به گزارش ایسنا، رییس کمیته ملی المپیک درباره بازیهای ساحلی، بازیهای اینچئون، رقابتهای انتخابی المپیک، میزبانی والیبال و سرمربی تیم ملی امید گفتوگویی انجام داده که در ادامه متن آن را میخوانید.
* بازیهای ساحلی پوکت اخیرا به اتمام رسید و کاروان ایران موفق شد با کسب 31 مدال در رده چهارم قرار بگیرد. ارزیابی شما از عملکرد کاروان چیست؟
در رقابتهای سال 2008 اندونزی میزبان بود و ما تنها دررشته فوتبال ساحلی شرکت کردیم و سهمی از مدال نداشتیم. در رقابتهای 2010 عمان رشتههای کبدی، فوتبال، والیبال و اسکیت سرعت را اعزام کردیم که تیمهای کبدی و فوتبال برنز گرفتند. در مسابقههای 2012 چین همین رشتهها اعزام شدند و در میان 1336 ورزشکار از 43 کشور ما موفق به کسب طلای کبدی و فوتبال شدیم و در جدول ردهبندی در جایگاه هفتم قرار گرفتیم. در بازیهای 2014 تایلند نیز سیاستگذاری هیات اجرایی این بود که کاروان را در 18 رشته به مسابقهها اعزام کنیم. به دلیل تفاوتهای فرهنگی که وجود داشت در بخش بانوان شرکت نکردیم و در نهایت توانستیم 9 طلا، 14 نقره و 8 برنز به دست آوریم و با مجموع 31 مدال چهارم شویم. از میان این 18 رشته ورزشکاران 14 رشته روی سکو رفتند و 4 رشته هم مدال نگرفتند.
نسبت به دوره گذشته موفق شدیم تعداد مدالها را 15 برابر کنیم. ما با کشور کره که در جدول ردهبندی سوم شد تنها در تعداد مدال برنز تفاوت داشتیم. اگر تیم والیبال ساحلی در روز آخر طلا میگرفت سوم میشدیم. در این دوره از مسابقهها، رقابتها تنگاتنگ بود. اگر در این دوره از بازیها به 2 طلای دوره گذشته ایران سه برنز اضافه کنیم، رتبهای بهتر از بیست و یکمی نداشتیم چرا که سطح مسابقهها بالاتر رفته است و مدالها در بین کشورها توزیع شد. موفقیت ما بینظیر بود. اگر بیشتر توجه میشد، نتایج هم بهتر بود. ما در برخی رشتهها میتوانیم بهتر عمل کنیم. سایر کشورها هم دارند تلاش میکنند که مدالهای بیشتری بگیرند. امیدوارم با برنامهریزی خوب برای رقابتهای دوره بعد در ویتنام بتوانیم بهتر ظاهر شویم و رتبه خود را ارتقا دهیم.
* گویا کمیته بینالمللی المپیک در نظر دارد المپیک ساحلی را راهاندازی کند.
بازیهای ساحلی هر دو سال یک بار برگزار میشود. در چهارمین دوره اهمیت مسابقهها بیشتر نمایان شد. همه کشورها به دنبال این هستند که این رقابتها را در سطح جهانی برگزار کنند. در نشست "انوک" نیز مسئولین مربوطه حمایت خود را از این بازیها بصورت غیر رسمی اعلام کردند. نگاه IOC این است که 365 روز سال را به اشکال مختلف آموزشی و فرهنگی به نوعی درگیر مسابقههای ورزشی کند. یک زمانی فقط بازیهای المپیک برگزار میشد. بعد از آن بازیهای آسیایی، سپس المپیک نوجوانان و جوانان برگزار شد. اکنون هم بازیهای ساحلی در سطح آسیا انجام می شود. رقابتهای المپیک ساحلی هم در دست برنامهریزی است. تنوع مسابقهها دارد بیشتر میشود که نشان دهنده علاقه مردم به ورزش است. بنابراین توسعه بازیهای ساحلی بطور جد مدنظر IOC است.
