گوناگون 03:30 - 01 تیر 1397
همشهری آنلاین درخت سیب بی‌بی‌گل
بی‌بی‌گل عزیزم، سلام! مرا به‌خاطر می‌آوری؟وقتی به‌دنیا آمدم، مرا درآغوش گرفتی و گفتی: «به‌به! چه دختر نازی! مثل سیب سرخ است؛ زیبا و خوش‌بو.» و برای تولدم درخت سیب سرخ کاشتی.

خانه‌ام زمین

مرا می‌بردی زیر همان درخت و برایم شعر و قصه می‌خواندی. می‌گفتی: «این درخت مال توست. مواظبش باش. مثل تو زنده است. مثل تو جان دارد. مثل تو می‌فهمد.»

بی‌بی‌گل جانم! حالا زیر همان درخت نشسته‌ام. تمام باغ با خاک یکسان شده. درختان باغ را قطع کرده‌اند. عمومسعود همه را به کارخانه‌ی قند فروخته. می‌خواهند این‌جا آپارتمان بسازند.

اما من مراقب درختم بودم. نگذاشتم آن را قطع کنند. مرا ببخش که نتوانستم از بقیه‌ی درختانت هم مراقبت کنم.

ممنون که درختم را گوشه‌ی باغ کاشتی. عمو گفت: «شانس آوردی درخت گوشه‌ی باغ است، وگرنه آن را هم قطع می‌کردم.»

 

صبا نوزاد، 16ساله

خبرنگار افتخاری از رشت

عکس: هلیا وفایی، 16ساله

خبرنگار افتخاری از تهران


9818293
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است