گوناگون 16:24 - 21 مرداد 1399

در مسأله کرونا شکاف بین افکار عمومی و کارشناسی خیلی کمتر است

به گزارش خبرگزاری مهر، دومین نشست از سلسله نشست‌های «کرونا و امر اجتماعی» با حضور محمد حسین پناهی عضو هیأت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی و سیدضیاء هاشمی عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران بیستم مرداد ماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به صورت آنلاین برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمدحسین پناهی ضمن تعریف افکار عمومی به میانگین افکار در مورد موضوعات خاص در بین لایه‌های مختلف جامعه (عموم مردم و کارشناسان و متخصصان)، درباره نسبت افکار عمومی با واقعیت بیرونی اذعان کرد: معمولاً افکار عمومی عین واقعیت را نشان نمی‌دهند و توأم با انحراف هستند. ارزش‌های اجتماعی که افراد به آن معتقدند، نگرش‌هایی که دارند، اطلاعاتی که به دست می‌آورند و نیز منابع آن اطلاعات، در میزان انحراف از واقعیت تأثیر دارند. معمولاً عقیده بر این است که نظر متخصصان و کارشناسان یک حوزه، ارتباط بیشتری با واقعیت بیرونی دارد و در مقابل، افکار مردم انحراف بیشتری از واقعیت دارد. بنابراین ممکن است بین افکار عمومی و افکار کارشناسی، شکاف وجود داشته باشد. اما درباره مسأله کرونا، شکاف بین افکار عمومی و افکار کارشناسی خیلی کمتر از مسائل دیگر است که این امر می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد ازجمله اینکه خود متخصصان درباره این ویروس به دلیل جدید بودن آن، اطلاعات کمی دارند و خود آن‌ها به این مسأله اذعان می‌کنند. دوم اینکه حساسیت افکار عمومی به این موضوع به دلیل برجستگی‌ای که پیدا کرده، زیاد است. به همین دلیل سعی می‌کنند اطلاعات لازم را در این زمینه به دست بیاورند که این خود باعث کاهش شکاف افکار عمومی و افکار کارشناسی می‌شود. استفاده مردم از رسانه‌های مجازی از عوامل دیگر کاهنده شکاف می‌تواند باشد. کسب اطلاعات و نیز اطلاع‌رسانی از طریق این فضا، باعث افزایش اطلاعات و کاهش شکاف میان این دو گروه می‌شود. غیرسیاسی بودن و سیاسی نکردن این موضوع، دلیل دیگری‌ست که باعث می‌شود اطلاعات در مورد این بیماری، راحت‌تر و ساده‌تر منتقل شود.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه به پیامدهای کاهش شکاف افکار عمومی و افکار کارشناسان اشاره کرد که آگاهی یافتن از ندانسته‌های خود در این موضوع، ازجمله مهم‌ترین آن‌ها بود. او در پایان سخنان خود تأکید کرد: ما امروز وضعیت خاصی داریم که متفاوت از وضعیت‌های دیگر است. افکار عمومی با افکار متخصصان خیلی نزدیک شده و هردو باهم با کمبود دانش تخصصی مواجه هستند. این شرایط، همدلی و همراهی بین تصمیم‌گیرندگان، دولتمردان و مردم را می‌طلبد و متخصصان و مردم می‌توانند با هم تعامل و همدلی بیشتری داشته باشند.