* با پایان یافتن بازیهای المپیک نوجوانان، آسیایی و ساحلی و با توجه به اینکه 21 ماه دیگر به آغاز بازیهای المپیک ریو زمان داریم، باید برنامهها برای حضور قوی در برزیل آغاز شود. چه برنامهای برای داشتن کاروانی پرمدالتر در المپیک ریو دارید؟
اکنون در بخش مسابقهها و بازیها، مهمترین رویداد پیش روی ما المپیک ریو است که باید برنامهریزیهای خوبی برای حضور موفق و موثر در آن داشته باشیم. برنامههای ما در دو فاز اجرا خواهد شد. اول کسب سهمیه المپیک و دوم حضور موفق در ریو. ابتدا اولویت ما بازیهای آسیایی بود. قهرمانان به خوبی در این رقابتها حاضر شدند. این مسابقهها مقدمهای برای حضوری موفق در رقابتهای انتخابی المپیک بود. ما استارت کار ویژه المپیک ریو را از یک ماه قبل زدهایم و جلسهای با فدراسیونهای 28 رشته المپیکی داشتهایم. به آنها یک ماه فرصت دادیم تا برنامههایشان را برای کسب سهمیه المپیک به ما ارائه کنند. تاکنون تقریبا نیمی از فدراسیونها برنامه دادهاند. انشاءالله ظرف 10 روز آینده هم جلسات اختصاصی هر رشته برگزار میشود تا پس از بررسیهای لازم به جمعبندی برسیم. ما امید داریم بتوانیم تعداد سهمیهها را در المپیک افزایش دهیم. المپیک مانند بازیهای آسیایی نیست که کمیته تصمیم بگیرد چه رشتههایی اعزام شود. تصمیم کلان این است که هر رشتهای که ورزشکارانش سهمیه بگیرند، در بالاترین سطح ورزش حضور دارد. چرا که کسب سهمیه المپیک خود نیز یک موفقیت است. در فاز دوم هم باید برای حضور موفقیتآمیز در بازیها تلاش کنیم. طبیعی است که یک سری از رشتهها مدالآور هستند و باید روند مدالآوری را ادامه دهند. این رشتهها جزو اولویت اول هستند. برخی رشتهها نیز شانس مدال دارند و باید به آنها توجه شود. ممکن است در برخی رشتهها فقط سهمیه بگیریم که صرف حضور برایمان اهمیت دارد. تکواندو، کشتی، وزنهبرداری و برخی از مواد دوومیدانی مانند پرتاب دیسک، در ادوار گذشته مدالآور بودهاند اما برخی از رشتهها مانند بوکس و والیبال هم شانس مدال هستند. ما بسیار امید داریم که برای اولین بار در والیبال بتوانیم مدالآور شویم. بسیار امیدواریم در وهله اول سهمیه بگیریم و بعد روی سکو بایستیم.
* به غیر از برنامه ریزی برای المپیک ریو، برنامه های دیگری دارید؟
در کنار برنامهریزی برای المپیک که در حال پیگیری است یکی از نقطه ضعفهای بزرگ ما که باید با کمک وزارت ورزش ساماندهی شود، سهم کم رشتههای پایه و پرمدال در مدالآوری است. در بهترین حالت در بازیهای آسیایی اینچئون از میان 6 رشته پایه و پرمدال – دوومیدانی، ژیمناستیک، قایقرانی، تیراندازی، شنا و دوچرخه سواری 17 مدال گرفتیم که از میان 627 نشان توزیع شده یعنی یک درصد مدال های توزیع شده که برای ایران این سهم ناچیز است. فدراسیونها، کمیته المپیک و وزارت ورزش به عنوان سیاستگذار باید کمک کنند که در درازمدت مشکل حل شود. ما اعتقاد داریم استعدادهای بالقوه و نهفتهای است که باید مورد توجه قرار بگیرد. میتوانیم سهم مدالآوری را افزایش دهیم. 10 سال قبل کمتر کسی فکر میکرد که قایقرانی صاحب مدال شود. اما برنامهریزیها نشان داد که ما میتوانیم 9 مدال از این رشته کسب کنیم. یکی دیگر از مواردی که باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که باید برای درازمدت برنامهریزی کنیم. ما اعلام کردیم اگر سهم بیشتری از مدال میخواهیم باید همه نهادها کمک کنند. یک مورد دیگر برگزاری اجلاس هیات اجرایی OCA اردیبهشت سال آینده برای اولین بار در ایران است. دو سیمنار بینالمللی زن و ورزش و صلح و ورزش را نیز برگزار خواهیم کرد.
