تولیداتشان؛ آئینه روزگار مردم بریتانیا بود. رنج و غم طبقات مختلف اجتماع در این آثار به خوبی نشان داده می شد. و به نوعی سینمای انگلستان تکانی شدید خورد و از احتضار بیرون آمد.

    بین سالهای 1947 تا 1953 برخی تاریخ نویسان سینمایی سهمی برای یک نهضت سینمایی خاص اما بسیار کوچک و تند گذر قائل هستند. بنابر عقیده این افراد یکی دوسالی پس از پایان جنگ جهانی دوم تا حدود 1953 نهضت سینمایی رئالیسم اجتماعی در انگلستان پدید می آید!

     رئالیسم اجتماعی البته تعریف منحصربفرد خود را دارد. اما به نظر می رسد تا زمان شکل گیری سینمای آزاد و پس از آن موج نوی سینمای انگلستان؛ نهضتی هرچند کوچک در سینمای بریتانیا وجود نداشته است. اگر بخواهیم فیلم های ساخته شده در این بازه زمانی را بررسی کنیم به بیش از 40 مورد فیلم می رسیم که در جا همگی متعلق به ژانر درام اجتماعی هستندو دست برقضا آثار متوسط و گاها درخشانی نیز هستند. اما اینکه بدنه سینمای بریتانیا در یک اقدام خودجوش و سپس رهبری شده؛ نهضتی با عنوان "جنبش رئالیسم اجتماعی سینمای انگلستان" در سالهای 1947 تا 1953 پدید آورده باشد؛ محل شک و تردید است.

    به هر روی هنوز موج نوی سینمای انگلستان در 1962در اوج بود که یک پدیده سینمایی خاص که وامدار ادبیات انگلستان بود به جهانیان معرفی گردید.

    جیمز باند ؛شخصیت مشهور بریتانیایی که پیش از این در کتاب ها جولان می داد و تقریبا نزد اروپایی ها و آمریکایی جماعت نیز شناخته شده بود از دنیای سربی و چاپی به دنیای پرده نقره ای سفر کرد و همگان را مجذوب خویش ساخت.

    یان فلمینگ؛ جیمز باند را مردی با قدرت خارق العاده و همیشه موفق و بی نظیر در کارهای جاسوسی و البته محبوب زنها خلق کرده بود. اولین جیمز باند تاریخ سینما در سال 1962 متولد شد: "دکتر نو" با بازی یک بازیگر اسکاتیش به نام شان کانری 32 ساله!

     استقبال جهانی از جیمز باند انگلیسی؛ چنان سینمای بریتانیا و مردم این کشور را غرق در شوق کرد که ساخت و ساز این پروژه به نوعی غیر رسمی یک فعالیت ملی شناخته می شد. شان کانری به ترتیب در سالهای 1963 با" روسیه با عشق"؛ "پنجه طلایی" 1964؛ "گلوله های رعد آسا" 1965 و سرانجام "فقط "2 بار زندگی می کنید" در 1967 با این پروژه همراهی کرد.

    آش شور جیمز باند؛ علیرغم موفقیتش به حدی شد که شان کانری از ایفای نقش جیمز کنار کشید اما انگلیسی‌ها سریعا "جورج لازنبی" را به عنوان ایفاگر این کاراکتر محبوب معرفی کردند. حضور لازنبی در فیلم "در خدمت سرویس مخفی ملکه" محصول 1969 یک افتضاح تمام عیار بود. از همین رو شان کانری به درخواست مردم بریتانیا دوباره اما برای آخرین بار در نقش جیمز باند ظاهر شد: "الماس ها ابدی‌اند" محصول 1971.

    ۶ جیمز باند تاریخ سینما از شان کانری محبوب‌ترین تا جورج لازنبی بی‌خودترین جیمز باند

    در دهه 70 راجر مور ایفاگر این نقش بود. پس از او تیموتی دالتون (فقط یکبار) و پیرس برازنان در دهه 90 و ابتدای هزاره سوم و سرانجام دنیل کریگ از 2008 ایفاگر این نقش بودند.

      جیمز باند حقیقتا سینمای تجاری در حال احتضار بریتانیا را زنده کرد. و سبب ساز پروژه های مشترکی شد که سینماهای سایر کشورها در بریتانیا انجام می‌دادند. برای مثال 2001: یک اودیسه فضایی که در سال 1968 توسط استنلی کوبریک ساخته شد؛ محصول مشترک انگلستان و آمریکا بود.

      در سالهای 1980 به بعد حال و هوای سینمای تجاری انگلستان کمی تا قسمتی بهبود یافت. با اینهمه حضور بازیگران طراز اول بریتانیایی در سینمای آمریکا و پروژه های هالیوودی ادامه یافته است. این مهم در این زمان البته نقص به حساب نمی آید؛ اما در دراز مدت قطعا یقه بدنه‌ی سینمایی این کشور را خواهد گرفت.