در بخش بعدی برنامه، سیدضیاء هاشمی کرونا را یک مسأله اجتماعی دانست و اظهار کرد: ما با کرونا به عنوان یک ویروس ناخوشایند، به عنوان یک مسأله اجتماعی با آن مواجه هستیم. مطابق نظرسنجی‌های پژوهشگاه، بالای ۹۰٪ در میان مردم نگرانی وجود دارد. بنابراین ما با یک مسأله جدی مواجه هستیم. اگرچه این بیماری یک امر بهداشتی ناظر بر سلامت است اما به همه حوزه‌ها مربوط می‌شود و ابعاد مختلف زندگی را تحت‌تأثیر قرار داده است و ما می‌توانیم به دلیل عوارضی که ایجاد کرده ازجمله عوارض اجتماعی‌، از آن به‌عنوان یک بحران یاد کنیم. از تأثیرات منفی کرونا در حوزه اجتماعی می‌توان به مواردی مثل گسست اجتماعی و افزایش فردگرایی، افزایش شکاف طبقاتی و آسیب‌پذیری قشرهای پایین جامعه، گسترش اندوه جمعی و سوگ پیچیده (ابراز نشده) و … اشاره کرد. البته کرونا در این حوزه تأثیرات مثبتی نیز داشته که ارتقای فرهنگ نظافت، افزایش تعاملات و گپ و گفت خانوادگی، حل مسائل به‌صورت علمی و کارشناسی و احترام متقابل به محیط‌زیست از آن جمله‌اند. ما برای مدیریت بحران کرونا نیاز به مشارکت مردم داریم. در نمونه‌های موفق دنیا در مقابله با این بیماری، ازجمله ژاپن، کره جنوبی، حوزه اسکاندیناوی و… شاهد مشارکت گسترده مردم هستیم. بدون مشارکت و همراهی مردم اتفاقی نخواهد افتاد. بنابراین کنترل ویروس مستلزم مشارکت و مشارکت مستلزم جلب اعتماد عمومی‌ست. جلب این اعتماد در گرو اعمال سیاست‌های دقیق، درست و عالمانه‌ای است که در مقام عمل بتواند این اعتماد را جلب کند. بنابراین اینجا ضلع دیگری اهمیت پیدا می‌کند و آن جایگاه سیاستگزار و دولت است. دولت زمانی می‌تواند اعتماد مردم را جلب کند که سیاست‌هایی مبتنی بر دانش و تخصص لازم و مورد پذیرش جامعه تخصصی و بخش نخبگانی جامعه داشته باشد. این عمل منجر به جلب اعتماد و افزایش اعتماد منجر به مشارکت جمعی و در نهایت این مشارکت منجر به مدیریت درست و حل این معضل خواهد شد. بنابراین این درد مشترک شهروندان و جامعه است و اینجاست که با مفهوم مسئولیت اجتماعی و پیوند اجتماعی مواجه می‌شویم.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با تعریف مسئولیت‌پذیری به حس وظیفه‌شناسی، پاسخگو بودن و تعهد، درباره لزوم عمل به آن تصریح کرد: این شرایط با داشتن مسئولیت‌پذیری معنا می‌شود. مسئولیت‌پذیری در برابر خود، مسئولیت‌پذیری در برابر دیگران، در برابر طبیعت و محیط زیست و نهایتاً در برابر خدا. هر کدام از بخش‌های دولت، نهادهای تخصصی و پزشکی و مردم باید مسئولیت خود را ادا کنند. یک فرد به‌تنهایی نمی‌تواند عمل کند. یعنی نمی‌تواند دیگران را وادار به انجام مسئولیت کند. توانایی افراد در ایجاد حرکت‌های جمعی محدود است، نخبگان اجتماعی و رسانه‌ها می‌توانند این کار را انجام دهند اما در رأس همه اینها دولت قرار دارد. این دولت است که ظرفیت و مشروعیت اعمال تصمیماتش را دارد. بنابراین اینجاست که نقش دولت پررنگ و توجه مردم به آن بیشتر می‌شود و اینجاست که دولت می‌تواند از فرصت استفاده و اعتبار اجتماعی خود را از طریق جلب اعتماد عمومی ارتقا دهد. اعتماد نیز زمانی ارتقا می‌یابد که مردم بدانند دولت و نهادهای رسمی در راستای منافع آن‌ها اثرگذارند و مصمم هستند که این منافع را تأمین کنند. درنتیجه این اقدامات، سرمایه اجتماعی بیشتر خواهد شد. به‌طورکلی اگر ظرفیت حکمرانی ارتقا پیدا کند و از طرف دیگر، اعتماد اجتماعی بالا رود، درنتیجه سرمایه اجتماعی ارتقا می‌یابد که ماحصل آن، افزایش هم‌افزایی و سوق‌دادن جامعه در مسیر حل مسأله خواهد بود.


10662716
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است