* گویا قرار است موزه المپیک نیز راهاندازی شود.
یکی از موضوعاتی که به طور جدی دنبال آن هستیم و امیدواریم سال آینده بخشی زیادی از آن حل شود راه اندازی موزه المپیک است. تاکنون 60 درصد از کار مطالعاتی انجام شده و قرار است سال آینده وارد فاز اجرایی شود. توماس باخ و مسئولان برای راهاندازی این موزه به ما قول همکاری دادهاند. این موزه یک قطب در آسیا خواهد بود. مفاهیم و ارزشهای اخلاقی ورزش و المپیک در قالب تالار المپیک و افتخاراتی که در بازیهای آسیایی و المپیک توسط ورزشکاران به دست آمده، را در این موزه قرار خواهیم داد. گالری نمادهای المپیک را نیز پیشبینی کردهایم. همچنین کارگاههای آموزشی برای کودکان و مرکز اسناد ورزش در این موزه افتتاح خواهد شد. به نوعی تالار تاریخ ورزش دنیا و ایران در این موزه برقرار خواهد شد تا همه علاقهمندان به ویژه دانش آموزان و نوجوانان بتوانند روزانه از این موزه بازدید کنند. رستوران و کافی شاپ نیز پیشبینی میکنیم تا در یک فضای نشاط آور مردم بتوانند از موزه بازدید کنند. جای این موزه در ایران خالی است و ممکن است سال آینده وضعیت بهتری داشته باشد.
* چند سال است که بانوان ورزشکار در میادین مختلف صاحب مدالهای ارزشمندی میشوند. اما با این وجود امکانات و برنامه حمایتی ویژهای برای ورزشکاران زن در نظر گرفته نشده است.
بانوان در اینچئون به خوبی نشان دادند که ظرفیت بالایی دارند. اکنون میزان توجه به آنها خوب است. از آنجا که در دهه اول انقلاب ورزش بانوان تعطیل شد، این عقبماندگی آسیبهای جدی به ما زد و کار سختتر شد. برای جبران عقبماندگیها سال به سال باید توجه خودمان را به توسعه ورزش بویژه در بعد قهرمانی بیشتر کنیم تا این عقب ماندگی جبران شود و بتوانیم ظرفیت و پتانسیل بانوان را افزایش دهیم تا امید به مدالآوری بیشتر شود. پیشانی ورزش بانوان فدراسیونها هستند بعد از آن هم هیاتهای ورزشی استانی. باید در هیات های استانی به بخش بانوان ویژهتر نگاه شود. صرف اینکه پستی به عنوان نایب رییس بانوان داشته باشیم، کفاف نمیدهد و مشکلات را حل نمیکند. در فدراسیونها هم وضع بر همین منوال است. باید اختیارات این بخش البته با هماهنگی روسای فدراسیونها بیشتر شود.
