اما کم کم سرها به نشانه تأیید بالا و پایین رفت. حرف اصلی متقاعد کردن رأس هرم بود. آنجا که همه چیز اسلوب خودش را دارد و هر نوع انحرافی بسختی ممکن است. با این حال دلایل زیادی برای متقاعد کردن بالا دستیها در فیفا وجود داشت. حفظ گونه نادر جانوری اگر در ایران چیز عجیب و غریبی باشد، در کل دنیا امری پسندیده و مورد تأیید همه ارگانهاست.
پس یوزپلنگ ایرانی در فهرست مسافران برزیل جا خوش کرد. معصومه ابتکار از پس سالها سیاست ورزی، نیک یاد گرفته بود که فوتبال معجزه میکند و هیچ جایی جز مستطیل سبز در دنیا یافت نمیشود که بتوان سیاست و اقتصاد و مذهب و محیط زیست را در آن به چشم همگان آورد. بزرگترین جشنواره ورزشی دنیا بهترین مکان برای روی صحنه بردن یوز خوش خط و خال ایرانی بود.
پس رایزنیها آغاز شد و خیلی هم بسرعت به نتیجه رسید. هر چند سرعت رایزنیها و دفاع از طرح بسرعت یوز ایرانی نمیرسید، اما سرانجام فیفا قبول کرد که ایران جزو معدود تیمهایی باشد که در تاریخ جام جهانی از پیراهنش برای رسیدن به هدفی خواست استفادهای ابزاری کند. تاریخ جام جهانی را ورق بزنیم- اگر اشتباه نکرده باشیم- فیفا به هیچ تیمی اجازه درج تصویری بزرگ و نمادی را روی پیراهنهای ملی نداده است، اما یوز نازنین ایرانی این قدر عزیز و ارزشمند بود که زوریخ نشینان سختگیر جلوی این تصمیم محیط زیستی سر خم کنند.
اتفاقاً در ایران هم یوز فراموش شده خیلی زود خودش را در دل مردم جا کرد و شد حرف اول ورزش و هنر ایران. حتی تیم ملی تغییر نام داد و از شیرهای آریایی به یوزهای ایرانی تبدیل شد و چند سریال هم به بهانه این جانور زیبا ساخته شد.
اما چالش بزرگ تفاوتهای ظریف یوز ایرانی با یوز آفریقایی بود. آنجا که سر چاپ عکس این دردانه روی پیراهن پر سر و صدای تیم ملی جلالی اساسی میان اهالی هنر و محیط زیست درگرفت.
لباسهای تیم ملی را شرکت آل اشپورت طراحی کرده بود که از قضا سر کیفیت تولیداتش حرف و حدیثهای زیادی بود. بخصوص سرمربی تیم ملی که آبش با مدیران این شرکت در یک جوی نمیرفت، با این حال اشکال اصلی را محیط بانان به طرح یوزپلنگ درج شده روی لباس تیم ملی میگرفتند و معتقد بودند یوز خوابیده بر لباس ملی پوشان یوز آفریقایی است.
آنها دلایل کافی و وافی خودشان را داشتند و این البته جدای از ایرادهای گرافیکی بود که هنرمندان به طرح زده شده برای سر یوز میگرفتند. حتی آن روزها شایعه کپی شدن این طرح از روی سایتی معتبر هم در میان بود که در نهایت مشخص نشد دعوای گرافیستها، محیط بانان و تولیدی لباسهای تیم ملی به کجا انجامید. چه ملی پوشان باهمان طرح یوز اولیه راهی برزیل شدند.
طعنه آمیز اینکه این اختلاف نظرها و جنجالها همه و همه به نفع یوز ایرانی تمام شد؛ زیرا در تمام آن روزها، روزی نبود که نام این حیوان کمیاب در خبری نباشد و تلاشی برای حفظ این گونه نادر انجام نشود.
در جام جهانی برزیل هم تیم ملی آنقدر خوب و درصدر اخبار بود که یوز پلنگ ایرانی بتواند ره صد ساله را یک شبه طی کند.
ایده سفر یوز ایرانی به جام جهانی برزیل اگرچه میتوانست دقیقتر و منسجمتر عملی شود، اما دستاوردهای خوبی داشت و درسی شد برای فرصتهای آینده.
ایران بواسطه اقلیم کمیاب و بکرش زیستگاه جانوران نادری در دنیاست که متأسفانه به دلیل بیتوجهی به محیط زیستشان در حال انقراض هستند. به جرأت میتوان ادعا کرد، یوز ایرانی تنها یکی از صدها گونهای است که چند صباحی بیشتر برای حفظ آن فرصت نداریم. فوتبال هم البته یکی از ابزارهای کارآمد برای تبلیغ و فرهنگ سازی است. راههای بسیار دیگری هم برای توجه و هشدار به مردم برای حفظ گونههای جانوری و گیاهی وجود دارد که کافی است مسؤولان اراده کنند تا از آنها استفاده نمایند. حالا در موتور جست و جوی گوگل کافی است نام یوز ایرانی را جست و جو کنید تا به هزاران تصویر و مقاله و مطلب در مورد این جانور خوش شانس دست یابید.
با این حال نکته اساسی این است که پس از فروکش کردن گرد و خاک جام جهانی وعدهها و طرحهای داده شده برای حفظ این جانور به دست فراموشی سپرده نشود و عملی گردد. به نظر شما جانور خوش شانس بعدی میتواند کدام جانور باشد. تیمهای ورزشی و هنری هنوز سفرهای جهانی بسیاری پیش رو دارند و هنوز...
4595144