به گزارش ایسنا، این روزها چهارشنبه سوری بهجای جشن و شادی هر از گاهی به مجلس عزا و ماتم و شب عید را در بیمارستان گذراندن ختم میشود و برخیها با شنیدن خبر آخرین چهارشنبه سال رعشه بر اندامشان میافتد و بیاختیار میگویند، خدا به خیر کند.
روزهای قبل از چهارشنبه سوری بچهها نیز با خریدن فشفشه و ترقه از یک هفته قبل به استقبال چهارشنبه و یا بهتر بگوییم به استقبال خطر میروند؛ انگار فراموش کردند، سوختن و کور شدن چشم پسر همسایه را در آخرین چهارشنبه سال گذشته که زجر و نالههای او گوش فلک را کر و دل همه را ریش کرده بود و هر چقدر رسانه ملی تلاش دارد تا با نشان دادن وقایع چهارشنبه سوری کودکان و نوجوانان را نسبت به خطرات آگاه کند گویا گوش جوانان به این حرفها بدهکار نیست.
با این وجود ما تلاش داریم با بیان آداب و رسوم چهارشنبه سوری،خاطرهای دلچسب بسیاری از شما را در گذشته زنده کنیم و به احیای سنت های کهن این مرزو بوم بپردازیم تا جوانان ما بدانند زندگی همهاش ترقه ترکاندن نیست و به قول شاعر،چشمها را باید شست، جهان را جور دیگر باید دید.
چهارشنبه سوری در گیلان
چهارشنبه سوری نه تنها در گیلان، بلکه در تمامی نقاط ایران برجستهترین و پرشورترین رسم در مجموعه رسمهای مقدماتی نوروز است که مهمترین عنصر آن آتش است و نامش نیز برگرفته از شعلههای آتش است.
سوری، به معنی سرخی است و هم از این جهت در بسیاری از نقاط، "چهارشنبه سرخی" نیز به آن میگویند. نام گیلانی چهارشنبه سوری، "گولی گولی چهارشنبه" است که هم سرخی گلها و هم سرخی شعلههای آتش را به همراه دارد.
رسم چهارشنبه سوری در مناطق مختلف استان گیلان متفاوت است. مراسم چهارشنبه سوری در گیلان بنا بر یک باور قدیمی در غروب آخرین روز سه شنبه سال برگزار میشود و مردم گیلان قبل از چهارشنبه سوری خانه تکانی کرده و گرد و غبار را از محل زندگی خود دور میکنند.
مردم در شب چهارشنبه سوری با کاه و کلش آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند و اسپند دود میکنند. بر اساس این باور اجرای این رسم و آیین از انسان پلیدی و بیماری را رفع میکند و تندرستی و سلامتی را به ارمغان میآورد.
پس از پایان مراسم، خاکستر کاه سوخته را در پای گیاهان می ریزند و بر این باورند که این کاه سوخته،موجب افزودن بار و میوه درختان میشود، همچنین در شب چهارشنبه سوری با طبخ انواع غذاهایی که از سبزیجات تهیه باور دارند که بیماریها از افراد رویگردان شده و سلامتی به افراد خانواده روی میآورد.
گیلانیان بر این اعتقادند که نیت و دعای آدمی در این شب مستجاب میشود و خرید آیینه، اسپند، شمع و ماهی سفره هفت سین در این روز شگون دارد.
از دیگر آیینهای شب چهارشنبه سوری، فال گوش و گشایش بخت بود، بدین ترتیب که در این شب، زن و مرد برای تشخیص بخت و اقبال سال جدیدشان سرچهار راه و یا گذرگاه های عابران نشسته یا پنهان میشدند و به سخنان عابران گوش میدادند و از موضوع حرفهای نخستین عابری که از کنار آنها رد میشد، احوال سال جدید خود را پیش بینی می کردند. همچنین در شب چهارشنبه سوری به نیت این که دختران به زودی به خانه شوهر بروند، دختران دم بخت را چند ساعتی از خانه بیرون و خانه تکانی میکردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از دیگر آداب این روز به شمار میرفت.
آجیل مشگل گشای چهارشنبه سوری
در گذشته پس از پایان آتش افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم میآمدند و آخرین دانههای نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش بو داده و با نمک تبرک میکردند و میخوردند. آنان بر این باور بودند که هر کس از این معجون بخورد، نسبت به افراد دیگر مهربان تر شده و کینه و رشک از وی دور میشود.