* راهکار شما در این زمینه چیست؟
اگر اعتبارات بانوان را به طور سالانه منفک کنیم اما با یک مدیریت واحد در فدراسیونها اداره شوند، مشکل حل میشود. باید مشخص باشد که در بخش اجرایی بودجه بانوان چقدر است. با کمک وزارت ورزش و کمیته المپیک باید بودجه بانوان شفاف شود. در برخی از رشتهها بانوان از مردان جلوتر هستند. بنابراین باید سهم اعتبارات آنها از مردان بیشتر باشد. بطور مثال تیراندازی در اینچئون سه مدال توسط بانوان کسب کرد. طبیعی است که مسئولان فدراسیونها باید اهتمام داشته باشند که سهم ورزش بانوان را پررنگتر و بیشتر بپردازند. در وهله بعدی برای توسعه ورزش بانوان باید برنامه های آموزشی و ارتقای سطح مربیان زن را دنبال کرد. مربیان زن ایرانی باید خود را باور کنند و بدانند که چیزی کمتر از مربیان خارجی ندارند. باید به مرز خودباوری برسند و برنامهریزی کنند و در دورههای مربیگری پیشرفته شرکت کنند. به نظر من سهم مدالآوری بانوان در این صورت بیشتر و بیشتر میشود.
* از بانوان در المپیک ریو چه انتظاری دارید؟
برای قضاوت زود است. تا زمانی که سهمیههای المپیک کسب نشده نمیتوان چیزی گفت. بعد از آن وضعیت رشتههای اعزامی مشخص میشود. اما این ظرفیت وجود دارد که زن ایرانی روی سکوی المپیک برود. ما در بخش مردان هم هنوز نمیتوانیم اظهار نظری داشته باشیم.
* برخی از رشتهها در بازیهای آسیایی اینچئون ناکام ماندند، دلایل عدم توفیق آنها در اینچئون چه بود؟
ما باید با واقعیت صحبت کنیم. صرف نتیجه نگرفتن یک رشته در بازیهای آسیایی نباید ملاک قضاوت منصفانه برای یک فدراسیون باشد. ممکن است علتهای مختلفی وجود داشته باشند. به عقیده من بهترین بررسی این است که ببینیم برنامه دو، سه سال گذشته فدراسیونها چه بوده و چرا به آنها نرسیدهاند. فدراسیونها باید آسیب شناسی کنند. باید مشخص شود که در بحث مربی و تدارکات مشکل داشتند یا ضعف در برنامه بوده است. گاهی هم برنامهریزی خوبی دارند اما هدایت تیمها خوب نیست. گاهی هم مشکلات مدیریتی است.
* کمیته ملی المپیک برای آمادهسازی کاروانهای اعزامی به بازیهای آسیایی، ساحلی و المپیک نوجوانان با مشکلات مالی و کمبود بودجه مواجه بود. شما چگونه این بحران را مدیریت کردید؟ آیا از محل دیگری منابعی تامین شد؟
اعتبارات ما نسبت به دوره قبل هیچ تفاوتی نداشت. زمانی که انتخابات کمیته ملی المپیک برگزار شد فصل بودجه گذشته بود و بودجه سال 93 بسته شده بود. باید منابع مالی را به گونهای مدیریت میکردیم تا بتوانیم سه کاروان بزرگ علاوه بر فعالیتهای جاری کمیته به بازیها اعزام کنیم. مدیریت منابع مالی هم به این شکل بود که وقتی میگفتیم کاروان کیفی اعزام شود، یعنی کسانی به مسابقهها بروند که شانس مدالآوری بیشتری داشته باشند. در بازیهای آسیایی اینچئون نسبت به دوره گذشته 150 نفر اعم از ورزشکار و همراه کاروان را کاهش دادیم. در صورتی که تورم حداقل 3 برابر بوده که شامل گران شدن بلیت هواپیما تا اعزام به مسابقهها بود. ما چارهای نداشتیم که منابع مالی را مدیریت کنیم. بخشی از اعتبارات هم برمیگردد به تفاهمنامه مالی که با وزارت ورزش نوشتیم و آنها بودجهای را به فدراسیونها در قالب برنامههای تدوین شده دادند که موثر واقع شد. از طرفی تعدادی از اردوهای آمادهسازی را نیز کاهش دادیم تا پول کم نیاوریم. ما از محل دیگر کمکی نداشتیم. اعتباراتی که وزارت ورزش تخصیص داد در قالب تفاهمنامه مالی به فدراسیونها کمک شد. کار، سخت بود. بیشترین فشار هم به فدراسیونهای ورزشی وارد شد که با حداقل هزینه دیدارهای تدارکاتی و اردوها را برگزار کردند. من به سهم خودم از آنها تشکر میکنم. اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند به نوعی در ورزش رعایت شد. ما بهترین نتایج را گرفتیم. اعتبارات ورزش در سطح کلان بسیار ناچیز است. بنابراین میطلبد که دولت و مجلس کمک ویژهای به ورزش بکنند و سرفصل جدیدی باز شود تا بودجه سال 94 که سال مهمی برای حضور در المپیک است، به خوبی بسته شود. البته باید از دولت تشکر کنیم که در شهریور ماه صددرصد اعتبارات کمیته ملی المپیک را تخصیص دادند که این امر نقش بسزایی در موفقیت کاروان اعزامی کشورمان داشت.
