پس از فرمایشات مقام معظم رهبری، همه رسانهها و مسئولین مردم را تشویق به داشتن سبک زندگی ایرانی- اسلامی میکنند و معتقدند که این تنها راه نجات جامعه از آفتهای دنیای امروز است.
فکر نمیکنم کسی تردید داشته باشد که بهترین مسیر برای رستگاری، شهادت است و استفاده از این راهبرد میتواند انسان را به فلاح برساند. باید سبک زندگی شهدا برای مردان و سبک زندگی همسران شهدا برای زنان ایران اسلامی بهعنوان الگو مورد استفاده قرار گیرد. اما آیا خود دولتمردان به این سبک زندگی عمل میکنند؟
در دنیای امروز هر شاخهای یک ملاک، خطکش و ترازو دارد؛ بهعنوان مثال اگر رستگاری یک معلم را با محمدابراهیم همت، یک شهردار را با مهدی باکری، یک ورزشکار را با ابراهیم هادی، یک دکتر داروساز را با عبدالحمید دیالمه، یک مداح را با مجتبی علمدار و حتی یک بنا را با عبدالحسین برونسی مقایسه میکنند یک دولتمرد رستگار نیز با محمدعلی رجایی مقایسه میشود.
با اینکه شهید رجایی کمتر از یکماه بر کرسی ریاستجمهوری تکیه زد اما نام او برای همیشه در تاریخ ایران ماندگار شد. در این میان برخی تصور میکنند که رجایی چون به شهادت رسید محبوب شد اما بنده معتقدم رجایی لایق شهادت بود و به این مقام رسید. بهعبارتی هرکسی در زندگی مانند شهید رجایی عمل کند سرنوشتی جز شهادت در انتظار او نخواهد بود. اگر این باور در زندگی دولتمردان ما نهادینه شود هیچ وقت دچار آفتهای دنیایی نخواهیم شد؛ آفتهایی که با دور شدن از این سبک زندگی، یکی یکی سر از مخفیگاههای خود بیرون میآورند. دولتمرد بودن به سبک رجایی، راه را برای سعادت بسیاری هموار میکند، اما دولتمرد بودن به شیوهای غیراز شهدا، جامعهای را به نابودی میکشاند. اگر کسی قرار است به سبکی غیراز شهدا مدیر باشد، نباشد بهتر است.
اینکه هرکس به اندازه نیاز واقعی خود از یک اداره حقوق میگرفت مربوط به صدر اسلام نیست، خاطرات همین 30 سال قبل است، رفتارهایی که بهتدریج و با اشرافیگری برخی از مدیران به فراموشی سپرده شد. آنقدر که اگر امروز برای کسی تعریف کنید که در این مملکت حقوقها را روی میز میگذاشتند و هرکس به اندازه نیاز از آن برمیداشت، فکر میکند دروغ میگوییم.
8127076