در منطقه ماسال و آبادیهای جنگلی اطراف آن و کوهستانهای تالش، چهارشنبه سوری را "کولی کولی چارشنبه" مینامند. مردم ماسال، شب چهارشنبه سوری به طرف قبله در هفت جا پشتههای کاه میگذارند و هنگام غروب، آتش میزنند، سپس از روی آتش میپرند و میگویند: "کولی کولی چارشنبه. "همه مردم آن شب شادی کرده و عدهای با تفنگ شلیک میکنند و بعد در کنار سفره شام جمع میشوند. مرسوم است که در این شب در سفره باید هفت نوع خورش و خوردنی باش .
آیین چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف گیلان
در شهرستان آستارا نیز مردم تودههایی از کلش برنج را به تعداد پنج یا هفت تا نه کپه گرد میآورند و آتش میزنند، اول بزرگترها و بعد جوانترها و بچهها از روی آنها میپرند.
در منطقه دیلمان نیز پنج یا هفت تپه گون میگذارند، آتش میزنند و از روی آن میپرند و میگویند: "گل گل چارشنبه، نکبت بشه دولت بیه.
در شهرستان رودبار نیز سه تا هفت کپه کاه میگذارند و آتش میزنند و از آتش سرخ رویی میخواهند.
در بندر انزلی نیز از روی آتش کلشهای شالی میپرند و میگویند: "گول گول چارشنبه، به حق پنشنبه، نکبت بشه، شوکت بیه، زردی بشه، سرخی بیه."
در منطقه نومندان، لیسار و هشتپر نیز هفت کپه کلش روشن میکنند و به زبان ترکی درد و بلایشان را روی شعلههای آتش میریزند . پس از پریدن از روی آتش، ظروف شکستنی معیوب را بهدور میریزند و دختران دم بخت را برای دقایقی از خانه بیرون میکنند تا در آن سال به خانه بخت بروند و ظرف آبی را هم که کنار آتشها نهادهاند، به زمین میپاشند.
آب دومین عنصر مهمی است که به اشکال مختلف در مراسم چهارشنبه سوری در گیلان حضور دارد.در اغلب نقاط شرق گیلان، چهارشنبه سوری ظرف آبی از رودخانه یا چشمه به خانه میبرند و بعضی هم هنگام بردن آب کلامی هم حرف نمیزنند و این آب را "لال آب" مینامند.
در منطقه املش نیز پس از پریدن از روی آتش،جوانان کوزهای برمیبردارند و آن را آب هفت چشمه پر میکنند و این آب را که "آب هفت کوثر" مینامند، به طرف آسمان میپاشند تا سال بارانی داشته باشند و با بقیه آن سر و روی خود را میشویند تا سلامتی بیاورد و بخشی از آب را در مرزعه میپاشند تا زمین پر محصول شود.
در منطقه دیلمان از توابع شهرستان سیاهکل نیز صبح چهارشنبه مردم به حمام میرفتند و با نوعی جام برنجی معروف به چل طاس (چل کلید) پنج تا هفت یا نه جام آب روی سر خود میریختند.
در مناطق تالش، رودبار و شرق گیلان، بهویژه مناطق کوهستانی همچنین رسم است که شب چهارشنبه سوری از روی آب روان میپرند و این کار را موجب دفع بلا و بیماری میدانند.
در منطقه رستم آباد شهرستان رودبار پس از پریدن از روی آب، بزرگ خانواده دو سنگ از داخل آب برمیدارد؛ یکی را در انبار برنج و دیگری را در انبار آرد میگذارد تا برکت بیاورد.
در شهر تالش عنصری اسطورهای به نام "چارشنبه خاتون" وجود دارد که با صفات "گلابتون گیسوی بلند اندام زیبا" و "پری گیسو بلند خوش اندام" و اینگونه القاب توصیف میشود.
چارشنبه خاتون با آب و برکت پیوند خاصی دارد. این پری گیسو بلند در شب چهارشنبه سوری به هر خانهای سر میزند و از غذاهای خاص چهارشنبه سوری که برایش گذاشتهاند، لقمهای میخورد و برای خانوادههایی که خانه خود را در آستانه بهار و سال نو پاکیزه کردهاند، دعا میکند و به آنها برکت میدهد.
در تالش رسم است که شب چهارشنبه سوری مقداری از غذاهای خود را در ظرفی میگذارند و پشت در خانه یا اتاق قرار میدهند تا "چارشنبه خاتون" از آن بخورد و برایشان برکت بیاورد.
