فرهنگیهنری 02:10 - 07 مرداد 1394
جهان نیوز یادگاران «حاج آقا ابوترابی» منتشر شد
بعد از تبعید امام به ترکیه، دیگر در ایران نماند. شبانه از آب عبور کرد؛ قاچاقی. به نجف که رسید؛ محسن قرائتی را دید که برمیگشت ایران. اثاثیهاش را خرید. همان شب خبر رسیدن امام خمینی را به کاظمین شنید.
به گزارش جهان به نقل از تسنیم، بیست و هفتمین جلد از مجموعه «یادگاران» انتشارات روایت فتح شامل خاطراتی از «سید علی اکبر ابوترابی» منتشر شد.
این کتاب شامل یکصد خاطره کوتاه درباره حاج آقا ابوترابی از دوران کودکی تا زمان شهادت است.
بیشتر داستانهای کتاب درباره ۱۰ سال اسارت این مجاهد نوشته شدهاند و به جنبههای سلوکی مرحوم ابوترابی در این کتاب اشاره شده است.
«یادگاران» عنوان کتابهایی است که بنا دارد تصویرهایی از سالهای جنگ را در قالب خاطرههای بازنویسیشده، برای آنها که آن سالها را ندیدهاند، نشان بدهد. این مجموعه راهی است بر سرزمینی نسبتاً بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعهها و بازگفتهها، خواندنشان تنها یاداوری است، یادآوری این نکته که آن مردها بودهاند و آن واقعهها رخ دادهاند؛ نه در سالها و جاهای دور، بلکه در همین نزدیکی؛ در مقدمهی این کتب میخوانیم:
عُسر را همه میدانند چیست؛ شدت سختی و بلا، آن قدر که جانت را به لبت برساند و تاب را از دلت براند. اما عَصر جانمایه است. عصارهای است که محصول فشار است؛ مثل آب که از زمین به آسمان میرسد، میبارد، دوباره برمیگردد به آسمان. تمام و کمال؛ بی کم و کاست.
در هر عصری مردانی هستند که خودشان میشوند عصر؛
که عسر را به عصر مبدل میکنند؛
مردانی شبیه ابوترابی...
در ادامه چند خاطره از این کتاب را میخوانیم:
۱) بعد از تبعید امام به ترکیه، دیگر در ایران نماند. شبانه از آب عبور کرد؛ قاچاقی. به نجف که رسید؛ محسن قرائتی را دید که برمیگشت ایران. اثاثیهاش را خرید. همان شب خبر رسیدن امام خمینی را به کاظمین شنید.
۲) آن روز عراقیها بدجوری کتکمان زدند. بدتر از همیشه. گوشهی اردوگاه سرم را گذاشته بودم روی زانویم. انگار خوابم برد. توی خواب دیدم، بانوی محجبهای آمد جلو. گفت:
«ناراحت نباش، فردا پسرم، علیاکبر، میآد.»
چند تا اسیر تازه آوردند. گفتند نمایندهی امام بین آنهاست. از یکیشان پرسیدم «اسم شما چیه؟»
گفت «علیاکبر آقاجان!»
۳) چند بار حاجآقا دنبالش فرستاد. نیامد. سردستهی منافقین اردوگاه بود. پیغام هم داد «به ابوترابی بگو آگه بیای پاتو میشکنم.» حاجآقا رفت دیدنش. دستشان توی دست هم بود و حرف میزدند. موقع برگشتن گفت «چیزی ندارم ازت پذیرایی کنم؛ اما کاری میکنم که دلت شاد به شه.»
رفقایش را راه انداخته بود دور اردوگاه علیه مسعود و مریم شعار بدهند.
۴) هر وقت صحبت مرگ و قبر میشد، حاجآقا میگفت «من که جام آمادهاس، شما فکری به حال خودتون بکنین.»
سفر آخر با پدرشان رفتند زیارت امام رضا (ع). توی راه تصادف کردند. بردندشان مشهد، آنجا غسلشان دادند، کفنشان کردند و فرستادنشان تهران. بعد برای دفن بردند قزوین.
وقتی رسیدند خبر دادند دو تا قبر توی حرم امام رضا (ع) برایشان آماده کردهاند. دوباره برشان گرداندند مشهد پیش امام رضا (ع).
بر اساس این گزارش کتاب یادگاران حاج آقا ابوترابی در ۱۱۲ صفحه، با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه و قیمت ۵۰۰۰ تومان توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است.
این کتاب شامل یکصد خاطره کوتاه درباره حاج آقا ابوترابی از دوران کودکی تا زمان شهادت است.
بیشتر داستانهای کتاب درباره ۱۰ سال اسارت این مجاهد نوشته شدهاند و به جنبههای سلوکی مرحوم ابوترابی در این کتاب اشاره شده است.
