عبدالله گنجی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: فجایع ضدانسانی داعش و غیرقابل دفاع بودن آن برای اربابانش باعث شد ‌اصلاح وضع موجود در دستور کار ایجادکنندگان قرار گیرد. بدون تردید هدف از ایجاد داعش مبارزه با محور مقاومت یا به تعبیر پادشاه اردن مبارزه با «هلال شیعی» بود.

امریکا داعش را مدیریت شده می‌پسندد اما فربگی آن باعث شد از دست اربابان لیز بخورد. غرب و عرب‌ها داعش را برای تشکیل حکومت نمی‌خواهند اما خود داعش هوس این کار را کرده‌ است. بنابراین باید به عنوان جریانی سوخته شده مورد برائت قرار گیرد.

در کشاکش تشکیل ائتلاف برای مقابله با داعش، مسئولان امریکایی رسماً اعلام کردند 5 هزار نفر از معارضان سوری را برای آموزش به عربستان می‌فرستند و آنان را مجهز می‌کنند . با این تعبیر تروریست خوب و تروریست بد برای اولین بار رسماً معنادهی و توسط غرب به رسمیت شناخته می‌شود.

اکنون غرب به دنبال آن است که با تابلو داعش مبارزه کند اما در عین حال معتقد به تقویت جبهه معارضان سوری است. معنی تروریست خوب آن است که اولاً مدیریت غرب را بپذیرد، دوماً نوع کشتن انسان‌ها را تعدیل نماید، یعنی به جای سربریدن و نمایش آن، با گلوله بکشد و تصویر‌های آن را هم منتشر نکند. نتیجه اینکه غرب کشتن سه خبرنگار خود را بهانه‌ای برای تقویت رسمی مخالفان دولت سوریه قرار داد. غرب، ترکیه و عربستان درصدد هستند تابلو سوخته داعش را حذف کنند و نیروی انسانی آن را در جبهه النصره و ارتش آزاد توزیع نمایند. این امر سابقه هم دارد. در ماه‌های اولیه بحران سوریه تشکلی به نام ارتش آزاد به وجود آمد اما ضعف عملکرد آن باعث شد داعش را به وجود آورند تا به سرنگونی دولت سوریه سرعت عمل بخشیده شود. توفیقات داعش باعث شد تا ارتش آزاد با ریزش نیرو مواجه شود و اعضای آن کم‌کم با داعش بیعت کنند.

اکنون نوبت وارونه‌سازی این روند است. بدون تردید آنچه غرب در سوریه می‌خواهد انجام دهد اجماع و ظرفیت‌افزایی در جبهه معارضان است. مبارزه با تابلوی داعش برای مشروعیت‌بخشی به این کار است. اکنون هواپیما‌های غرب آماده می‌شوند تا هر آنچه مقابل ارتش آزاد و النصره است، بمباران نمایند. در این میان هدف اساسی سرنگونی دولت سوریه است اما افکار عمومی جهان روانه مبارزه با داعش شده است.

دکتر ظریف در نیویورک ائتلاف را «ائتلاف توبه» نامیدند اما خروجی‌آن صرفاً توبه نیست بلکه گشودن مسیر دیگری در مبارزه است. اکنون که دولت جدید عراق مستقر شده است، غرب به دنبال سرنگونی علنی آن نیست، بنابراین همه تمرکز خود را در سوریه خواهد گذاشت. به وجود آوردن یک دولت ناهمسو در سوریه (ناهمسو با عراق) مطلوب غرب و صهیونیست‌هاست، چرا که می‌توانند با آن راه ایران به خط مقدم جبهه مقاومت را قطع کنند. غرب و عرب‌ها به بهانه مبارزه با داعش به صورت رسمی بخشی از جبهه جدید علیه سوریه شده‌اند. نیروهای عملیاتی داعش را نیز در ذیل تابلوهای دیگر ساماندهی خواهند کرد. اگر داعش توان سرنگونی دولت سوریه را داشت هرگز مورد بی‌مهری قرار نمی‌گرفت، اما بی‌خاصیتی آن از یک سو و تولید هزینه برای اربابان از سوی دیگر باعث شد تابلو آن را از کار بیندازند. با این عمل ضمن عدم تغییر در ماهیت مبارزه با دولت سوریه، می‌توانند چهره ضدانسانی خود را نیز ترمیم نمایند و افکار عمومی مردم امریکا و انگلیس را نیز نسبت به احزاب مستقر اصلاح کنند.