* اخیرا فدراسیون جهانی والیبال در اقدامی سیاسی، میزبانی رقابتهای قهرمانی جوانان جهان از ایران گرفته شد. شایعاتی نیز وجود دارد که در اجلاس تایلند میزبانی قهرمانی مردان آسیا هم پس گرفته شود.
اگر فدراسیون جهانی موضوع را به آن خانم ارتباط دهد، سیاسیکاری کرده است. موضوع غیر ورزشی را ورزشی جلوه دادن، به ما آسیب میرساند. امیدوارم این موضوعها باعث خدشه در والیبال نشود. این رشته آنقدر ظرفیت دارد که افتخارآفرینی کند. به عقیده من وقتی فدراسیون جهانی به ایران میزبانی داده، معنی ندارد که آن را پس بگیرد. این ضعف فدراسیون جهانی را میرساند که پای حرف خود نمیایستد و تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار گرفته است. امیدوارم در رفتارهای غیر متعارفه خودشان تجدیدنظر کنند. در هر صورت فدراسیون تشخیص دهد نیاز به ورود از سوی کمیته ملی المپیک است قطعا وظیفه داریم در کنار فدراسیون والیبال باشیم. البته به مکاتبه ای که IOC در بحث خانم قوامی انجام داده بود پاسخ لازم داده شد و گفتیم این موضوع غیر ورزشی است.
* بسیاری از خانوادهها تمایل دارند که در سالنهای ورزشی حضور پیدا کنند و از نزدیک شاهد رقابتها باشند. آیا موافق حضور خانواده ها و بانوان در سالنهای ورزشی هستید؟
آنچه واقعیت دارد این است که خانوادهها و بانوان نیاز دارند در سالنهای ورزشی حضور پیدا کنند و از نزدیک شاهد رقابتهای ملیپوشان باشند. به جز چند رشته که واقعا محدودیت دارند و شاید حضور بانوان در آنها به صلاح نباشد، در رشتههای دیگر از نگاه ما به عنوان یک ورزش به توسعه آن رشته مربوطه کمک میکند و به نوعی نشاط اجتماعی به دنبال دارد. به عنوان مثال در رشتههای والیبال و بسکتبال باید شرایط فراهم شود. از طرفی هم باید دغدغههای بزرگان نظام مورد توجه قرار گیرد. تقریبا در هر دوره در این رابطه سلیقهای اعمال نظر شده است. در یک دوره بانوان به عنوان تماشاگر میتوانند به سالنهای ورزشی بروند اما در دوره دیگر سختگیری شده است. من پیشنهادی دادم که این طرح در شورای فرهنگ عمومی کشور که رییسش وزیر ارشاد است و چند تن از وزرا از جمله وزیر ورزش در آن عضویت دارند، مطرح شود، میتوان تصمیم نهایی را اعلام کرد. در این شورا تعدادی از روحانیون نیز حضور دارند. این شورا نقش سیاستگذاری دارد و میتواند تصمیمگیری کند. نتیجه هرچه شد عملیاتی میشود. به نظر من برای ساماندهی این موضوع تنها راه حل همین است و برای اینکه جلوی رفتارهای سلیقهای گرفته شود هیچ راه دیگری وجود ندارد و کمیته ملی المپیک آمادگی دارد در این زمینه همکاری لازم را داشته باشد.