      برای مثال در دهه گذشته  پس از موفقیت و محبوبیت بازیگرانی نظیر کیت وینسلت؛ کریستین بیل و فیلمسازانی نظیر گای ریچی؛ تام هوپر؛ دنی بویل و استیو مک کوئین بازهم به مانند دهه 40 و دهه 50 ( موج انتقال و مهاجرت سینماگران بریتانیایی به سینمای آمریکا) بحث اقامت این افراد در هالیوود مطرح شد. این فاصله‌ها باعث شد سینمای بریتانیا در تولیدات بومی‌اش کمتر بتواند از سرمایه‌هایش استفاده کند. البته این روند مدام شتاب بیشتری به خود می‌گیرد. در حال حاضر دو تن از موفقترین چهره‌های سینمایی انگلستان یعنی مارتین فریمن(1971) و بندیکت کامبرباچ(1976) که دست برقضا هر دو نفر از تئاتر و تلویزیون به سینما آمدند؛ در حال حاضر در سینما و تلویزیون آمریکا حضور دارند.

      در هزاره سوم و بویژه در 8 سال اخیر سینمای تجاری انگلستان با ساخته های بومی نیز به موفقیت رسیده است. دنی بویل با میلیونر زاغه نشین (محصول 2008) و تام هوپر با سخنرانی پادشاه(2010) به اسکار رسیدند و سال گذشته نیز استیو مک کوئین با 12 سال بردگی(2013) که تولیدی مشترک با آمریکا بود؛ صاحب اسکار شد.

      کن لوچ/۲۰۱۴/ تالار جیمی

        مجموعه هری پاتر نیز بسیار موفق بود و باعث شد جوانانی کم سن و سال به بدنه سینمایی بریتانیا تزریق شوند و هم اینکه برخی از بازیگران این پروژه در سینمای بین المللی حضور پیدا کنند.

         سه گانه ارباب حلقه‌ها و همچنین مجموعه فیلم‌های هابیت؛از ساخته های پیترجکسون باعث شد؛ بازیگران انگلیسی به رهبری یان مک‌کلن طی 15 سال اخیر واقعا در سینمای جهان غوغا کنند و در صدر اخبار باشند. در این تولیدات بازیگران و همچنین عوامل فنی انگلیسی در کنار بدنه سینمای نیوزلند و سینمای استرالیا خوش درخشیدند.

        انگلیسی‌ها در زمینه برگزاری جشنواره‌هایی سینمایی و اعطای جوایز سینمایی همواره پیشتاز بوده‌اند. در حال حاضر حدود 50 فستیوال و جایزه سینمایی در بریتانیا وجود دارد. اما مهمترین این فستیوال‌ها و جوایز شامل بفتا؛ جایزه امپایر؛ جایزه سینمای ملی انگلیس و جشنواره فیلم لندن قابل اشاره هستند.

        به لحاظ آمار و ارقام؛ در حال حاضر در انگلستان 3767 سالن سینما وجود دارد و جمعیت سینماروی این کشور سالیانه 171 میلیون نفر تخمین زده می شود. همچنین طبق آمار سال 2011  تعداد 239 فیلم سینمایی داستانی؛ 4 فیلم داستانی انیمیشن و 56 فیلم مستند سالیانه در انگلستان تولید می‌شود که رقم قابل‌توجهی است.


        5037815
         
        پربازدید ها
        پر بحث ترین ها

        مهمترین اخبار فرهنگی‌هنری

        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» رئیس سازمان تبلیغات اسلامی گفت که در مباحث مختلف قرآنی اهتمام سازمان تبلیغات در پیش بردن مساله تدبر در قرآن کریم است.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» برای همدردی با مردم و کودکان مظلوم غزه در ایام ماه مهمانی خدا، روز جمعه از جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) با عنوان «مثلا جنگ نیست» رونمایی شد.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» اماکن متبرکه، هیأت‌ها و مساجد کشور همزمان با شب‌های قدر مجالس احیا و مناجات برپا می‌کنند.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» ساعت بازدید از موزه‌ها، کاخ‌ها و محوطه‌های تاریخی به مناسبت شب‌های قدر کوتاه‌تر شد.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» در شب‌های قدر ماه مبارک رمضان، نمایشگاه قرآن تا ساعت ۲۲ پذیرای بازدیدکنندگان خواهد بود.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» مهدی نقویان رئیس سیمافیلم درباره ساخت چند سریال مهم در سال ۱۴۰۳، سرانجام سریال الف ویژه مسعود جعفری‌جوزانی در تلویزیون، تغییر در نظام پخش و رونق ساخت سریال‌های طنز توضیحاتی داد.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» تلویزیون امروز فیلم‌های متفاوتی مانند «نیاز»، «دیپورت» و «شلیکی از میان دیوار» را راهی آنتن شبکه‌های سیما می‌کند.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» وزیر فرهنگ گفت: در برنامه‌ریزی‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، توجه به ایرانی‌گری ضروری است.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» ویژه برنامه «و خدایی که در این نزدیکی است» رادیو جوان برای شب‌های قدر به مدت پنج شب از حرم مطهر رضوی با حضور کارشناسان مذهبی و مداحان پخش می‌شود.
        فرهنگی‌هنری
        «باشگاه خبرنگاران» پیامبر اکرم (ص) در روایتی به بندگانی اشاره می‌کنند که از رحمت الهی دور می‌شوند.

        مشاهده مهمترین خبرها در صدر رسانه‌ها

        صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

        تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

        کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

        کلیه حقوق محفوظ است