به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین وحید واحد جوان، استاد حوزه و دانشگاه در بخشی از کتاب وحدت وجود در عرفان اسلامی نوشته است:
برخی از صاحبنظران (یعنی آیت الله فیاضی) دیدگاهی به نام «تداخل وجودی» مطرح کرده اند و ظاهراً گمان کرده اند با وجود آن نمیتوان «وحدت وجود» عرفانی را پذیرفت. از نظر ایشان تداخل وجودی بدین معناست که دو وجود در یک موطن و ظرف قرار گیرند، به نحوی که وجود یکی در آن موطن مانع وجود دیگری نباشد. آنگاه چنین گفته اند که اگرچه وجود خداوند نامتناهی و نامحدود است و همهی مواطن را پر کرده، اما این وجود مانع از وجود داشتن موجودات دیگر، یعنی معالیل، در آن موطن نیست؛ یعنی علاوه بر اینکه وجود خداوند متعال حضور دارد، وجود مخلوقات هم حاضر است و وجود دارد. به بیان دیگر، وجود خداوند و مرتبهی وجودی او مانع از تداخل موجودات دیگر با مراتب وجودی خودشان در وجود خداوند نخواهد بود. این معنا همان تداخل وجودی است.
نظریهی تداخل وجودی هم به نامتناهی بودن وجود خداوند معتقد است و هم مخلوقات را دارای وجود حقیقی میداند و بیان میکند که وجود خداوند متداخل در مواطن وجودی مخلوقات است. (نبویان، وحدت وجود از دیدگاه سه حکیم، زیر نظر غلامرضا فیاضی، ص ۲۸۴)
در ارزیابی این دیدگاه، میتوان گفت:
اولاً: به نظر ما دیدگاه «تداخل وجودی» معنای روشن و محصلی ندارد.
ثانیاً: این نظر، برهان و دلیل معتبری ندارد و صرف بهره بردن از ظاهر کلمات به کار رفته در برخی از روایات، مانند «داخل فی الاشیاء لا کشیء داخل فی شیء»، بدون درایت قوی و مستدل، نمی تواند آن را موجه سازد.
ثالثاً: ممکن است این سخن همان دیدگاه اهل معرفت باشد، البته با بیان و تقریر متفاوت یا نادرست؛ چرا که نزد اهل معرفت تحقق و موجودیت مطلق و بالذات و فینفسه منحصر در حق متعال است؛ اما کثرات و مخلوقات عدم محض و هیچ و پوچ نیستند، بلکه موجود و متحقق اند به حیثیت تقییدی شأنی. علاوه بر آن، از نگاه اهل معرفت، وجود حق تعالی محیط بر همهی موجودات و کثرات است و با آنها معیت قیومیه دارد و امتیاز حق از خلق به امتیاز احاطی است نه تقابلی. اسم این نحوه از ارتباط را تداخل وجودی گذاشتن، نظریه جدیدی نمی تواند باشد.
رابعاً: ممکن است این دیدگاه بیان دیگرِ نظریه تشکیک در وجود باشد، گرچه نظریه پرداز این امکان را نپسندد.
خامساً: اینکه نظریهی تداخل وجودی وجود ممکنات را حقیقی میداند، با براهینی سازگار نیست که وجود حقیقی را منحصر در وجود واجب می کند. در واقع، همهی آن براهین این دیدگاه را نفی و رد می کنند. به بیان دیگر، بعد از اثبات وجوب وجود، با ادلهی وحدت واجب، میتوان وحدت وجود را نتیجه گرفت. لازمهی این سخن نفی وجود حقیقی از موجودات امکانی است.
سادساً: برای حقیقی نبودن وجود در کثرات و مخلوقات برهان مستقل نیز اقامه شده است.*
*منبع: وحدت وجود در عرفان اسلامی (چاپ دوم)، وحید واحدجوان، ص ۱۶۹