* بسیاری از قهرمانان از جمله بهداد سلیمی از عدم رسیدگی مسئولان انتقاد میکنند. آیا شما خواستههای ورزشکاران بزرگ را منطقی میدانید؟
انتقاد حق ورزشکار است، اعتقاد دارم باید خودمان را جای آنان بگذاریم و بعد نظر بدهیم. فکر میکنم بخشی از حرفهای ورزشکاران درست است. آنها همتایان خود را میبینند که چقدر در کشورهای خوشان مورد توجه هستند. باید به این ورزشکاران حق داد شاید هم در برخی مواقع این گونه نباشد. بویژه در مورد ورزشکارانی که توقع داریم با حداقل امکانات بیشترین نتیجه را بگیرند، باید امکانات مورد نیاز آنان را تامین کنیم.
* چه برنامهای برای حمایت ویژه از این ورزشکاران دارید؟
برنامه ما این است که بر اساس وظیفه ذاتیمان عمل کنیم. در حال حاضر بازیهای آسیایی به اتمام رسیده و المپیک در پیش است. فدراسیونها باید برنامه بدهند ما هم بر اساس آن به طور ویژه در رشتههای مدالآور برای برپایی اردو و اعزام به مسابقهها تلاش کنیم و از طرفی تسهیلاتی که مورد نیاز قهرمانان است، به آنها ارائه کنیم تا بتوانند حضور موفقی در بازیها داشته باشند. ما بعد از برگزاری نشستهای تخصصی با فدراسیونها نیازها را میبینیم و قطعا حمایت میکنیم.
* بهداد سلیمی در مسابقههای قهرمانی جهان بعد از سالها طلای سنگینوزن را از دست داد. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند از دست رفتن طلا در این برهه، زنگ خطری برای ورزش کشور است و باید به او رسیدگی کرد تا در المپیک طلایی شود.
بهداد تا دو المپیک دیگر برای ما سرمایه است. این یک واقعیت است. صرف اینکه او در یک دوره مسابقههای جهانی نتیجه نگرفته، نباید برایش شرایط بدی ایجاد کرد. هرچند که این اتفاق یک تلنگر برای ماست. باید آنچه که رخ داد را یک اتفاق تلقی کنیم و از آن درس بگیریم. از طرفی حریفان ما در دنیا بیکار ننشستهاند که چون بهداد هست تلاش نکنند. آنها هم دارند کار میکنند. باید از این زنگ خطر درس بگیریم. مشکلات را به حداقل برسانیم و به بهترین شکل از ورزشکاران حمایت کنیم تا موفق عمل کنند. انتقادی هم اگر او داشته حق دارد. باید توجه بیشتری کنیم. من این اتفاق را به فال نیک میگیرم. نباید بگوییم چون طلا تبدیل به نقره شده است چیزی از ارزشهای بهداد سلیمی کم شده. او یک ورزشکار بزرگ است و باید حفظش کنیم. اکنون زمان توجه بیشتر است.