«یادگاران» عنوان کتابهایی است که بنا دارد تصویرهایی از سالهای جنگ را در قالب خاطرههای بازنویسیشده، برای آنها که آن سالها را ندیدهاند، نشان بدهد. این مجموعه راهی است بر سرزمینی نسبتاً بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعهها و بازگفتهها، خواندنشان تنها یاداوری است، یادآوری این نکته که آن مردها بودهاند و آن واقعهها رخ دادهاند؛ نه در سالها و جاهای دور، بلکه در همین نزدیکی؛ در مقدمهی این کتب میخوانیم:
عُسر را همه میدانند چیست؛ شدت سختی و بلا، آن قدر که جانت را به لبت برساند و تاب را از دلت براند. اما عَصر جانمایه است. عصارهای است که محصول فشار است؛ مثل آب که از زمین به آسمان میرسد، میبارد، دوباره برمیگردد به آسمان. تمام و کمال؛ بی کم و کاست.
در هر عصری مردانی هستند که خودشان میشوند عصر؛
که عسر را به عصر مبدل میکنند؛
مردانی شبیه ابوترابی...
در ادامه چند خاطره از این کتاب را میخوانیم:
۱) بعد از تبعید امام به ترکیه، دیگر در ایران نماند. شبانه از آب عبور کرد؛ قاچاقی. به نجف که رسید؛ محسن قرائتی را دید که برمیگشت ایران. اثاثیهاش را خرید. همان شب خبر رسیدن امام خمینی را به کاظمین شنید.
۲) آن روز عراقیها بدجوری کتکمان زدند. بدتر از همیشه. گوشهی اردوگاه سرم را گذاشته بودم روی زانویم. انگار خوابم برد. توی خواب دیدم، بانوی محجبهای آمد جلو. گفت:
«ناراحت نباش، فردا پسرم، علیاکبر، میآد.»
چند تا اسیر تازه آوردند. گفتند نمایندهی امام بین آنهاست. از یکیشان پرسیدم «اسم شما چیه؟»
گفت «علیاکبر آقاجان!»
۳) چند بار حاجآقا دنبالش فرستاد. نیامد. سردستهی منافقین اردوگاه بود. پیغام هم داد «به ابوترابی بگو آگه بیای پاتو میشکنم.» حاجآقا رفت دیدنش. دستشان توی دست هم بود و حرف میزدند. موقع برگشتن گفت «چیزی ندارم ازت پذیرایی کنم؛ اما کاری میکنم که دلت شاد به شه.»
رفقایش را راه انداخته بود دور اردوگاه علیه مسعود و مریم شعار بدهند.
۴) هر وقت صحبت مرگ و قبر میشد، حاجآقا میگفت «من که جام آمادهاس، شما فکری به حال خودتون بکنین.»
سفر آخر با پدرشان رفتند زیارت امام رضا (ع). توی راه تصادف کردند. بردندشان مشهد، آنجا غسلشان دادند، کفنشان کردند و فرستادنشان تهران. بعد برای دفن بردند قزوین.
وقتی رسیدند خبر دادند دو تا قبر توی حرم امام رضا (ع) برایشان آماده کردهاند. دوباره برشان گرداندند مشهد پیش امام رضا (ع).
بر اساس این گزارش کتاب یادگاران حاج آقا ابوترابی در ۱۱۲ صفحه، با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه و قیمت ۵۰۰۰ تومان توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده است.
«یادگاران حاج آقا ابوترابی» منتشر شد خبرگزاری فارس
6826979
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
مهمترین اخبار فرهنگیهنری
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» حجتالاسلام حسینی نیشابوری گفت: دشمنان اصرار دارند بگویند قرآن اولویت جمهوری اسلامی و مردم ایران نیست.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» نصیریان بازیگری با پیشینه تئاتری است که در طول سالهای فعالیتش در سینما در فیلمهای ارزنده و مهمهی نقشآفرینی کرده است.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» بر اساس آمار، ۳۲۴ هزار و ۵۶۳ نفربازدید از موزهها، پایگاههای میراث ملی و جهانی و اماکن فرهنگی تاریخی سراسر کشور انجام شد.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» در شب نزول قرآن، دعا و استغفار، شبکههای سیما مراسم شبهای قدر را از اماکن مقدس و معنوی به صورت ویژه و از نقاط مختلف کشور پخش میکنند.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» همانگونه که انتظار میرفت، استقبال از سینماها با شتاب بسیاری دنبال میشود و علاوه بر شکستن چندین رکورد، گیشه هم اختلاف خود را با مدت زمان مشابه سال گذشته، بیشتر کرده و به رقم ۷۶ میلیارد تومان رسیده است.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» حرم امیرالمؤمنین حضرت علی علیهالسلام برای ایام شهادت آن حضرت سیاهپوش شد.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» تلویزیون امروز فیلمهای مختلفی مانند «مردی از کنتاکی»، «تنگه ابوقریب»، «سرقت»و «خزنده» را راهی آنتن شبکههای سیما میکند.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» تهیهکننده برنامه گفت: در برنامه «بیانتها» واگویههای افراد مختلف با خدا را میشنویم و از زاویه دیدهای مختلف، دنبال رنگ خدا در زندگی هستیم.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» حجت الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی تأکید کرد که روزه فقط به نخوردن و نیاشامیدن نیست بلکه توجه صحیح به روزه و عبادات شرط بندگی است.
فرهنگیهنری
«باشگاه خبرنگاران» زمستان سال گذشته اتفاقات متنوعی را برای رادیو تلویزیون به دنبال داشت که به برخی از آنها میپردازیم.