به گزارش ایسنا،سردار نوریان در یادداشتی از شهید سرافراز مهندس محمد مهدی قدسیزاده میگوید.
در این یادداشت میخوانیم:شهید سرافراز مهندس محمد مهدی قدسیزاده از خطه سیرجان کرمان است که در زمرهی پاکان و رستگاران راه یافته به مقام قرب الهی به عنوان اسوه می درخشد. انسانی مؤمن و شریف، فرهیخته و بصیر با روحیهی انقلابی، که در وقت خطر و کارزار جنگ در سلک مجاهدین فی سبیل الله به ارتش پرافتخار جمهوری اسلامی ایران پیوسته و لباس سربازی و رزم به تن میکند. با احساس مسئولیت در خط مقدم جبهه آبادان که حساس ترین منطقه سرزمینی در تجاوز گسترده رژیم بعثی صهیونیستی محسوب میشد، حضور یافته و سر از پا نشناخته انجام وظیفه میکند، آن هم در شرایطی که خرمشهر عزیز زیر چکمههای مزدوران از خدا بیخبر به خونین شهر تبدیل شده و آبادان از سه طرف در محاصره قرار گرفته و دشمن با تمام قوا قصد اشغال این جزیره استراتژیک را دارد غیرت جوان ایرانی مسلمان شیعهی اثنی عشری، که از مقتدایش حسین ابن علی "علیه السلام" هیهات من الذله را آموخته است، اجازه نمی دهد که درنگ کرده و در مقابله و دفاع از آب و خاک لحظهای تردید کند.
به ویژه با فرمان حکیمانه و تاریخی حضرت امام (ره) در آن مقطع که آبادان به شدّت در معرض حمله و خطر بود، مبنی بر اینکه حصر آبادان باید شکسته شود، مدافعین شهر با انگیزه مضاعفی به میدان آمده و با احساس مسئولیت و تکلیف شرعی، صحنه های حماسه، ایثار و مقاومت ماندگاری، در جای جای این شهر بندری رقم خورد از جمله حماسههای کوی ذوالفقاری، فیاضیه و... .
در اینجا به خاطرای از مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مربوط به زمانی که نیروهای دشمن از بهمنشیر عبور کرده و وارد جزیرهی آبادان شدند; اشاره میشود که فرمودند: «بسیج تودهای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقیها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آنجا بسیار دشوار بود کوبیدند، عدهای را کشته و تار و مار کردند و عدهای را به داخل رودخانه انداختند و عدهای هم که توانستند فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.»
در این مقطع از دفاع قهرمانانه رزمندگان اسلام در آبادان، برادر عزیز و گرانقدر ما شهید محمد مهدی قدسیزاده در نقش فرمانده یک گروه رزمی از گردانهای لشکر پیروز ۷۷ خراسان همگام با سایر نیروها برای توقف پیشروی یگانهای دشمن در شهر آبادان با صلابت و اقتدار میایستد؛ جانفشانی میکند و سرانجام در دوم شهریور۱۳۶۰ در مقابله با تک دشمن بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر به دیدار معبود میشتابد. «زهی سعادت» صحنههای ایثار و رشادت این رزمنده دلاور و نیروهای تحت امرش در حفظ شهر آبادان هیچگاه از خاطر همرزمان و مردم سربلند کشور فراموش نخواهد شد.
درست یک ماه بعد از شهادت ایشان، به همت رزمندگان اسلام و هدایت فرماندهان دلاور جبهه، عملیات ثامن الائمه(ع) با طراحی دقیق و پیش بینی های لازم در ۵ مهرماه ۱۳۶۰ با موفقیت به انجام رسید، دشمن دست از پا خطا با شرمندگی و سرافکندگی، فرار را بر قرار ترجیح داد و بخشی از نیروهای آنها نیز به اسارت درآمدند. اما آبادان سربلند، همچنان پارهای از پیکر زخم خورده میهن اسلامی با اقتدار باقی ماند. نام این شهید و تمامی شهدایی که خون مطهرشان برزمین ریخته شد، همواره بر لوح زرین اسطوره های فداکاری ایران اسلامی با افتخار حک شد.
به شهادت دوستان و همرزمان این شاگرد مکتب اسلام، پیرو صادق حضرت امام (ره) و سرباز میهن اسلامی از جنبه دیانت، تعظیم شعائر الهی، صداقت، سادگی، اخلاق، ادب، وظیفه شناسی، انضباط، جدّیت، پشتکار نمونه و در مجموع برادری دوست داشتنی و به لحاظ رفتاری برای دیگران در دانشگاه و جبهه درس آموز بود. این ویژگی ها را ما از همان ابتدای ورود ایشان در سال۱۳۵۴ و سالهای بعد از نزدیک مشاهده کردیم. کما اینکه به پشتوانه ایمان و اخلاص وی، در یگان خدمتی نیز توانسته بود محیطی بوجود آورد که در آن به جای قوانین خشک نظامی، روابطی برادرانه بر پایهی ایمان و اخوت حاکم باشد، روحیهی بسیجی ایشان زبانزد عام و خاص و بشدّت مورد علاقه و اعتماد فرمانده گردان بود تا جایی که در هر فرصتی از سجایای اخلاقی، شجاعت و اطاعت پذیری این افسر متعهد برای دیگران مثال میزد.
انتهای پیام