مردم این مناطق برای دیدن "چارشنبه خاتون" باید بعد از نیمه شب چهارشنبه آخر سال سر کهنهترین چاه آب منطقه بروند، لباس را بهطور کامل از تن بهدر کنند، سر در چاه فرو برند و "چارشنبه خاتون" را صدا بزنند، آنگاه آب چاه میجوشد و خاتون بلند بالای گلابتون گیسوی چهارشنبه از آن بیرون میآید و سیلی به گوش کسی که صدایش کرده است میزند، اگر او نترسید و نگریخت و یا بیهوش نشد، هرچه از او بخواهد برایش فراهم میکند.
شال اندازی" هم از رسمهای پرشور و زیبای چهارشنبه سوری در گیلان و اغلب مناطق ایران است که امروزه تا آبادیهای دوردست کوهستانی و جنگلی عقبنشینی کرده و در همه جا معمول نیست. شب که فرا میرسد، پسران جوان شال یا دستمالی برمیدارند و برای شال اندازی و یا دستمال اندازی به خانه همسایهها و اهل محله میروند.
معمولاً سر راه گلی هم میچینند و به گوشه شال یا دستمال میبندند و آن را آهسته از در اتاق به داخل میاندازند و خود در گوشهای پنهان میشوند. صاحب خانه مقداری آجیل چهارشنبه سوری و شیرینی و گاهی پول بهجای گل در دستمال یا شال میبندد و آن را در آستانه در قرار میدهد و شال اندازان آن را برمیدارند و به سرعت دور میشوند.
شال اندازی در منطقه تالش در گذشته به نوعی خواستگاری تلقی میشد. پسری که دختری را میخواست، سعی میکرد زودتر از دیگران برای شال اندازی به خانه آن دختر برود، چون گاهی صاحب خانه اولین شال انداز را به نزد خود میخواند و دخترش را نامزد او میکرد که البته در اینگونه موارد، شال انداز چندان ناشناس هم شال نمیانداخت.
" بره گردانی" در گذشته در مناطق کوهپایهای گیلان رسم بود که گالشها بره سفید و سرحال به اصطلاح "شیر مستی" را انتخاب میکردند،پشتش را با حنا رنگ کرده و دستمال رنگینی به گردنش میبستند و به خانه روستاییان میرفتند.
بره را در اطاق نشیمن رها میکردند، بره در اتاق گشتی میزد و صاحب خانه یکی دو سکه پول و مقداری آجیل و شیرینی در دستمال گردنش میریخت، بچهها هم دستی به سر و گوش بره میکشیدند و نوازشش میکردند. گالش هم سال نو را مبارک میگفتند و با بره به خانهای دیگر میرفتند. "بره گردانی" را گاهی شب اول سال هم انجام میدادند و مردم پای بره را خوب و خوش شگون میدانستند.
فال گرفتن و خبرگیری از آینده نیز از رسمهای چهارشنبه سوری در نقاط مختلف گیلان است. فال گوش ایستادن بر سر چهار راهها و گفتوگوی اولین رهگذران را به تناسب نیت خود تأویل کردن و فال کوزه گرفتن، از اینگونه رسمها است.
رسم دیگر چهارشنبه سوری در گیلان، "قاشق زنی" است که اگرچه امروزه بیشتر برای بچهها جنبه تفریح و بازی دارد، اما در اصل یک نوعی مرادخواهی بوده است. قاشق زنها با موادی که ضمن قاشق زنی جمع میکردند، آش میپختند و بین مردم تقسیم میکردند تا مرادشان برآورده شود.
در برخی مناطق استان گیلان نیز خریدن آینه، اسفند و ماهی سفره هفت سین نوروز در شب چهارشنبه سوری را خوش یمن میدانند؛ بهویژه در رشت این کار را با آداب خاصی انجام میدهند. معمولاً اگر دختر دم بخت در خانه داشته باشند، خریدن اسفند برعهده اوست. دختر از خانه بیرون میرود و از اولین دکان رو به قبله میپرسد: "اسفند داری؟" و بیآنکه منتظر جواب بماند، به راه میافتد و از دکانهای دیگر تا هفت دکان همین سئوال را میپرسد و سپس به سراغ اولی برمیگردد و از او اسفند میخرد. فروشنده هم این شعر را برایش میخواند: "اسفن دو کون، چاووش بیه، تی مرد مار به هوش بیه"، یعنی اسفند دود کن و با آن طلسمها را باطل کن تا چاووش بیاید و مادر شوهرت به هوش بیاید.
علاوه بر اسفند، آینه، آجیل، سبزی و ماهی سفره هفت سین بسیاری از لوازم دیگر عید را هم شب چهارشنبه سوری تهیه میکنند. به همین دلیل بازار فروشندگان و بازارهای هفتگی در گیلان بسیار گرم است و بازار چهارشنبه سوری حال و هوای خاصی دارد.
انتهای پیام