بدون تردید سر بریدن سه خبرنگار برای صاف کردن جاده ورود مستقیم غرب به مبارزه با دولت سوریه بود. اگر غرب بر این باور بود که مبارزه با داعش، دولت سوریه را تقویت می‌کند هرگز به این کار نمی‌پرداخت. لذا روشن است که این همه سر و صدا صرفاً برای تغییر یک تابلو است و از ظرفیت و داشته‌هایی که علیه دولت سوریه تدارک دیده شده است، چیزی کم نخواهد شد اما نکته دیگری که نمایانگر تغییر تابلو است همسویی اعراب با غرب در این زمینه است.

کسانی که پول و سلاح داعش را تأمین می‌کنند، چطور حاضر شدند طی یک هفته 180 درجه عقبگرد نمایند؟ واضح است که توجیه‌کنندگان به آنان قول داده‌اند که به مسیر انتخابی شما هیچ خدشه‌ای وارد نخواهد شد. به آنان قول داده‌ شده است که تابلو داعش را بر می‌داریم و تمرکز منابع می‌کنیم. بنابراین نه در هدف شما که سرنگونی دولت سوریه است خدشه وارد می‌شود و نه ارسال پول و سلاح شما متوقف می‌شود.

اینکه چرخش دولت‌های عربی راحت انجام شد و حتی افکار عمومی نیز برایشان مهم نبود را باید از این زاویه نگاه کرد که درعده و عده تغییر ایجاد نمی‌شود بلکه عرب‌ها و خصوصاً عربستان رسماً مجوز آموزش معارضان را دریافت کردند. مگر فرق می‌کند نیرو و پولی که به سوریه برای مقابله با دولت ارسال می‌شود ذیل چه تابلویی باشد؟ مهم این است که آنچه تاکنون مخفی بود علنی و به رسمیت شناخته شود.

بنابراین نه تنها توبه‌ای در کار نخواهد بود، بلکه مبارزه علیه دولت سوریه تقویت خواهد شد امکانات و نیروی انسانی داعش از عراق به سوریه منتقل خواهد شد و صرفاً عنوان تشکیلات چیز دیگری خواهد شد. ایران به این دلیل با این جریان همراهی نکرد که: اولاً رهبری امریکا بر هیچ ائتلافی را نمی‌پذیرد، دوماً مگر ایران می‌تواند در کنار امریکا بدون مجوز به خاک سوریه وارد شود و سوماً ایران می‌داند که این همه سر و صدا برای تغییر یک تابلو و ترمیم یک چهره و علنی کردن ورود عرب‌ها به سوریه و کاستن از نگرانی آنان مبنی بر اتهام حمایت از تروریسم است.

بدون تردید با وضع موجود شرایط آینده برای دولت سوریه سخت‌تر خواهد شد و در عین حال فشار‌ها از روی دولت عراق کاسته خواهد شد. موصل و تکریت آزاد خواهد شد اما استان‌های رقه و دیرالزور در عین اشغال،‌توسط رسانه‌های عربی و غربی با عنوان شهر‌های تحت کنترل  «ارتش آزاد سوریه» معرفی خواهند شد. آمار کشتار در سوریه کم نخواهد شد اما فیلم‌های سربریدن کمتر مشاهده خواهد شد. باید نیروهای مقاومت و حتی نیروهای مقابله‌کننده با داعش در عراق از اکنون تمرکز خود را برای مبارزه با جبهه مورد حمایت ائتلاف در سوریه بسیج کنند، همه چیز به سوریه ختم و اوضاع عراق عادی خواهد شد. شناخت ذیل تابلو مهم‌تر از خود تابلو است. شناخت ماهیت معارضه مهم‌تر از نام آن است. این مهم را نباید فراموش کرد.

انتهای پیام/