* بحث انتخاب سرمربی تیم ملی امید تبدیل به موضوعی شده که میان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و جوانان متوقف شده است. آیا کمیته نمیخواهد میانجیگری کند؟
فوتبال با سایر رشتهها تفاوتی برای ما ندارد. ما همان طور که در هیچ رشته و فدراسیونی برای انتخاب مربی دخالت نکردیم، در فوتبال هم دخالت نمیکنیم. در گذشته فکر میکردند که چون بازیکنان این تیم باید زیر 23 سال باشند متولی انتخاب مربی کمیته است. این درست نیست. متولی فدراسیون مربوطه است. تصمیمگیری در مورد انتخاب سرمربی با فدراسیون است و کمیته المپیک به طور مستقیم وارد نمیشود. اگر آنها مشورت بخواهند میدهیم. قبل از بازیهای آسیایی فدراسیون گفت که وینگادا را میخواهد ما اعتقاد داشتیم که او پاسخگوی نیازهای تیم امید نیست اما در مقابل هم گفتیم فدراسیون مختار است و به نظرش احترام میگذاریم. اگر کمیته بخواهد دخالت کند موضوع پاسخگو بودن فدراسیون فوتبال را نفی کرده است. قبلا هم به صراحت اعلام کرده بودیم که حمایت لازم از فوتبال صورت میگیرد.
*گویا کمیته المپیک هیچ مبلغی برای پرداخت دستمزد 120 هزار دلاری وینگادا به فدراسیون فوتبال نداده است.
ما در پرداخت دستمزد وینگادا هیچ کمکی به فدراسیون فوتبال نکردیم. در دورههای گذشته دستمزد مربیان خارجی توسط کمیته پرداخت میشد که روش غلطی بود. چرا که بالاترین مرجع تخصصی هر رشته ورزشی فدراسیون آن رشته است. ما بر اساس برنامه ارائه شده فدراسیونها کمک میکنیم اما در موارد خاص وظیفهای نداریم.
* مشکل تیم امید را کجا میبینید؟
مشکل تیم امید فقط سرمربی نیست. همان طور که به تیم بزرگسالان توجه میکنیم اگر به امیدها نیز توجه کنیم میتوانیم امیدوار باشیم که روزی کسب سهمیه کنند و وارد المپیک شوند. باید در تدارکات، پشتیبانی، توجه رسانهای و انتخاب مربی، دقت کنیم. باید نگاه، همه جانبه باشد. مهمترین آسیب در تیم امید این است که نگاه همه جانبهای وجود ندارد و حمایتی که باید انجام شود، نمیشود.
* چه راهکاری برای صعود تیم ملی به المپیک دارید؟
باشگاهها برای دادن بازیکنانشان باید نگاه ملی داشته باشند و منافع ملی کشور را در نظر بگیرند و همکاری لازم را انجام دهند. در بحث برنامهریزی هم فدراسیون باید کارهایی که برای تیم ملی بزرگسالان میکند، برای تیم امید انجام دهد. رسانهها هم باید به همان میزان توجه کنند. آیا همه اتفاقات مثبتی که برای تیم بزرگسالان افتاده برای تیم امید رخ داده است؟ به نظر من آسیب همین جاست.
* قبل از اینکه فدراسیون فوتبال با وینگادا به توافق برسد، شما، حسین فرکی را پیشنهاد کردید و گفتید که وینگادا نمیتواند به تیم ایران کمک کند.
زمانی که بحث سرمربیگری وینگادا مطرح شد من گفتم که نگاه کمیته ملی المپیک این است که تیم ملی با وینگادا به نتیجه نمیرسد. نظر مشورتی ما این بود که مربی داخلی با شناخت از بازیکنان بهتر میتواند عمل کند. این موضوع فروردین امسال مطرح شد. ما هم مثال زدیم که فرکی گزینه خوبی است. او در ردههای مختلف تیم ملی از بازیکنی گرفته تا مربیگری تجربیاتی دارد که به درد تیم ملی میخورد. اما در نهایت هم فدراسیون تصمیمش را برای انتخاب وینگادا گرفته بود که ما به آن احترام گذاشتیم.
* نظرتان درباره حضور کرانچار در تیم ملی امید چیست؟
نظری درباره کرانچار ندارم اما فدراسیون تصمیم گیر است.
انتهای پیام
5274911